English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 139 (7 milliseconds)
English Persian
casing first string عایقاولینطناب
Other Matches
casing غلاف
casing لوله جدار چاه پوشش
casing پوش
casing لوله گذاری چاه
casing لوله محافظ
casing اندود لوله جداری
casing روکش
casing پوشش
casing لوله گذاری
casing چارچوب
casing بدنه
casing زره
casing جعبه پوشش که کامپیوتر و سایر اجزا در آن قرار دارند
motor casing بدنه موتور
casing tube لوله جدار
casing pipe لولههای غیرمشبک چاه
casing tube لوله زره دار
protective casing پوششمحافظ
riveted casing لوله پرچ شده
slotted casing لوله جدار مشبک
elevator casing بدنه بالابر
turbin casing بدنه توربین
slotted casing لوله شکافدار
valve casing پوشانندهدریچه
circular casing pump تلمبه پا بده دایرهای
low pressure casing محفظه ی فشار ضعیف
rear axle casing پوسته محور عقب
to string up به هیجان اوردن
to string up اماده کردن
to string up کوک کردن
G-string پارچهی باریک که برخی رقاصههابا آن ستر عورت میکنند
inner string زهداخلی
string along <idiom> فریفتن
string out <idiom> کش دادن چیزی
to string up somebody بدار آویختن کسی
to string up خفه کردن
to string up دارزدن
second string بازیگر ذخیره
G-string لنگ باریک
first string درجه یک
first string منظم
first string دائمی
string along موافق بودن
string course هره
string course رخبام
string course قطاربندی
to string up somebody کسی را دار زدن
string along وفق داشتن معوق گذاردن
string زهی
string زه دارکردن
string یک سری پیام که از یک ایستگاه به ایستگاه دیگرارسال میشود
string سری پیام یک سری گلوله
string مربی خم کردن کمان و بستن زه
string یک سری تیراندازی بوسیله یک نفر
string عملیات برنامه که روی رشته ها اجرا میشود
string اتصال مجموعهای از رشته ها به هم
string بخشی از حافظه که رشتههای حروف الفبا عددی در آن ذخیره شده اند
string زبان برنامه نویسی سطح بالا که از روشهای پردازش رشته استفاده میکند
string متغیر در زبان کامپیوتری که میتواند شامل حروف الفبا- عددی و نیز اعداد باشد
string بصف کردن
string به نخ کشیدن
string چسبناک دراز
string نخ ریسمان
string رشته
string سیم
string قطار
string رشته کردن نخ کردن
string زه انداختن به
string کشیدن
string : ریش ریش
string نخ مانند
string ریشهای
string تعداد حروف یک رشته
string برچسب مشخصات یک رشته
string رشته کردن
string فضای ذخیره سازی برای مجموعهای از حروف الفبا- عددی
string رشتهای که فقط حاوی اعداد است
string سری از حروف به ترتیب الفبا- عددی یا کلمات که تغییر کرده اند و به عنوان واحد مجزا درکامپیوتر به کار می روند
string ردیف سلسله
string : زه
string رشته خالی
check string ریسمان درشکه که مسافربوسیله ان راننده رابه ایست کردن اگاهی
to harp on one string پیوسته روی یک موضوع بحث کردن
the look end of a string ان سر نخ که باز و ازاد است
symbolic string رشته علائم
stup string رشته تنظیم
string walking تمرین تیراندازی با تیر وکمان
string variable متغیر رشته
string tie کراوات باریک
to harp on one string پاتوی یک کفش کردن
shoe string بند کفش
character string رشته دخشهای
follow the string وضع مشخصی نسبت به زه گرفتن
string quartet ارکستر چهار نفری مرکب ازسازهای زهی
string's heddle ورد
string's heddle نخ کجی
string quartets ارکستر چهار نفری مرکب ازسازهای زهی
string beans انواع لوبیا سبز
character string رشته کاراکتری
bit string رشته ذرهای
outer string زهبیرونی
bit string رشته بیتی
string operation عملیات رشتهای
string bean انواع لوبیا سبز
string picture روزنه کمان
string operation عملکردرشتهای
string bass ویولون سل بم
string band دسته موزیک سازهای سیمی
string arm بازوی زه کش
alphabetic string رشته الفبائی
shot string ساچمههای دراز خارج شده از تفنگ
search string رشته جستجو
head string خط عرضی فرضی وسط میزبیلیارد
leading string ریسمانی که پیشتر کودکان رابوسیله ان راه رفتن می اموختند
null string رشته تهی
null string رشته پوچ
navel string بند ناف
long string خط فرضی از وسط طول میزکیسه دار بیلیارد
string bass کنترباس
string board تیر یا تختهای که پلههای سنگین بدان تکیه دارند
draw string بند لیفه
string manipulation دستکاری رشتهای
string manipulation دستکاری رشته
string length طول رشته
string handling بکارگیری رشته
string formula فرمول رشتهای
string fingers سه انگشتی که زه کمان را می کشند
string file پرونده رشتهای
empty string رشته خالی
string silencer صداگیر
string dampener صداگیر
string hand دستی که زه را می کشد
suspension insulator string عایقسیمهایمتراکم
cut-string stairs بغل بند باز
string processing languages زبانهای پردازش رشته
bow string truss خرپاهائیکه قسمتهای فوقانی و تحتانی ان نسبت به افق خمیده باشد
How long is a piece of string? [Britisch E] [Australian E] [when length amount or duration is indeterminate] <idiom> من هم نمی دانم [وقتی کسی پرسشی دارد] [اصطلاح مجازی]
How long is a piece of string? [Britisch E] [Australian E] [when length amount or duration is indeterminate] <idiom> من هم جوابی ندارم. [وقتی کسی پرسشی دارد] [اصطلاح مجازی]
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com