Dictiornary-Farsi | cause of a transaction | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 53 (7 milliseconds)

English	Persian
cause of a transaction	جهت معامله


Search result with all words

transaction	ترکنش
transaction	معامله
transaction	سودا
transaction	انجام
transaction	داد و ستد
transaction	تبادل
transaction	خلاصه مذاکرات
transaction	فایل حاوی تغییرات اخیر یا تراکنشهای رکورد که برای بهنگام سازی فایل اصلی به کار می رود
transaction	سیستم کامپیوتری که معمولاگ دستهای کار میکند تا وقتی که با تراکنش جدید متوقف شود و سپس منابع را به تراکنش اختصاص میدهد
transaction	پردازش محاورهای به طوری که کاربر دستورات و داده را می نویسد روی ترمینال که به کامپیوتر اصل وصل است , و نتایج روی صفحه نمایش داده می شوند
transaction	رکورد حاوی داده جدید که برای بهنگام سازی رکورد اصلی باید استفاده شود
transaction	ثیر قرار میدهد.
an nucertain transaction	معامله غرری
business transaction	داد و ستد بازرگانی
capital transaction	داد و ستد سرمایه
reason for a transaction	جهت معامله
complete transaction	معامله قطعی و تمام شده که دنباله نخواهد داشت
credit transaction	معاملات موجل
credit transaction	معاملات استمهالی
external transaction	معاملات خارجی
failure to comply with the transaction	عدم ایفاء تعهد
fictitious transaction	معامله صوری
foreign exchange transaction	معاملات ارزی
object of transaction	مورد معامله
party to a transaction	متعامل
secure transaction technology	سیستم ساخت ماکروسافت برای ایجار اتصال ایمن بین جستجوگر کاربر و وب سایت فروشنده که به کاربر امکان پرداخت قیمت کالاها روی اینترنت میدهد
spot transaction	معامله نقدی
the deceived party in a transaction	مغبون
transaction code	کد تغییرات
transaction costs	هزینههای معاملاتی
transaction data	دادههای تراکنشی
transaction demand for money	تقاضای معاملاتی برای پول تقاضا برای پول بمنظورمبادلات
transaction file	پرونده تراکنش
transaction file	فایل تغییرات
transaction file	فایل تراکنش پرونده تراکنش
transaction in order	liability avoid to
transaction in order	معامله به قصد فرار از دین
transaction motive	انگیزه معاملاتی
transaction motive	انگیزه مبادلاتی
transaction on change	معامله در بورس
transaction oriented	تراکنش گر
transaction oriented processing	پردازش تغییرگرا
transaction record	رکورد تراکنش
transaction tape	نوار تراکنش
transaction trailing	ایجاد یک فایل کمکی برای پی گیری به روز دراوردن تمام فایلها
unauthorized transaction	معاملات فضولی
unauthorized transaction	معامله فضولی
valid transaction	معامله صحیح
I was a thoussand tomans out of pocket in that transaction.	د رآن معامله هزارتومان هم از جیب دادم ( ضرر کردم )
A cash ( credit ) transaction .	معامله نقدی ( اعتباری )
to carry out a transaction	معامله ای انجام دادن
TAN [Transaction authentication number]	رمز یکبار مصرف
Partial phrase not found.

cause of a transaction

جهت معامله