Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 171 (2 milliseconds)
English	Persian
centre strap	نوارمیانی
Other Matches
strap	رکاب
strap	تسمه
strap	کلاف
strap	بند تفنگ
strap	بند
strap	حلقه
strap	تسمه تسمه چرمی نوار
strap	باند پیچی یا تسمه کشی کردن بارها
strap	رکابی
strap	باتسمه اویختن
strap	کشیدن تیز کردن
strap	: بند رکاب
strap	تسمه رکاب تسمه
strap	بند چرمی
strap	فیش تازیانه زنی
strap	تسمه فلزی
strap	: باتسمه بستن باتسمه نگاهداشتن
saddle strap	تسمه زین
saddle strap	فتراک
shoulder strap	سر دوشی
shoulder strap	نوار سردوشی
shoulder strap	badge shoulder
retaining strap	بندمحافظتی
suspension strap	نوار تعلیق بار به هلیکوپتر نوارهای اتصال طناب بارهلیکوپتر
the strap of a stirrup	بند رکاب
center strap	نوار پهن تور تنیس
sleeve strap	نوارسرآستین
wrist strap	حلقهمچ
toe-strap	رکابدورانگشتشصت
kicking strap	تسمهای که اسب درشکه راازجفتک زدن بازمیدارد
strap wrench	آچارتسمهدار
plate strap	تسمه صفحه
gaiting strap	تسمه مخصوص ارابه برای جلوگیری از انحراف اسب
T-strap shoe	کفشروبنددار
earthing strap	تسمه زمین
toe strap	رکابانگشت
copper strap	نوار مسی تسمه مسی
copper strap	زهوار مسی
butt strap	بخیه جوشکاری
snaffle strap	طنابدهانه
chin strap	نوارچانه
crampon strap	ریسمانقلابدار
girth strap	یندرکابزین
arlbery strap	تسمه ایمنی
cheek strap	رویگونه
neck strap	تسمهگردن
foot strap	بندرکابپا
cheek strap	نوار
button strap	دکمهروپوشزنانه
butt-strap	لبهمحلاتصالدستهبهفرم عینک
bellows strap	بنددم
trouser strap	رکاب شلوار
pull strap	نوارکشش
strap [watchstrap]	دستبند ساعت مچی
adjustable strap	بند شلوار پیش سینه دار که قابل تنظیم است
ankle-strap	کفشصندل
back strap	بندعقب
strap for battery plate	تسمه صفحه
ladder and hose strap	بندایمنی
lip strap ring	حلقهاتصال
negative plate strap	طنابصفحهنگاتیو
positive plate strap	صفحهنوارمثبت
sleeve strap loop	بستنوارسرآستین
centre third	سومینخطمیانی
right centre	مرکزقائم
centre	وسط
centre	قرار دادن مناسب نوک خواندن / نوشتن روی دیسک مغناطیسی یا نوار
centre	قرار دادن یک متن در مرکز کاغذ یا صفحه نمایش
centre	محل نقاط سوراخ شده اطراف مرکز نواز کاغذی
centre	شخصی که مراقب عملیات کامپیوتر مرکزی است
centre	سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
centre	محل
centre	وسط ونقطه مرکزی
centre	تمرکز یافتن
centre	نقط ه میانی چیزی
centre	مرکز
centre	میان
off centre	لنگ زدن
off centre	لنگی
off-centre	لنگ زدن
off-centre	لنگی
right-of-centre	جناحراست محافظهکاران
centre	درمرکز قرارگرفتن
centre-aisle	راهرویمیانی
centre wheel	چرخهمیانی
centre-back	میانیعقب
conference centre	مرکزکنفرانس
centre spot	خالوسط
centre span	مرکزپل
centre-stage	شرائطبسیار حساسو مهم
left centre	مرکزچپ
community centre	محلاجتماعات
detention centre	پذیرشهتل
garden centre	مکاندفنزباله
health centre	مرکز سلامتی
left-of-centre	معتقدبهسوسیالیزم
leisure centre	مرکزتفریحیورزشی
reception centre	مکانیکهبرایافرادبیخانماناقامتگاهموقتیفراهممیآورد
remand centre	بازداشتگاهموقت
How far is it to city centre?	تا مرکز شهر چقدر راه است؟
Take me to the city centre?	مرا به مرکز شهر ببرید.
shopping centre	مرکزخرید
centre post	قسمتبدونآرایش
centre point	نقطهمرکزی
centre of gravity	گرانیگاه
civic centre	میانگاه شهر
cost centre	مرکز هزینه یابی
fluid centre	مرکز سیال
off centre load	بار خارج از مرکز
profit centre	مرکز سود
profit centre	واحد دخل و خرج کننده
profit centre	قسمتی از سازمان که مسئولیت محاسبه هزینه هاو درامدها را به عهده دارد
surrending the centre	تفویض مرکز
civic centre	مرکز شهر
centre plate	keel drop
centre pawns	پیادههای مرکزی شطرنج
centre of mass	گرانیگاه
centre of mass	مرکز ثقل
nerve centre	مرکز فرمان
centre castle	پل فرماندهی
centre of gravity	مرکز ثقل
centre game	بازی مرکزی
centre of activities	مرکز عملیات
centre of pressure	مرکز فشار
centre back	نیمهعقب
centre forward	مرکز
centre fielder	بازیکنمرکزی
centre flag	پرچموسطی
centre half	نیمهمیانی
centre hole	مرکزگودال
centre Keelson	مرکزالوارکیل
centre lane	بیندوخط
centre line	خطمرکزی
centre mark	نقطهمرکزی
centre field	مرکززمین
centre pocket	گودال
centre electrode	الکترودمرکزی
centre court	حیاطمیانی
centre base	ستونمرکزی
centre console	میزفرمانمرکزی
centre chief	مهاجممیانی
centre pocket	مرکزی
centre circle	دایرهمرکزی
retail centre [British]	مجتمع خرید [تجارت و بازرگانی]
shopping centre [British]	مجتمع خرید [تجارت و بازرگانی]
retail centre [British]	مجتمع تجاری [تجارت و بازرگانی]
shopping centre [British]	مجتمع تجاری [تجارت و بازرگانی]
shopping centre [British]	مرکز تجاری [تجارت و بازرگانی]
retail centre [British]	مرکز تجاری [تجارت و بازرگانی]
retail centre [British]	مرکز خرید [تجارت و بازرگانی]
centre counter defence	دفاع متقابل مرکزی
centre holding variation	واریاسیون حفظ مرکز درجوئوکو پیانو
centre of crest circle	مرکز خمیدگی
centre of crest circle	مرکز انحنای ستیغ
centre back vent	پیلیپشت
centre face-off circle	دایرهمرکزیمحلروبروشدنحریفها
principal centre of affairs	مرکز مهم امور
urban centre of a community	مرکز شهرک
centre service line	خطسویسزنیمیانی
What's the fare to city centre?	نرخ کرایه تا مرکز شهر چقدر است؟
shopping centre [British]	مرکز خرید [تجارت و بازرگانی]
in the centre near the railway station	در مرکز شهر نزدیک ایستگاه قطار
Which bus goes to the town centre?	کدام اتوبوس به مرکز شهر میرود؟
Can I drive to the centre of town?	آیا می توانم تا مرکز شهر با ماشین بروم؟
retail shopping centre [British]	مرکز خرید [تجارت و بازرگانی]
runway centre line markings	خطوسطخیابان
He was spending money right,left and centre.	چپ وراست پول خرج می کرد
retail shopping centre [British]	مجتمع تجاری [تجارت و بازرگانی]
retail shopping centre [British]	مرکز تجاری [تجارت و بازرگانی]
retail shopping centre [British]	مجتمع خرید [تجارت و بازرگانی]

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com