Total search result: 202 (2 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
check off list |
برگ بازدید قسمتهای یک ناویا هواپیما |
|
|
Search result with all words |
|
check list |
سیاهه مقابله |
Other Matches |
|
list |
لیستی که هر عنصر حاوی داده و آدرس عنصر بعدی در لیست باشد |
list |
لیست توابع یا دستورات و حل آنها در برنامه |
list |
نمایش برنامه خط به خط به ترتیب درست |
list |
سرور در اینترنت که نامه خبری یا مقالات را به کاربران ثبت نام کرده می فرستد |
list |
1-محاسبه مجموعهای از موضوعات داده مثل جمع و حذف و مرتب کردن و بهنگام سازی ورودی ها. 2LISP- یا زبان سطح بالا برای پردازش لیست دستورات یا داده و در یک محیط هوش مصنوعی |
list |
لیستی از کلمات که استفاده نمیشوند یا برای جستجوی در فایل به کار نمیروند |
list |
در فهرست نوشتن |
list |
فضای ذخیره سازی موقت در قالب LIFO برای لیست از موضوعات داده |
list |
لیست داده که هر ورودی آدرس ورودی بعدی را دارد |
list |
لیستی که فضای خالی برای رکوردهای جدید در ساختارش ندارد |
list |
تعداد موضوعات نمایش داده شده در یک لیست |
list |
مجموعه موضوعات مرتب شده داده |
two way list |
لیست دو طرفه |
list |
لیست گرفتن |
list |
سیاهه برداشتن |
list |
سیاهه |
list |
لیست |
list |
چاپ یا نمایش دادن موضوعات اطلاعاتی خاص |
list |
صورت کردن |
list |
درلیست ثبت کردن |
list |
در فهرست واردکردن |
list |
میل |
list |
تمایل کجی |
list |
میدان نبرد |
list |
شیار نرده |
list |
کنار |
list |
سجاف |
list |
سیاهه جدول |
list |
صورت |
list |
فهرست کردن |
list |
فهرست |
list |
کج شدن |
list |
کج شدن قایق به یک سمت |
list |
نوار |
list |
یک پهلو شدن |
list |
حاشیه |
list |
کج کردن |
list |
خوش امدن دوست داشتن |
list |
شیار کردن اماده کردن |
black list |
لیست سیاه |
binnacle list |
فهرست استراحت پزشکی |
berne list |
کتاب علایم شناسایی بین المللی |
berne list |
کتاب معرفهای بین المللی مرس |
black list |
فهرست سیاه |
black list |
فهرست اسامی موسساتی که در پرداخت دیون خود تعلل ویا در اجرای کار خدعه کرده اند |
move list |
فهرست بازیگران غیرفعال |
money list |
لیست پرداخت حقوق |
money list |
لیست حقوق |
moderated list |
لیست پستی که تمام موضوعات آن پیش از ارسال به کاربران لیست خوانده میشود |
loading list |
لیست بارگیری خودرو |
list structure |
ساختار لیست |
list slippers |
کفش کتانی |
list slippers |
کفش پارچهای |
multilinked list |
لیست چند پیوندی |
nominal list |
فهرست نامها |
polling list |
سیاهه رای گیری |
picking list |
فهرست کالاهای انتخابی فهرست انتخاب |
pauper list |
صورت گدایان یا اعانه بگیران |
parts list |
لیست اجزاء |
active list |
فهرست افراد اماده به خدمت فهرست سربازان |
parts list |
فهرست قطعات |
assembly list |
سیاهه همگذاری |
parts list |
لیست قطعات |
part list |
فهرست قطعات فهرست لوازم یدکی |
part list |
فهرست اجزاء |
packing list |
صورت کالاهای بسته بندی شده |
packing list |
صورت بسته بندی |
packing list |
فهرست بسته بندی |
nominal list |
صورت اسامی |
polling list |
سیاهه نمونه برداری |
list processing |
پردازش لیست |
linked list |
لیست پیوسته |
light list |
چراغ نامه |
key list |
لیست کلیدهای رمز |
key list |
فهرست کلید رمز |
indexed list |
لیست شاخص دار |
hatch list |
لیست بار داخل دهلیزها بارنامه دهلیزها |
free list |
صورت کالاهای بی گمرک |
free list |
صورت مجانی ها |
excused list |
فهرست معاف ها |
error list |
سیاهه خطاها |
disabled list |
فهرست بازیگران اسیب دیده ومحروم از چند بازی |
dense list |
لیست متراکم |
circular list |
لیست مدور لیست حلقوی |
linear list |
لیست خطی |
LIST chunk |
که چهار حرفی LIST که حاوی مجموعهای از زیر عضو است |
list lessly |
بیحالانه |
list slippers |
کفش ماهوتی |
list processing |
لیست پردازی |
list price |
فهرست قیمتها |
list price |
قیمت فهرست شده |
list price |
قیمت فاکتور |
list price |
فهرست قیمت اجناس فهرستی که در ان قیمت اجناس یا اگهی ویاکالاهای تجارتی رانوشته اند |
list of targets |
لیست هدفها |
list of targets |
لیست اماجها |
list of promotiona |
صورت ترفیعات |
list of lights |
کتاب چراغها |
list of books |
فهرست یا صورت کتابها |
chained list |
لیست زنجیرهای |
chained list |
لیست زنجیری |
list lessly |
از روی بی علاقگی |
circular list |
لیست دایرهای |
mailing list |
فهرست پستی |
target list |
لیست هدفها |
symmetric list |
لیست متقارن |
subscripted list |
لیست زیرنویس دار |
stop list |
اسامی شرکتهایی که خرید از انهامنع شده |
stop list |
صورت متخلفین |
station list |
فهرست قسمتهای پایگاه دفترچه راهنمای قسمتهای مختلف پایگاه |
starter's list |
فهرست اسبهاییکه واجدشرایط برای شرکت درمسابقه نیستند |
sucker list <idiom> |
لیستی از اشخاص ساده لوح |
target list |
لیست اماجها |
hit list |
فهرست ضربه |
the free list |
صورت کالای بی گمرک |
unmoderated list |
لیست پست که هر مادهای که در لیست باشد را به زیرنویس دیگر منتقل میکند بدون اینکه کسی آنرا بخواند یا بررسی کند |
trig list |
لیست نقاط نقشه برداری شده فهرست مختصات نقاط نقشه برداری شده |
short-list |
فهرست کوتاه |
telephone list |
لیستحافظهتلفن |
trig list |
لیست مثلثاتی |
to list one's doors |
رخنههای درهای اطاق را باکهنه گرفتن |
honours list |
لیستاعضاییکهترفیعدرجهمیگیرند |
Your name was at the bottom of the list |
اسمتان ته فهرست بود |
May I have the drink list, please? |
ممکن است لطفا صورت نوشیدنیها را برایم بیاورید؟ |
price list |
فهرست قیمت |
linked list |
لیست پیوندی |
push down list |
لیستی که از پایین به بالانوشته میشود به نحوی که هر ورودی جدید بالای لیست قرار می گیرد |
pushup list |
لیست بالا فشردنی |
pushdown list |
لیست پایین فشردنی |
push up list |
لیستی از اقلام که در ان هرقلم در اخر لیست وارد میشود و سایر اقلام همان مکان مربوطه در لیست راحفظ می کنند |
property list |
سیاهه خواص |
promotion list |
لیست ترفیعات |
price list |
لیست قیمت |
waiting list |
فهرست منتظران مشاغل فهرست داوطلبان |
sequential list |
لیست ترتیبی |
requirements list |
فهرست نیازمندیها |
waiting list |
لیست انتظار |
reserved list |
صورت افسران دریایی ذخیره یا احتیاط |
shopping list |
لیستخرید |
sick list |
صورت بیماران |
share list |
صورت بهای سهام شرکتها |
essential item list |
فهرست اقلام حیاتی یاضروری جنگی |
His nave was struck off the list. |
نامش را از فهرست زده اند |
drop down list box |
لیستی از موضوعات برای هر ورودی که وقتی فاهر میشود که نشانه گر را بخش ورودی ببرد |
double linked list |
لیست پیوندی مضاعف |
authorized stockage list |
لیست ذخیره انبار مجاز |
bulleted list chart |
لیست جدولی بولت دار |
mailing list program |
برنامه لیست پستی |
authorized parts list |
سهمیه مجاز قطعات |
authorized stockage list |
صورت شارژ انبار |
authorized parts list |
لیست قطعات مجاز |
spare parts list |
فهرست لوازم یدکی |
tariff price list |
نرخ |
basic issue list |
اقلام مندرج در فهرست توزیع اولیه اقلام بار مبنای اولیه اقلام شارژ انبار |
list processing langauge |
زبان لیست پردازی |
list processing langauge |
زبانهای پردازش لیست |
To be in someones black list (book). |
درلیست سیاه کسی بودن |
simple list text chart |
جدول نوشتاری با لیست ساده |
check up |
رسیدگی کامل کردن ازمایش کردن |
check |
محک زدن |
second check |
بررسی نهایی |
check out |
بازدیدعمل و خصلت جنگ افزار |
second check |
بررسی دوباره |
check |
تجزیه کردن |
check |
مطالعه کردن |
check up |
معاینه کردن |
check |
تحقیق کردن |
check |
ارزیابی کردن |
check out |
تصفیه حساب کردن |
check |
بررسی کردن |
check |
عیار گرفتن |
to check up |
درست رسیدگی یاحساب کردن |
to check off |
رسیدگی کردن ودرصورت درستی باخط نشان گذاردن |
in check <idiom> |
غیرقابل کنترل |
Please check the ... |
لطفا ... را کنترل کنید. |
to check in |
نام نویسی کردن [هتل] |
to check out something |
چیزی را بررسی یا امتحان کردن |
check |
سنجیدن |
check |
یک بیت از کلمه دودویی که برای بررسی هر بیتی به کار می رود |
check |
جعبه کوچک با یک ضربدر در آن در صورتی که عمل انتخاب شود و خالی در صورتی که عمل انتخاب نشود |
check |
حرف اضافی در متن ارسالی که بررسی میکند آیا خطایی در متن رخ داده یا یه و مقدار آن به متن بستگی دارد |
check |
رقم اضافی در متن ارسالی برای نشان دادن و تصحیح خطاها |
check |
کیش |
check-in |
نام نویسی کردن مراسم ورود |
check |
سخت افزار یا نرم افزاری که نشانی میدهد متن ارسالی نادرست است و خطا ردی داده است |
check |
مجموعه حروف مشتق شده از یک متن برای بررسی و تصحیح خطاها |
check |
نشانهای که انتخاب جعبه بررسی را نشان میدهد واغلب یک ضربدر در آن است |
check |
محلی در برنامه که داده و وضعیتهای داده قابل ضبط ونمایش هستند |
check |
حافظه موقت برای داده دریافت شده پی از بررسی آن در برابر داده دریافت شده از طریق مسیر یا راه دیگر |
check |
خطا در خواندن داده ناشی از خطایی در رسانه مغناطیسی |
check |
چاپ گرفتند وضعیت داده و برنامه در یک نقط ه بررسی |
check |
امتحان |
check |
بررسی اینکه یک پروتکل کد حرف و فرمت آن صحیح هستند |
check |
اجرای خشک یک برنامه |
check |
او نتیجه چاپ و صورتحساب ها را بررسی کند تا ببیند آیا مشابه هم هستند یا خیر |
check-up |
کنترل کردن |
check-up |
بازبینی کردن |
check-up |
کنترل |
check-up |
بازبینی |
check-in |
وارد شدن |
check in |
نام نویسی کردن مراسم ورود |