English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English Persian
certificate of honorable service مدرک تصدیق خدمت صادقانه
Other Matches
honorable service خدمت افتخار امیز
honorable service خدمت با افتخار
certificate of service تصدیق نامه خدمت
certificate of service برگ پایان خدمت سربازی
honorable لایق احترام شرافتمندانه
honorable پسندیده
honorable ستوده
honorable شریف
honorable شایان تعریف
honorable بزرگوار ابرومند
honorable محترم
honorable <adj.> جوانمرد
amende honorable عذرخواهی اشکار
amende honorable پوزش خواهی
honorable discharge ترخیص با سابقه خدمت مجدانه
honorable discharge ترخیص محترمانه
certificate تصدیق نامه
certificate رضایت نامه شهادت نامه
d. certificate ورقه پایان خدمت
d. certificate گواهی نامه مرخصی
certificate گواهینامه
certificate تصدیق
certificate تاییدیه
certificate گواهی نامه
certificate گواهی
certificate گواهی صادر کردن
certificate سندرسمی
certificate شهادت نامه
certificate of survey گواهی بازرسی
certificate of quality گواهی کیفیت
certificate of quantity گواهی کمیت
certificate of quantity گواهی مقدار
certificate of receipt گواهی رسید
certificate of receipt گواهی وصول
certificate of origin گواهینامه مبداء
certificate of origin گواهی مبداء
certificate of deposits گواهی نامه سپرده
certificate of deposit گواهی سپرده
certificate of deposit گواهی پول سپرده
certificate of death تصدیق فوت
certificate for decoration حکم نشان
certificate for decoration مدرک اعطای نشان
certificate of a doctor تصدیق طبیب
certificate of achievement مدرک ابراز لیاقت
certificate of achievement مدرک تصدیق شایستگی
certificate of analysis گواهی بررسی
certificate of capacity مدرک ابراز لیاقت
certificate of capacity مدرک شایستگی
certificate of clearance مفاصا حساب
certificate of compliance گواهی تطبیق
certificate of damage گواهی خسارت
certificate of damage تصدیق خسارت وارده بر کالای خسارت دیده یا تخلیه نشده که از طرف مقامات بندرصادر میشود
birth certificate گواهی تولد
birth certificate زایچه
certificate of a doctor گواهی پزشک
certificate of origin گواهی مبدا
certificate of measurement گواهی وزن
certificate of measurement گواهی مقدار
certificate of measurement گواهی اندازه و ابعاد
certificate of liquidation مفاصا
certificate of land قباله زمین
certificate of inspection گواهی بازرسی
airworthiness certificate گواهینامه صلاحیت پرواز
certificate of incorporation شرکت نامه
certificate of health گواهی بهداشت
certificate of expenditure سند هزینه
certificate of expenditure صورت حساب
certificate of expenditure صورت هزینه
bankrupts certificate گواهی نامه اعاده حیثیت
birth certificate شناسنامه
certificate of death گواهی فوت
certificate of survey گواهی بازدید
identity certificate شناسنامه
stock certificate گواهی موجودی کالا در انبار گواهی سهم
inspection certificate گواهی بازرسی
share certificate گواهی مالکیت سهام
quality certificate گواهی کیفیت
insurance certificate بیمه اتکایی
insurance certificate گواهی بیمه
master's certificate گواهینامه فرماندهی
death certificate گواهی فوت
health certificate گواهی بهداشت
certificate of weight گواهی وزن
inspection certificate گواهی نظارت
certificate of authority اجازه نامه
certificate of authority اختیار نامه
insurance certificate بیمه مشترک
divorce certificate طلاقنامه
certificate of authority وکالت نامه
qualifying certificate گواهی صلاحیت
certificate [official document] مدرک
certificate [official document] گواهی
certificate of exclusive inheritance گواهی انحصار وراثت
certificate in computer programming CCP
certificate of gains or losses سند مصدق سود و زیان فروشگاه
one's service خدمت یکسره
f.service نمازمعمولی هفته
d. service عبادت خدا
d. service نماز
out of service <adj.> ازکارافتاده
on service سر کار
out of service <adj.> خراب [ازکارافتاده]
he is of no service to us بکار ما نمیخورد
he is of no service to us بدرد مانمیخورد
i am at your service در خدمت شما هستم
please do me a service خواهشمندم یک همراهی بامن بکنید
on service سر خدمت
service خدمت
service over خطای سرویس
to see service کردن
in service درخدمت ارتش در ارتش
take into service استخدام کردن
to see service در ارتش یانیروی دریایی خدمت
in service به خاطر خدمت
in service خدمتی
self service با انتخاب ازاد
self service ازاد
self service تهیه وانتخاب غذاتوسط خود شخص
service رسیدگی به
service اداره
self service کمک بوسیله خود شخص
self service خود یاوری
self service خود زاوری
service قسمت یکان
service اطاعت و فرمانبرداری عبادت و نماز
service سرویس
service بررسی یا تعمیر یا نگهداری سیستم
service برنامه مفید برای فعایتخای روزمره مثل جستجو فایل , کپی کردن , مرتب کردن , رفع خطا و..
self service بدون مسئول توزیع سلف سرویس
self-service با انتخاب ازاد
self-service ازاد
self-service تهیه وانتخاب غذاتوسط خود شخص
self-service کمک بوسیله خود شخص
service منفعه توجه و حفظ کردن خدمات دولتی و عمومی وفیفه مامور دولت
self-service خود یاوری
self-service بدون مسئول توزیع سلف سرویس
self-service خود زاوری
service تعمیر کردن
service بیت ارسالی برای کنترل ونه داده
service لوازم
service شعائر
service کمک
service روبراه ساختن
service بنگاه سرویس
service یکدست فروف اثاثه
service ماشینی راتعمیروروغن کاری کردن
service سرویس کردن
service شرکتی که سرویس خاص مانند خارج کردن فایلهای DTP به مجموعههای تایپ , تبدیل فایلها یا ایجاد اسلاید از فایلهای گرافیکی را بر عهده دارد
service سنجد
service نظام وفیفه
service نظامی
service جنگی
service توافق برای سرویس یک قطعه توسط مهندس در صورت خرابی آن
service درخت سنجد وابسته بخدمت
service استخدام
service نوکری یاری
service کار
service وفیفه
service عبادت تشریفات
service ابلاغ
service تعمیر
service rating طبقه بندی پرسنلی
service club باشگاه سربازان
service peculiar امور اختصاصی یک قسمت یایک نیرو مخصوص یک نیرو
service passport پاسپورت خدمات
service practice تمرین اموزشی
service practice مشق پای قبضه جنگ افزار تمرین عملی
service officer افسر ارشد نگهبان
service of the piece مشق پای قبضه توپخانه مشق پای توپ
service practice مشق پای توپ
service program برنامه خدماتی
service occupations مشاغل خدماتی
service industries فعالیتهای خدماتی اشتغالهای خدماتی
service obligation تضمین خدمت
service element عنصری از نیروهای مسلح که در عملیات شرکت دارد
service echelon رده اداری و خدماتی
service echelon ردههای سرویس
service department بخش خدمات
service department قسمت خدمات
service craft ناوهای خدماتی دریایی
service craft قایق گشتی
service court محل فرود سرویس اسکواش
service court محل فرود سرویس
service contract قرارداد خدماتی
service contract قرارداد انجام خدمت
service contract قرارداد خدمت
service connections انشعاب
service component نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات
service component نیروی مسلح
service company گروهان خدمات
service club باشگاه افراد
service element عنصرشرکت کننده در عملیات عنصرخدماتی
service element عنصر اداری
service entrance پست انشعاب
service number کدپرسنلی
service number شماره خدمتی پرسنل
service mine مین قابل انفجار
service mine مین جنگی
service message پیام ازمایش خط مخابره پیام مخصوص شروع مخابره
service medal نشان خدمت
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com