English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English Persian
centrifugal starting switch سوئیچ راه اندازی گریز ازمرکز
Other Matches
magnetic starting switch سویچ مغناطیسی
motor brush starting switch سویچ زغالی
foot operated starting switch استارتر پایی
foot operated starting switch کلید راه انداز پایی
centrifugal مرکز گریز
centrifugal فرار از مرکز
centrifugal گریز از مرکز
centrifugal گریز از مرکزی
centrifugal گریزنده از مرکز
centrifugal با سیستم گریز از مرکز با نیروی گریزاز مرکز
centrifugal pump پمپ سانتریفوژ
centrifugal acceleration شتاب گریز از مرکز
centrifugal lubrication روغنکاری گریز از مرکز
centrifugal cutout فیوز مرکزگریز
centrifugal compressor کمپرسور سانتریفوژ
centrifugal casting ریخته گری گریز از مرکز سانتریفوژ
centrifugal pump تلمبه مرکز گریز
centrifugal pump پمپ دورانی
centrifugal pump پمپ گریز از مرکز
centrifugal force نیروی گریز از مرکز
centrifugal force نیروی مرکزگریز
centrifugal force نیروی مرکز گریز
centrifugal moisture equivalent مقدار ابی که توسط دستگاه سانتریفوژ از یک نمونه خاک مرطوب گرفته میشود
centrifugal casting machine دستگاه ریخته گری گریز ازمرکز
centrifugal casting process فرایند ریخته گری گریز ازمرکز
centrifugal casting process طریقه ریخته گری گریز از مرکز
hot mold centrifugal casting process فرایند ریخته گی گریز از مرکزگرم
Now I'm starting to believe it. دارم یواش یواش قبولش میکنم.
starting راه اندازی
starting rheostat رئوستای راه انداز
starting positions موقعیتآغاز
starting rate خرج پر کردن
starting dive شیرجهآغاز
starting furlong شروعدرازا
starting cable کابلراهاندازی
starting torque کشتاور راه اندازی
starting time زمان راه اندازی
starting torque گشتاور پیچشی راه انداز
starting winding سیم پیچی راه اندازی
cold starting راه اندازی در حالت سرد
starting procese فرایند راه اندازی
starting point نقطهشروعسفر
starting battery باتری استارت
starting line خطآغاز
starting lever اهرم راه اندازی
starting gate دروازه شروع
starting fee مبلغی که صاحب اسب برای کسب اجازه شرکت در مسابقه شرطبندی می پردازد
starting electrode الکترد اغازگر
starting current جریان راه اندازی
starting current امپر استارت
starting crank هندل اتومبیل
starting chamber محفظه استارت
starting box محل هر سگ در مسابقه سگدوانی
starting box رئوستای راه انداز
starting block تخته استارت
jump-starting شروع از محل اغاز با پرش به هوا و بجلو
starting block سکوی شروع
starting motor موتور استارت
starting motor موتور راه اندازی
starting whistle سوت آغاز بازی [ورزش]
starting motor راه انداز [استارتر] [اتومبیل رانی ]
starting power قدرت راه اندازی
starting power توانایی راه اندازی
starting post تیری که در مسابقه دوجای اغاز و حرکت را نشان میدهد
starting post تیرمبدا
starting position وضعیت راه اندازی
starting position وضعیت صفر
starting pressure فشار استارت
starting platform سکوی شروع
starting with the issue of July 1 هنگامی که با نشریه اول ژوئن شروع کنیم
starting bar (backstroke) میلهایستاده
What advice would you give to someone starting up in business? چه توصیه ای شما به کسی که کسب و کار راه می اندازد می کنید؟
compressed air starting unit واحدراهاندازیهوایکمپرسی
grid current starting point نقطه راه اندازی جریان شبکه
one way switch کلید یک پل
the switch is on چراغ برق روشن است
the switch is on برق جریان دارد
three way switch کلید تبدیل
to switch off خاموش کردن
to switch off قطع کردن اتصال
one way switch کلید یکراهه
the switch is on کلید برق باز است
four way switch کلید صلیبی
the switch فن رو دست
switch over تعویض کردن برق
switch off قطع جریان برق
on off switch گزینه قطع و وصل
n way switch گزینه N راهی
to switch off رابادیگری قطع کردن
switch تعویض جا
switch تغییر جهت دادن
switch سویچ
switch کلید
switch قط ع منبع تغذیه از یک وسیله
switch راه گزیدن
on/off switch دکمهروشنوخاموش
on-off switch دکمهروشنوخاموش
switch تعویض
switch گزینه راه گزین
switch راه گزین
switch تعویض محل دو بازیگر پس ازسرویس
switch وصل کردن برق
switch روشن کردن برق بخط دیگر انداختن قطار
switch سوزن دوراهی
switch شروع به استفاده از وسیله دیگر وقتی که اولی خراب میشود
switch یچ برای اتصال خط وط منبع تغذیه به مدار
switch یچ
switch وسیله مکانیکی یا با وضعیت ثابت که به صورت الکتریکی دو یا چند خط را بهم وصل یا قط ع میکند
switch ثیر قرار میدهد
switch نافم حرکت
switch جریان را عوض کردن
x y switch کلید ایکس- ایگرگ
to switch on روشن کردن
switch گزینه
switch ترکه
switch چوب زدن
two way switch قطع و وصل کننده برق از دوطرف
switch نقط های در برنامه کامپیوتری که کنترل از آن به یکی از چند انتخاب ممکن می رود
tr switch کلید فرگیر
to switch on طرف صحبت کردن
to switch on اتصال دادن جریان دادن
switch سویچ برق سویچ زدن
two way switch کلید دو راهه
rotary switch کلیدگردان
rotary switch کلید دوار
reversing switch کلید برگشتی
rotary switch کلید دورانی
rail switch دوراهی
regulating switch کلید تنظیم
rotary switch گزینه چرخشی
ribbon switch مبدل فشار مداوم به الکتریسیته
rotary switch کلید گردان
scanning switch کلید انتن
selector switch انتخابگر
sense switch گزینهء احساس
sense switch سوئیچ حساس کنسول کامپیوتری که ممکن است یک برنامه برای پاسخ گیری به ان سیگنال بفرستد
snap switch کلید فنری
software switch گزینه نرم افزاری
selector switch شماره یاب
solenoid switch کلید مغناطیسی
standing switch رودست با مایه ارنج
starter switch سوئیچ استارتر
single way switch کلید یکراهه
selector switch گزینه انتخاب کننده
selector switch گزینه
selection switch گزینه انتخاب
selection switch گزینه
selector switch کلید گردان
stepping switch گزینه پلهای
switch position موضع رابط دفاعی
switch position موضع دفاعی بینابین
switch register ثبات راه گزین
switch storage انباره گزینهای
switch theory نظریه راه گزینی
tumbler switch قطع و وصل کن قپانی
transformer switch کلید ترانسفورماتور
transfer switch کلید انتقال
toggle switch کلید چندوضعیتی
toggle switch کلید اهرمی
thermal switch سویچ حرارتی
three phase switch کلید جداکننده سه فاز
three phase switch ترنرسه فاز
three pole switch کلید سه پل
toggle switch گزینه ضامنی
throw over switch کلید لولایی
timer switch کلید زمانی
switch point سوزن
switch line خط گزیده شده
switch indicator گزینه نما
toggle switch سویچ چند وضعیتی
switch board صفحه تقسیم برق
asleep at the switch <idiom> متوجه فرصت نبودن ،روی بخت خوابیدن
trigger switch دکمهبهراهانداختن
switch lock دکمهقفل
start switch دکمهشروعبهکار
lock switch کلیدقفل
switch blade تیغه کلید
switch board صفحه کلید برق یاتلفن
dimmer switch کلیدخاموشکردنبرق
switch board تابلوی برق
switch cane نی بوریا
switch contact کنتاکت اتصال
switch fire انتقال تیر دادن
switch gear وسیله اتصال
switch horn سویچ مین شاخک دار
autofocus on/off switch دکمهخاموشوروشنزون
timer switch سوئیچ تایمر کلید برنامه ریزی شده
lever switch کلید اهرمی
combination switch سویچ چندکاره
indicating switch کلید نشان دار
commutating switch کلید تعویض
impluse switch تکمه ضربهای
impluse switch کلید ضربهای
ignition switch کلید سیستم جرقه زنی
ignition switch کلید احتراق
connector switch کلید رابط
ignition switch سویچ ماشین
igniter switch کلید احتراق
igniter switch سوئیچ احتراق
industrial switch کلید صنعتی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com