English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
case sensitive search جستجو برای حساسیت نسبت به بزرگ یا کوچک بودن حرف
Other Matches
case sensitive حساس نسبت به بزرگ یاکوچک بودن حرف
sensitive آنچه حتی تغییرات کوچک را هم احساس میکند
sensitive حیاتی از نظرعملیاتی منطقه حساس
sensitive مهم
sensitive دارای حساسیت
sensitive نفوذ پذیر
sensitive حساس
sensitive to corrosion حساس در برابر زنگ زدگی حساس در برابر خوردگی
sensitive plant گیاه حساس
sensitive plant حساسه
sensitive clay رس حساس
light sensitive با حساسیت نوری
graze sensitive ماسوره مخصوص ترکش کمانهای
graze sensitive ماسوره مخصوص تیر کمانه
sensitive zone منطقه حساس
context sensitive help کمک حساس به قرینه
sensitive to light حساس نسبت به روشنایی
context sensitive حساس نسبت به متن
coloring sensitive حساسیت رنگ
a sensitive subject [topic] موضوعی حساس
pressure sensitive pen قلم حساس به فشار
pressure sensitive keyboard صفحه کلید حساس به فشار
touch sensitive panel صفحه حساس به تماس
light sensitive layer لایه یا قشر حساس در برابرنور
touch sensitive tablet تابلو حساس به تماس
light sensitive resistor مقاومت حساس در برابر نور
youch sensitive screen صفحه حساس به تماس
touch sensitive display صفحه نمایش حساس لمسی
light sensitive cell سلول حساس در برابر نور
context sensitive help key کلید فهور مطالب کمکی درمورد مسئله معین
He is jealous . He is sensitive on matters of honor . غیرتی است
search کاوش
search گشتن
search بازرسی کردن
search تلاش
search تکاپو بازرسی
search تجسس
to search after کاوش کردن
search جستجوکردن
search جستجو
to search after بازرسی کردن
to search after زیر و رو کردن
search کاوش کردن زمین
search بررسی وشناسایی زمین
search جستجوی متن ها روی یک موضوع خاص با یک داده مشخص
search 1-کلمه یا عبارتی که باید در متن پیدا شود.2-فایل یا داده دیگری برای انتخاب رکوردهای مختلف در پایگاه داده ها
search جستجویی که هر عنصریت
search بررسی میشود تا به عنصر مورد نظر برسیم
search جستجوی فایل عناصر به صورت لیست زنجیری
search فرآیند جستجو و مشخص کردن یک حرف یا کلمه یا بخشی از داده در متن یا فایل
search جستجو برای یک موضوع داده
search روش جستجو که هر عنصریت را با کلید جستجو مقایسه میکند تا عنصر مورد نظر پیدا شود.
search روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند
search تفتیش
search مراقبت کردن از زمین
search شناسایی کردن
search نرم افزاری که جستجو در پایگاه داده را انجام میدهد وقتی که کاربر تقاضای یافتن اطلاع دارد
search درو در عمق با اتش
search تجسس کردن
search تجسس تفتیش کردن وارسی کردن وارسی
search بررسی خریدار ملک جهت اطلاع از اشکالات احتمالی مربوط به مبیع
search جستجو کردن
to search out پیدا کردن
right of search حق جستجو
right of search حقی که کشتیهای دول متحارب برای جستجوی ناوگان ممالک بیطرف به منظور مطمئن شدن از بیطرفیشان دارند
to search for anything چیزیراجستجو کردن
to search for anything پی چیزی گشتن
search me <idiom> نمی دونم ،ازکجا بدونم
to search after جستجو کردن
to search گشتن [جستجو کردن]
in search of بجستجوی
in search of در جستجوی
to search [for] [someone] دنبال [کسی] گشتن [ برای مثال پلیس]
right of search حق بازرسی کشتی در دریاها
the search of جستجوی چیزی
to search after تحقیق کردن
to search جستجو کردن
exhaustive search جستجو هر رکورد در پایگاه
air search تجسس هوایی
air search مراقبت هوایی
disjunctive search جستجو برای داده هایی که لااقل با یکی از اعداد کلید مط ابق هستند
cover search جستجوی بهترین منطقه پوشش عکاسی هوایی
search memory حافظه جستجو
To search ones conscience . کلاه خود را قا ضی کردن
search one's soul <idiom> کنکاش کردن درمورد بی گناهی کسی
dichotomizing search جستجوی دورستهای
dichotomizing search روش جستجو سریع برای استفاده از لیست داده ها.
antisubmarine search عملیات تجسس ضد زیردریایی
chaining search جستجوی زنجیرهای
dichotomizing search جستجوی دو حالته
search coil پیچک کاشف
fibonacci search جستجو فیبو ناجی
fibonacci search جستجوی فیبوناچی
search result نتیجه جستجو
backward search جستجوی پسرو
intercepting search کاوش برای رهگیری هوایی تجسس با رادار به منظوررهگیری
area search جستجوی ناحیهای
area search جستجوی دامنهای
area search جستجوی ناحیه
area search کاوش منطقه با دیدبانی بصری کاوش منطقهای
area search کاوش منطقه
search results نتیجه های جستجو
binary search جستجوی دوتایی
binary search جستجوی دودوئی
blind search جیستجوی بی نتیجه
antisubmarine search کاوش ضد زیردریایی
global search جستجوی سراسری
body search بازرسیبدنی
specific search تجسس اختصاصی منطقه
search sweeping مین روبی مراقبتی
search string رشته جستجو
search radar رادار تجسسی
search mission ماموریت تجسس زمینی به وسیله هواپیما
dichotomizing search جستجوی دوقسمتی
search light نورافکن
search key کلید جستجو
search jammer تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
search warrants حکم تفتیش منزل
search sweeping مین روبی ازمایشی
sector of search منطقه کاوش
sector of search منطقه مراقبت رادار
search warrant حکم تفتیش منزل
search warrant حکم بازرسی و ورود
search warrant حکم تفتیش
search warrant اجازه تفتیش
search warrants حکم بازرسی و ورود
search warrants حکم تفتیش
search warrants اجازه تفتیش
specific search شناسایی مخصوص
sequential search جستجوی ترتیبی
sector of search منطقه تجسس رادار
search cycle چرخه جستجو
search and rescue عملیات تجسس و نجات
retrospective search جستجوی متن ها دریک موضوع مشخص ازیک داده
search and clear جستجو و پاک کردن دشمن
search and replace جستجوی کلمه پرداز و تابع جایگزینی مربوط به فایل کامل یا متن
search and replace خصوصیتی در کلمه پرداز که به کاربر امکان یاتن کلمه یا عبارت خاص میدهد وآنرا با کلمه یا عبارت دیگری جایگزین میکند
search and replace جستجو و جایگزینی
search parties دستهی جستار گرد
search party گروه پیگرد
multifile search جستجوی چند پروندهای
visit and search بازدید و تجسس کردن ناو
search results نتایج جستجو
search party دستهی جستار گرد
search parties گروه پیگرد
linear search جستجوی خطی
search light illumination روشنایی با نورافکن
optimum tree search جستجوی بهینه درخت
total search result مجموع نتیجه جستجو
edit/search buttons دکمهجستجوگر
parallel search storage انباره جستجوی موازی
automatic search jammer دستگاه پخش پارازیت خودکاردر دستگاههای ردیابی دستگاه پخش پارازیت خودکار
edit/search buttons اصلاحگر
air search radar رادارردیابهوایی
quadratic quotient search الگوریتم بازرسی کننده که به هنگام تست مکانهای بعدی جدول از یک ادرس دوگانه استفاده میکند
search attack unit یکان تجسس و تک ضدزیردریایی
track search keys کلیدهایجستجویزمان
global search and replace جستجو و جایگزینی سراسری
search attack unit ناو گروه شکارزیردریایی
search light illumination روشن کردن منطقه با نورافکن
HE has plenty of excuses who is in search of trick. <proverb> ییله جو را بهانه بسیار است .
air search attack unit تیم تجسس و نابودی هوایی تیم تک اکتشافی هوایی
such being the case حال که چنین است دراینصورت
in case of need عنداللزوم
Such is not the case . That is not so. اینطور نیست
in that case حال که چنین است
in that case دراینصورت
use case مجموعه ای از رویدادها
in case برای احتیاط
in case چنانچه مبادا
in case در صورتیکه
in no case به هیچ صورت
in case هرگاه
in this p case دراین موردبخصوص
in any case درهر حال
In that case he is right. د رآنصورت حق با اوست
that is not the case مطلب چنین نیست
case کیف
case غلاف
case چمدان
case محاکمه
as may be the case <adv.> بطور امکان پذیر
as may be the case <adv.> احتمالی
case جعبه مقوایی یا چوبی جهت بسته بندی و حمل کالا
case حرف بزرگ یا حرف معمولی [فناوری چاپ]
as the case may be تاچه مورد باشد
as the case may be بسته بمورد
in that case <adv.> بعد
in that case <adv.> سپس
in that case <adv.> دراینصورت
in that case <adv.> پس
case دعوی مورد
case جعبه محتوی باروت و فشنگ و غیره قابل انعطاف بودن کمان حق تقدم درتیراندازی انداختن قلاب به اب
case محل ماهیگیری سگان بدنبال شکار
case صندوق
case روکش
case پوشش
case قاب
case پوشانیدن صندوق
case روکش کردن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com