English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 76 (5 milliseconds)
English Persian
chalk commander فرمانده سریال حرکت هوایی فرمانده سریال بار هوایی
Other Matches
chalk گچ
chalk up <idiom> ضبط کردن
chalk up کسب امتیاز
chalk خط کشیدن
chalk گل سفید
chalk مالیدن گچ بر سر چوب بیلیارد شرطبندی روی اسب در اخرین لحظات اسب موردتوجه عموم
chalk پودر گچی خط کشی
chalk نرم اهک
chalk نشان
chalk علامت سفیدکردن
chalk باگچ خط کشیدن
chalk باگچ نشان گذاردن
chalk شماره سریال حرکت
chalk سریال حرکت سریال بار
french chalk پودر خشک کن
french chalk گچ درزیگران گچ خیاطی
french chalk گچ فرانسوی
chalk marl نرم اهک رس دار
chalk number شماره سریال بار هوایی شماره سریال حرکت هوایی
chalk stone سفیده نقرسی
chalk troops سری افراد یا یکانهایی که بایستی با یک سریال هوایی حرکت کنند
magnesian chalk نرم اهک منیزی دار
chalk-line [ریسمان اشباع شده با گچ]
as different as chalk and cheese <idiom> مثل فیل و فنجان [متفاوت]
as different as chalk and cheese <idiom> مثل آسمان و ریسمان [متفاوت]
to walk the chalk بوسیله درست راه رفتن ازمیان خطهای گچ کشیده هوشیاری خود را ثابت کردن
tailor's chalk گچ یا صابون خیاطی مخصوص علامت گذاری روی پارچه
nodular chalk نرم اهک دردانهای
marly chalk نرم اهک رسدار
They are as different as chalk from cheese . what a contrast ! این کجا وآن کجا !
commander of d. فرمانده
commander سردار
commander of d. سرلشگر
commander فرمانده
commander ارشد
commander فرمانده یکان ناخدا سوم فرمانده سوم ناو
commander سرکرده تخماق
relief commander گروهبان پاسدار یا پاسبخش
regiment commander فرمانده هنگ
army commander فرمانده ارتش
lieutenant commander دریابان
army commander فرمانده نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات فرمانده قسمت زمینی
sector commander فرمانده ناحیه
sector commander فرمانده ناحیه پدافند هوایی
supreme commander فرماندهی عالی ارتش فرماندهی کل قوا فرماندهی کل
commander-in-chief فرمانده کل
territorial commander فرمانده سرزمینی
commander's seat صندلیفرمانده
brigade commander فرمانده تیپ
wing commander سرهنگ دوم هوایی
battery commander فرمانده اتشبار
battalion commander فرمانده گردان
blue commander فرمانده نیروهای خودی فرمانده نیروهای ابی
commander's call در اختیار فرماندهی
commander's call ساعات در اختیار فرماندهی
commander's concept تدبیر فرمانده
commander's concept تدبیر عملیاتی فرمانده
commander in chief فرمانده کل قوا سر فرماندهی
commander's estimate براورد فرماندهی
commander's guidance دستورالعمل فرماندهی راهنمای طرح ریزی فرمانده
commander's manual ائین نامه راهنمای فرماندهان راهنمای فرماندهان در امر اموزش
company commander فرمانده گروهان
corps commander فرمانده سپاه
commander in chief فرمانده کل
commander in chief فرمانده کل
division commander فرمانده لشگر
exercise commander فرمانده مانور
fleet commander فرمانده ناوگان
commander of the faithful امیرالمومنین
combat commander's insignia علامت فرماندهی بر یکان رزمی
supreme commander's staff ستاد کل ارتش
supreme commander's staff ستاد عالی ارتش
air defense commander فرماندهی پدافند هوایی فرمانده پدافند هوایی یک منطقه
tactical air commander فرمانده نیروی هوایی تاکتیکی
area air defense commander فرمانده منطقه پدافند هوایی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com