English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 37 (4 milliseconds)
English Persian
challenge and reply ذکر گوینده و گیرنده پیام اعلام دادن و گرفتن پیام
Other Matches
reply paid /RP/ [reply prepaid] جواب قبول
challenge اعتراض
challenge مورد اعتراض یا تردید قراردادن اعتراض و ایراد به عضویا اعضا هیات منصفه انتخاب شده
challenge هماوردجویی
challenge چالش
challenge دعوت بجنگ
challenge طلب حق گردن کشی
challenge سرتافتن متهم کردن
challenge رقابت کردن سرپیچی کردن
challenge بمبارزه طلبیدن
challenge [of a dog] پارس سگی [پس از دریافت بوی شکار]
peremptory challenge رد عضو هیات منصفه به وسیله یکی از اصحاب دعوی بدون ذکر دلیل خاص
challenge round مبارزه با صاحب عنوان
The field is wide open . It is up to you to take up the challenge . بیا این گوی واین میدان
reply پاسخ
please reply لطفا پاسخ بدهید [به دعوت نوشته شده ای]
reply جواب
reply پاسخ دادن جواب کتبی
reply پاسخ دادن به پیام پست الکترونیکی
reply جواب شفاهی دفاعیه
no reply was given him هیچ پاسخی به او داده نشد
in reply to در پاسخ
in reply to در جواب
no reply necessary [NRN] نیازی به پاسخ نیست.
reply [answer] پاسخ نامه ای [پاسخ به پیام پست الکترونیکی ] [پاسخ زبانی دفاعیه]
negative reply پاسخ رد
i pause for a reply خاموش مانده ام که پاسخ بگیرم
i pause for a reply منتظر پاسخ هستم
it is impolitic reply so soon صلاح نیست به این زودی پاسخ داده شود
it is inexpedient to reply پاسخ دادن مصلحت نیست پاسخ دادن مقتضی نیست
reply paid جواب قبول
I look forward to receiving your reply. من در انتظار دریافت پاسخ شما هستم.
A crushing reply(retort). جواب دندان شکن
A sharp note(reply). نامه (جواب ) تند ( شدید اللحن )
Please reply as a matter of urgency. لطفا فوری پاسخ دهید.
In response (reply) to your letter. در جواب نامه تان
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com