English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (9 milliseconds)
English Persian
chain sprocket چرخ زنجیر
Search result with all words
sprocket chain زنجیر دندانه دار
Other Matches
sprocket دنده ملخی مین چرخ گرداننده نهایی در تانک
sprocket ملخک
sprocket دنده چرخ زنجیرخور چرخ دنده
sprocket دندانهء زنجیری
sprocket دنده زنجیر
sprocket قاب زنجیر یاچرخ زنجیر
sprocket چرخ خورشیدی
sprocket دندانه دور چرخ
sprocket چرخ زنجیر
sprocket چرخ دندانه دار که سوراخ شده یا پیاپی قرار می گیرد
sprocket تاج زنجیر
film sprocket پایهنگهدارفیلم
sprocket holes مجموعه سوراخ کوچک در هر لبه مجموعهای کاغذ که امکان چرخیدن و قرار گرفتن کاغذ در چاپگر میدهد
sprocket wheel چرخ زنجیر
sprocket feed محل نگهداری کاغذ که چاپگر کاغذ را باچرخ دندانه دار در سوراخهای مقدار لبه هر کاغذ می چرخاند
sprocket hole سوراخ زنجیری
sprocket wheel چرخ دندانه دار که سوراخ شده یا پیاپی قرار می گیرد
sprocket holes سوراخهای چرخ دندهای
chain لیستی از داده که در آن هر اطلاع حاوی آدرس موضوع بعدی در لیست است
chain 1-مجموعهای از فایل ها یادادههای متصل بهم به ترتیب 2-مجموعهای از دستورالعمل ها که به ترتیب اجرا می شوند
chain متصل کردن فایل و داده ها پشت سر هم به طوری که به هر فایل یا داده بعدی یک اشاره گر وجود دارد
chain مراجعه کنید به CATENA
chain شبکه زنجیری
chain saw اره زنجیری
chain saw اره برقی
chain روش وصل کردن یک وسیله با یک کابل که داده را از یک ماشین به دیگری منتقل میکند.
chain لیستی از دستورات در فایل که به ترتیب در یک سیستم دستهای اجرا می شوند
chain چاپگری که حروف آن به ترتیب پشت سر هم قرار دارند
chain زنجیر 09 متری برای اندازه گیری خط پیشروی
chain کند وزنجیز حلقه
chain رشته
chain سلسله
chain زنجیر مساحی
chain : زنجیرکردن
chain زنجیره
chain زنجیر
chain سری عکسهای یک منطقه زنجیر
chain سلسله سلسله مراتب
chain سری
chain سلسله کوه
chain باس ارتباطی که یک وسیله را به دیگری متصل میکند. و هر وسیله میتواند دادهای که در خط به سوی وسیله دیگر وجود دارد دریافت یا ارسال یا تغییر بدهد
chain دارد.
chain فایلی که در آن هر ورودی داده و آدرس ورودی بعدی را که همان محتوای داده را دارد
chain لیستی که در آن هر عنصر شامل داده و آدرس عنصر بعدی در لیست است
chain زنجیر
chain رکود داده در یک فایل زنجیری
chain مجموعهای از کلمات که هر کلمه مشتق شده
chain از کلمه قبلی
side chain زنجیر جانبی
skid chain زنجیر چرخ
diasy chain انتشار سیگنالها در طول یک گذرگاه
pointer chain زنجیر اشاره گرها
gunter's chain متر فلزی نقشه برداری
elevating chain زنجیر بالابر
daughter chain زنجیر نوزاد
daughter chain زنجیر فرعی
drag chain زنجیرکشش
print chain زنجیر چاپ
pawn chain زنجیر پیادهای شطرنج
hoisting chain زنجیر بالابر
endless chain زنجیر مدور
grab chain زنجیر قلاب دار
gunters chain زنجیرزمین پیمایی
heteroatomic chain زنجیر ناجور اتمی
homoatomic chain زنجیر جور اتم
link chain زنجیر رابط
link chain زنجیر اتصال
load chain زنجیر بار
lock chain زنجیربرای بستن چرخ
lost chain زنجیره از دست رفته
lost chain زنجیره گم شده
markov chain زنجیر مارکوف
markov chain زنجیره مارکف
measuring chain زنجیر مساحی
parent chain زنجیر مادر
parent chain زنجیر اصلی
drag chain عایق
chain stay محلقرارگیریزنجیر
chain drive زنجیرهکششی
chain guide محافظزنجیر
chain of dunes زنجیرتلمسه
chain of neurons نرونهایزنجیرهای
chain stitch بافت زنجیری
chain wheel A زنجیریچرخهیA
chain wheel B زنجیریچرخهیب
chainsaw chain تیغهارهدرختبری
drive chain زنجیرهراندن
lifting chain زنجیربالابر
mooring chain زنجیرمهار
safety chain زنجیرهامنیت
He is a chain smoker. پشت سرهم سیگار می کشد
chain stitch گره یا کوک زنجیره ای جهت جلوگیری از باز شدن گلیم بافت و تزیین و یا کناره بافی و شیرازه بافی مورد استفاده قرار می گیرد
chain rule قاعده زنجیری [ریاضی]
chain brake عایقزنجیر
chain-smoking سیگار را با سیگار قبلی روشن کردن
chain-smoking پی در پی سیگار کشیدن
studded chain حلقه زنجیر میان دار
surveyor's chain زنجیر مساحی
surveyor's chain پاپیمایشگری
surveyor's chain زنچیر سنجش
tire chain زنجیر چرخ
tire chain زنجیر یخ شکن
vehicle chain زنجیر وسیله نقلیه
chain letter نامهی زنجیری
chain letters نامهی زنجیری
chain-smoke پی در پی سیگار کشیدن
chain-smoke سیگار را با سیگار قبلی روشن کردن
chain-smoked پی در پی سیگار کشیدن
chain-smoked سیگار را با سیگار قبلی روشن کردن
chain-smokes پی در پی سیگار کشیدن
chain-smokes سیگار را با سیگار قبلی روشن کردن
chain locker چاله زنجیر
chain crew متصدیان اندازه گیری
chain clamp گیره زنجیری
chain case جعبه زنجیر
chain case جعبه محافظ زنجیر
chain cable زنجیر لنگر
chain bridge پل معلق
chain bridge پل زنجیری
chain block قرقره
chain effects اثرات زنجیری
chain field فیلد اتصال
chain locker انبار زنجیر
chain hook هوک زنجیر
chain hook دیلم زنجیر لنگر
chain hob دستگاه فرز غلطکی زنجیرهای
chain guage اشل زنجیری
chain grab زنجیر گیر
chain gang هم زنجیر
chain gang دستهای از محکومین که بهم زنجیر شده اند
chain banking بانکداری زنجیری
block chain زنجیردوچرخه
band chain زنجیر مساحی
chain reaction واکنش زنجیرهای
chain reaction واکنش زنجیری
chain reaction واکنش زنجیری یاهستهای
chain smoker کسیکه پشت سرهم سیگارمیکشد
chain stores فروشگاه زنجیری فروشگاههای مشابه متعلق به یک شرکت یا کالا
chain store فروشگاه زنجیری فروشگاههای مشابه متعلق به یک شرکت یا کالا
chain-smokers کسیکه پشت سرهم سیگارمیکشد
chain reactions واکنش زنجیری یاهستهای
chain reactions واکنش زنجیری
chain polymerization بسپارش زنجیری
chain polymerization بسپارش افزایشی
food chain زنجیره غذایی
chain saws اره برقی
chain saws اره زنجیری
chain mail زره زنجیری
chain reactions واکنش زنجیرهای
chain-smoker کسیکه پشت سرهم سیگارمیکشد
chain of command سلسله مراتب
chain splice پیوند زنجیری
chain shortening کوتاه کردن زنجیری
chain wheel چرخ زنجیر
chain stopper خفت زنجیری
chain survey پیمایش بدون اندازه گیری زاویه
chain survey نقشه برداری زنجیری
chain sweep مین جمع کردن با استفاده اززنجیر مین جمع کنی بازنجیر
chain track مسیر زنجیر
chain winding سیم پیچ زنجیری
chain work کار زنجیرهای
closed chain زنجیر حلقهای
crane chain زنجیر جرثقیل
curb chain زنجیر وصل به هویزه زیر فک اسب
daisy chain باسهای ارتباطی که یک وسیله را به دیگری متصل میکند و هر وسیله میتواند داده را که به ماشین دیگر منتقل میشود دریافت
daisy chain خط ی که تمام خروجیهای وقفه وسایل را به CPU متصل میکند
daisy chain زیر تابعی در برنامه که سایرین را در یک مجموعه فراخوانی میکند. اولین تابع دومین
daisy chain سومین را و... فراخوانی می کنند
daisy chain روش اتصال یک وسیله با یک کابل از یک ماشین یا وسیله به دیگر
chain rule قانون زنجیری
chain reflex بازتاب زنجیرهای
chain pipe لوله زنجیر
chain printer چاپگر زنجیری
chain plate صفحه فلزی کنار قایق برای بستن بادبان
daisy chain ارسال یا تغییر دهد
chain pipe دهانه چاله زنجیر
chain of evacuation سیستم تخلیه
chain of evacuation سیستم اخراجات
chain of command سلسله مراتب فرماندهی
chain printer چاپگرزنجیرهای
chain react دچار واکنشهای مسلسل وزنجیری شدن
chain pulley قرقره زنجیر
chain react تحت واکنشهای زنجیری واقع شدن
chain growth polymerization بسپارش افزایشی
drag chain conveyor نقاله با زنجیر مقاوم
chain of authorities of a tradition اسناد
carbon chain polymer بسپار زنجیر کربنی
long chain polymer بسپار بلند زنجیر
multi-chain necklaces گردن بند چند زنجیره
daisy chain interrupt یک سیستم وقفه که در ان دستگاههای جانبی از طریق گذرگاه به کامپیوتر وصل می شوند
branched chain structure ساختار زنجیری شاخه دار
open chain compound سیستم باز
side chain substitution استخلاف در زنجیر جانبی
chain check stopper سیم نگهدار
grazing food chain زنجیره غذایی چرندگان
anti skid chain زنجیر محافظ در برابر لغزش
chain growth polymerization بسپارش زنجیری
straight chain structure ساختار راست زنجیر
chain pipe wrench اچارزنجیرهای
free radical chain reaction واکنش زنجیری رادیکالی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com