English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (10 milliseconds)
English Persian
chain polymerization بسپارش افزایشی
chain polymerization بسپارش زنجیری
Search result with all words
chain growth polymerization بسپارش افزایشی
chain growth polymerization بسپارش زنجیری
Other Matches
polymerization پولیمریزه شدن
polymerization ترکیب و تراکم ذرات پلیمریزاسیون
polymerization بسپارش
anionic polymerization بسپارش انیونی
step polymerization بسپارش مرحلهای
stepwise polymerization بسپارش مرحلهای
suspension polymerization بسپارش تعلیقی
mass polymerization بسپارش تودهای
bulk polymerization بسپارش تودهای
addition polymerization بسپارش زنجیری
addition polymerization بسپارش افزایشی
stereopecific polymerization بسپارش فضا ویژه
solution polymerization بسپارش محلولی
interfacical polymerization بسپارش در سطح مشترک
ionic polymerization بسپارش یونی
pearl polymerization بسپارش مرواریدی
cationic polymerization بسپارش کاتیونی
emulsion polymerization بسپارش امولسیونی
degree of polymerization درجه بسپارش
condensation polymerization بسپارش تراکمی
fixed bed polymerization بسپارش در بستر ثابت
fluid bed polymerization بسپارش در بستر سیال
free radical polymerization بسپارش رادیکالی
critical degree of polymerization درجه بحرانی بسپارش
average degree of polymerization درجه متوسط بسپارش
ring opening polymerization بسپارش حلقه گشا
step reaction polymerization بسپارش مرحلهای
step growth polymerization بسپارش مرحلهای
radical ion polymerization بسپارش یونی رادیکال
weight average degree of polymerization میانگین وزنی درجه بسپارش
number average degree of polymerization میانگین عددی درجه بسپارش
chain سلسله کوه
chain saw اره برقی
chain saw اره زنجیری
chain سلسله سلسله مراتب
chain فایلی که در آن هر ورودی داده و آدرس ورودی بعدی را که همان محتوای داده را دارد
chain دارد.
chain : زنجیرکردن
chain سلسله
chain رکود داده در یک فایل زنجیری
chain باس ارتباطی که یک وسیله را به دیگری متصل میکند. و هر وسیله میتواند دادهای که در خط به سوی وسیله دیگر وجود دارد دریافت یا ارسال یا تغییر بدهد
chain چاپگری که حروف آن به ترتیب پشت سر هم قرار دارند
chain رشته
chain شبکه زنجیری
chain لیستی که در آن هر عنصر شامل داده و آدرس عنصر بعدی در لیست است
chain سری
chain زنجیر مساحی
chain زنجیر 09 متری برای اندازه گیری خط پیشروی
chain زنجیره
chain سری عکسهای یک منطقه زنجیر
chain مجموعهای از کلمات که هر کلمه مشتق شده
chain از کلمه قبلی
chain زنجیر
chain کند وزنجیز حلقه
chain لیستی از دستورات در فایل که به ترتیب در یک سیستم دستهای اجرا می شوند
chain 1-مجموعهای از فایل ها یادادههای متصل بهم به ترتیب 2-مجموعهای از دستورالعمل ها که به ترتیب اجرا می شوند
chain مراجعه کنید به CATENA
chain زنجیر
chain متصل کردن فایل و داده ها پشت سر هم به طوری که به هر فایل یا داده بعدی یک اشاره گر وجود دارد
chain لیستی از داده که در آن هر اطلاع حاوی آدرس موضوع بعدی در لیست است
chain روش وصل کردن یک وسیله با یک کابل که داده را از یک ماشین به دیگری منتقل میکند.
He is a chain smoker. پشت سرهم سیگار می کشد
chain stitch گره یا کوک زنجیره ای جهت جلوگیری از باز شدن گلیم بافت و تزیین و یا کناره بافی و شیرازه بافی مورد استفاده قرار می گیرد
drag chain زنجیرکشش
parent chain زنجیر مادر
parent chain زنجیر اصلی
chain rule قاعده زنجیری [ریاضی]
pointer chain زنجیر اشاره گرها
elevating chain زنجیر بالابر
drag chain عایق
hoisting chain زنجیر بالابر
measuring chain زنجیر مساحی
markov chain زنجیره مارکف
gunter's chain متر فلزی نقشه برداری
grab chain زنجیر قلاب دار
heteroatomic chain زنجیر ناجور اتمی
homoatomic chain زنجیر جور اتم
endless chain زنجیر مدور
link chain زنجیر رابط
link chain زنجیر اتصال
load chain زنجیر بار
lock chain زنجیربرای بستن چرخ
gunters chain زنجیرزمین پیمایی
lost chain زنجیره از دست رفته
lost chain زنجیره گم شده
markov chain زنجیر مارکوف
pawn chain زنجیر پیادهای شطرنج
tire chain زنجیر یخ شکن
print chain زنجیر چاپ
chain-smokes پی در پی سیگار کشیدن
chain-smokes سیگار را با سیگار قبلی روشن کردن
chain-smoking پی در پی سیگار کشیدن
chain-smoking سیگار را با سیگار قبلی روشن کردن
chain brake عایقزنجیر
chain drive زنجیرهکششی
safety chain زنجیرهامنیت
chain of dunes زنجیرتلمسه
chain of neurons نرونهایزنجیرهای
mooring chain زنجیرمهار
lifting chain زنجیربالابر
chain stay محلقرارگیریزنجیر
chain stitch بافت زنجیری
chain wheel A زنجیریچرخهیA
chain wheel B زنجیریچرخهیب
chain-smoked سیگار را با سیگار قبلی روشن کردن
chain-smoked پی در پی سیگار کشیدن
side chain زنجیر جانبی
skid chain زنجیر چرخ
sprocket chain زنجیر دندانه دار
drive chain زنجیرهراندن
chain guide محافظزنجیر
studded chain حلقه زنجیر میان دار
surveyor's chain زنجیر مساحی
surveyor's chain پاپیمایشگری
surveyor's chain زنچیر سنجش
tire chain زنجیر چرخ
vehicle chain زنجیر وسیله نقلیه
chain letter نامهی زنجیری
chain letters نامهی زنجیری
chain-smoke پی در پی سیگار کشیدن
chain-smoke سیگار را با سیگار قبلی روشن کردن
chainsaw chain تیغهارهدرختبری
chain gang دستهای از محکومین که بهم زنجیر شده اند
chain effects اثرات زنجیری
chain crew متصدیان اندازه گیری
chain clamp گیره زنجیری
chain case جعبه زنجیر
chain case جعبه محافظ زنجیر
chain cable زنجیر لنگر
chain bridge پل معلق
chain gang هم زنجیر
chain grab زنجیر گیر
chain guage اشل زنجیری
chain of command سلسله مراتب فرماندهی
chain of command سلسله مراتب
chain field فیلد اتصال
chain locker چاله زنجیر
chain locker انبار زنجیر
chain hook هوک زنجیر
chain hook دیلم زنجیر لنگر
chain hob دستگاه فرز غلطکی زنجیرهای
chain bridge پل زنجیری
chain block قرقره
chain reactions واکنش زنجیری
chain reactions واکنش زنجیری یاهستهای
chain reaction واکنش زنجیرهای
chain reaction واکنش زنجیری
chain reaction واکنش زنجیری یاهستهای
chain stores فروشگاه زنجیری فروشگاههای مشابه متعلق به یک شرکت یا کالا
chain store فروشگاه زنجیری فروشگاههای مشابه متعلق به یک شرکت یا کالا
chain reactions واکنش زنجیرهای
chain mail زره زنجیری
chain banking بانکداری زنجیری
chain-smoker کسیکه پشت سرهم سیگارمیکشد
block chain زنجیردوچرخه
band chain زنجیر مساحی
chain smoker کسیکه پشت سرهم سیگارمیکشد
food chain زنجیره غذایی
chain saws اره برقی
chain saws اره زنجیری
chain-smokers کسیکه پشت سرهم سیگارمیکشد
chain of evacuation سیستم اخراجات
chain sprocket چرخ زنجیر
chain wheel چرخ زنجیر
chain stopper خفت زنجیری
chain survey پیمایش بدون اندازه گیری زاویه
daughter chain زنجیر فرعی
chain sweep مین جمع کردن با استفاده اززنجیر مین جمع کنی بازنجیر
chain track مسیر زنجیر
chain winding سیم پیچ زنجیری
chain work کار زنجیرهای
daisy chain روش اتصال یک وسیله با یک کابل از یک ماشین یا وسیله به دیگر
closed chain زنجیر حلقهای
crane chain زنجیر جرثقیل
curb chain زنجیر وصل به هویزه زیر فک اسب
daisy chain سومین را و... فراخوانی می کنند
daisy chain زیر تابعی در برنامه که سایرین را در یک مجموعه فراخوانی میکند. اولین تابع دومین
daisy chain باسهای ارتباطی که یک وسیله را به دیگری متصل میکند و هر وسیله میتواند داده را که به ماشین دیگر منتقل میشود دریافت
daisy chain ارسال یا تغییر دهد
chain survey نقشه برداری زنجیری
chain splice پیوند زنجیری
chain pulley قرقره زنجیر
chain printer چاپگرزنجیرهای
chain printer چاپگر زنجیری
chain plate صفحه فلزی کنار قایق برای بستن بادبان
chain pipe لوله زنجیر
chain pipe دهانه چاله زنجیر
chain of evacuation سیستم تخلیه
chain react تحت واکنشهای زنجیری واقع شدن
diasy chain انتشار سیگنالها در طول یک گذرگاه
chain shortening کوتاه کردن زنجیری
chain rule قانون زنجیری
daisy chain خط ی که تمام خروجیهای وقفه وسایل را به CPU متصل میکند
chain reflex بازتاب زنجیرهای
daughter chain زنجیر نوزاد
chain react دچار واکنشهای مسلسل وزنجیری شدن
drag chain conveyor نقاله با زنجیر مقاوم
branched chain structure ساختار زنجیری شاخه دار
daisy chain interrupt یک سیستم وقفه که در ان دستگاههای جانبی از طریق گذرگاه به کامپیوتر وصل می شوند
multi-chain necklaces گردن بند چند زنجیره
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com