English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 199 (9 milliseconds)
English Persian
character recognition دخشه شناسی
character recognition تشخیص کاراکتر
Search result with all words
magnetic ink character recognition تشخیص کاراکترهای جوهرمغناطیسی بازشناسی کاراکتربا جوهر مغناطیسی دخشه شناسی مرکب مغناطیسی
optical character recognition تشخیص نوری دخشه تشخیص کاراکتر نوری شناسایی نوری دخشه بازشناسی نوری دخشه بازشناسی کاراکتر نوری
Other Matches
recognition شناختگی
recognition اعتراف
recognition تشخیص شناسایی هواپیما یا ناوتشخیص دادن
recognition شناخت
recognition تصدیق
recognition به رسمیت شناختن
recognition بازشناسی
recognition شناسایی
recognition تخصیص
recognition تشخیص بازشناخت
recognition 1-توانایی تشخیص چیزی . 2-فرایند تشخیص چیزی- مثل حرف روی متن چاپ شده یا میلههای کد میلهای ..
recognition نرم افزار منط قی که درOCR,AL,...استفاده میشود
recognition و به حالتی تبدیل میکند که به تواند وارد کامپیوتر شود
recognition فرایندی که امکان تشخیص نوری حروف چاپ شده یا نوشته شده را میدهد.
recognition و تبدیل به حالتی که بتواند وارد کامپیوتر شود
recognition فرآیند تشخیص خط وط یا نشانه ها یا الگو ها به صورت نوری
defacto recognition به عنوان یک کشورموجود و مستقل عمل کند
de jure recognition شناسایی قانونی
false recognition بازشناسی کاذب
de jure recognition شناسایی کامل و دایمی و بدون قیدوشرط یک دولت که در مقابل ان شناسایی عملی وجود دارد
voice recognition تشخیص صدا
voice recognition تشخیص صوتی
voice recognition بازشناسی صدا
recognition vocabulary واژگان بازشناختی
recognition test ازمون بازشناسی
recognition span فراخنای بازشناخت
pattern recognition الگوشناسی شناسایی الگو
pattern recognition تشخیص الگو
pattern recognition الگو شناسی
handwriting recognition تشخیص دست خط
handwriting recognition نرم افزاری که متنهای دست نویس را تشخیص میدهد و آنها را به حروف ASCII تبدیل میکند
defacto recognition شناسایی دوفاکتو شناسایی سیاسی کشوری که عملا" مستقل ودارای حق حاکمیت است ولی به عللی نمیتواند یا نمیخواهد به تعهدات بین المللی خود
defacto recognition شناسایی عملی
vision recognition تشخیص بصری
optical recognition device دستگاه تشخیص نوری
To accord recognition to a new government. دولت جدیدی را برسمیت شناختن
character per second کاراکتر درثانیه
character per second دخشه در ثانیه
in character <idiom> مثل معمول
character نهاد سیرت
character دخشه
character یکی از نمادهای مقدماتی که برای بیان اطلاعات بصورت مجزا یا ترکیبی بکار میرود
character عدد صحیح خصوصیت
character نشانه گرافیکی که به صورت یک علامت چاپ شده یا نمایش داده شده مثل یکی از حروف الفبا یک عدد یا یک علامت فاهر میشود
character حرف
character شخصیتهای نمایش یا داستان نوشتن
character مجسم کردن شخصیت
character صفت
character سیرت
character رقم
character خط
character صفات ممتازه هرنوع حروف نوشتنی وچاپی
character خیم
character نویسه
character دخشه کاراکتر
character مونه
character منش
character صفت اختصاصی
character علامت
most significant character رقم سمت چپ عدد که ارزش بیشتر را در پایه دارد.
new line character دخشه تعویض سطر
illigal character دخشه غیر مجاز
illigal character کاراکتر غیرقانونی
illigal character کاراکتر غیر مجاز
membership character ویژگی عضویت
ionic character خصلت یونی
magnetic character کاراکتر مغناطیسی
magnetic character دخشه مغناطیسی
identification character علامت مشخصه
escape character حرفی که نشان دهنده کد espace باشد
escape character کاراکتر گریز
escape character کلیدی روی صفحه کلید که به کاربر امکان وارد کردن کد espace را میدهد برای کنترل حالت ابتدایی یا عملیات کامپیوتر
exploitative character منش بهره کش
special character علامت ویژه کاراکتر مخصوص
functional character دخشه وفیفه بندی
gap character دخشه شکاف پر کن
genital character منش تناسلی
global character کاراکتر سراسری
graphic character دخشه نگارهای
forbidden character دخشه ممنوعه
escape character ترتیب ارسال کد که به گیرنده اعلام میکند که حروف مقابل کمکی برای اعمال کنترلی هستند
nongraphic character کاراکتر غیر گرافیکی
sign character دخشه علامت نما
special character دخشه
special character ویژه
special character دخشه ویژه
substitute character حرفی که در صورتی که حرف دریافت شده تشخیص داده نشود نمایش داده میشود
sync character کاراکتر همگام
character actor هنرپیشه ای که نقش اشخاص نابهنجار یاعجیب و غریب را بازی میکند
character actors هنرپیشهای که نقش اشخاص نابهنجار یاعجیب و غریب را بازی میکند
character correction نمایشتغییرات
extended character دکمهبازکنندهصفحه
He has a clean character. اخلاقا" آدم سالمی است
historic character [شخصیت های تاریخی که در طرح های مناظر برای توصیف ساختارها و ویژگی های معماری و تاریخی استفاده می شد.]
out of character [OOC] دور از منش من
separating character دخشه جدا ساز
rub out character دخشه پاک کن
null character دخشه پوچ
null character کاراکتر تهی
numeric character دخشه عددی
numeric character کاراکتر عددی
optical character دخشه نوری
optical character کاراکتر نوری
oral character منش دهانی
pad character حرف اضافی افزوده شده به رشته یا بسته یا فایل تا به اندازه مورد نظر برسد
pad character کاراکتر میانگیر برای پر کردن فصای خالی
receptive character منش پذیرا
reserved character کلمه یاعبارتی که به عنوان مشخصه درزبان برنامه سازی به کارمی رود.
reserved character فضایی ازدیسک که برای کنترل ذخیره داده به کارمی رود
reserved character حرف مخصوص درسیستم عامل یا حرفی که تابع خاصی برای کنترل سیستم عامل داردوبرای مصارف دیگربه کارنمیرود
erase character حرفی که به معنای انجام هیچ کار است
character fill پر کردن کاراکترها
character code کد کاراکتری
character pitch تعداد کاراکترها در واحد اینچ در یک خط متن
character pitch pica
character pitch type elite
character code رمز دخشهای
character checking تست کاراکتری
character printer چاپگرعلامتی
character printer چاپگر کاراکتری
character reader دخشه خوان
character analysis تحلیل منش
character per inch دخشه در اینچ
blank character دخشه فاصله
character disorder اختلال منش
alphanumeric character دخشههای الفبا عددی
character generator دخشه زا
character generator مولد کاراکتر
character graphics نگاره سازی دخشهای
character guidance راهنمایی و مشاوره با افراد سخنرانی مذهبی
character map شبکهای از بلوک ها روی صفحه نمایش
character density تراکم کاراکترها
character neurosis روان رنجوری منش
character density تراکم دخشه ها
character code رمز کاراکتر
character per inch کاراکتر دراینچ
anal character منش مقعدی
character set دخشکان
blank character کاراکتر جای خالی
character set مجموعه علائم
coded character دخشه رمزی
blank character دخشه
compliant character منش تسلیم گر
control character دخشه کنترل
character printer چاپگر دخشهای
bell character کد کنترلی که باعث میشود ماشین یک سیگنال قابل شنیدن ایجاد کند
control character علامت کنترلی
control character دخشه کنترلی
control character کاراکتر کنترلی
crc character کاراکتر CRC
backspace character دخشه پسبرد
enquiry character کاراکتر پرس و جو
erase character دخته پاک کن
character training پرورش منش
check character کاراکتر مقابلهای
aknowledge character کاراکتر مورد قبول
check character علامت مقابلهای
character set دخشگان مجموعه دخشه ها مجموعه کاراکترها
character sketch شمایل
blank character کاراکتر تهی
character string رشته دخشهای
character string رشته کاراکتری
blank character فاصله
character table جدول شناسایی
check character دخشه مقابلهای
character template مبدل کاراکتری
character trait صفت منشی
character based program برنامه مبتنی بر کاراکتر
There is not a single stain on your character . هیچ لکه ننگه به شما نمی چسبد
extended character set مجمگعه کاراکترهای توسعه یافته
character based program برنامه دخشه
wild card character نشانهای که در هنگام جستجوی فایل یا داده استفاده میشود و تمام فایل ها را نشان میدهد
universal character set مجموعه کاراکترهای جهانی
character mapped display نمایش طرح دخشهای
alphabetic character set الفبا را می سازند
alphabetic character set رشتهای که فقط حروف الفبا را دارد
negative acknowledge character کاراکتر تصدیق منفی
line feed character دخشه تعویض پذیر
error control character کاراکتر کنترل خطا
communication control character کاراکتر کنترل ارتباطی
form feed character کاراکتر تغذیه فرم
accuracy control character دخشه یا کاراکتر کنترل دقت
ascii character set مجموعه کاراکترهای اسکی
numeric character set دخشگان عددی
optical character reader دخشه خوان نوری
character oriented protocol پروتکل با گرایش کاراکتری پروتکل کاراکترگرا
alphabetic character set حروفی که
print control character کاراکتر کنترل چاپ
passive aggressive character منش نافعال- پرخاشگر
dot matrix character کاراکتر ماتریس نقطهای
partial ionioc character خصلت جزیی یونی
fully formed character کاراکتر تمام شکل یافته
optical character reader کاراکترنوری خوان
magnetic ink character reader دستگاه ورودی که مستندات چاپ شده با کاراکترهای جوهر مغناطیسی را می خواند
variable length character encoding رمزگذاری کاراکتر با طول متغیر
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com