Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 167 (9 milliseconds)
English
Persian
circle graph
نمودار دایرهای
Other Matches
graph
رسم
graph
وسیله چاپ با قلم که داده را از کامپیوتر می گیرد و به صورت گرافیکی نمایش میدهد
graph
نمودار نمایش رابط ه بین دو یا چند متغیر به صورت خط یا مجموعهای نقاط
x y graph
نمودار x-y
graph
نگاره
graph
با نمودار نشان دادن
graph
گراف
graph
نگار
graph
نمودار
graph
نمایش هندسی
graph
نقشه هندسی گرافیک
graph
طرح خطی
graph
هجای کلمه
graph
اشکال مختلف یک حرف با گرافیک و طرح خطی ثبت کردن
current graph
نمودار فعلی
cyclic graph
گراف دوری
derivation graph
ساختار پایگاه داده سراسری که حاوی اطلاعات قوانین و مسیر هایی برای یافتن داده است
directed graph
گراف جهت دار
bar graph
گرافی که مقادیر در آن به صورت میلههای افقی و عمودی نشان داده میشود
constitutional graph
گراف سرشتی
connected graph
گراف همبسته
complete graph
گراف کامل
column graph
نمودار ستونی
line graph
نمودار خطی
bar graph
نمایش میلهای
bar graph
نمودار میلهای
frequency graph
نمودار بسامد
graph follower
دنبال گر گراف
pie graph
نمودار گرد
planar graph
گراف مستوی
progarm graph
گراف برنامه
reaction graph
گراف واکنش
logarithmic graph
نمودار لگاریتمی
isomorphic graph
گراف هم ریخت
structural graph
گراف ساختاری
pie graph
نمودار مدور
graph theory
تئوری گراف
graph theory
نظریه گرافها
graph solution
حل ترسیمی
graph invariants
ناورداهای گراف
picture graph
نمودار تصویری
graph paper
کاغذ شطرنجی
graph paper
کاغذ میلیمتری
graph paper
کاغذ گراف
acyclic graph
نگاره سازی ناچرخه یی
area graph
نمودار ناحیهای
paired bar graph
نمودار میلهای مزدوج
stacked column graph
نمودار ستونی انباشته
exploded pie graph
نمودار گرد تفکیک شده
connected acyclic graph
گراف همبسته نادوری
crest clearing graph
نمودار تعیین کمترین درجه مربوط به حاشیه امنیت مانع
proportional pie graph
نمودار گرد متناسب
road movement graph
منحنی مسیر راهپیمایی
road movement graph
گرافیک راهپیمایی
dual y axis graph
نمودار با دو محور y
one hyndred percent column graph
نمودار یکصد درصد ستونی
mixed column line graph
نمودار ستونی- خطی ترکیبی
linked pie/column graph
نمودار گرد و ستونی پیوسته
high/low/close/open graph
نمودار بالا / پایین / بسته /باز
liquid crystal bar graph panel indicator
شاخص گراف- میله بااستفاده از قطعات کریستال مایع
circle
دویدن در مسیر منحنی
circle
دایره
circle
محیط دایره
circle
گرفتن احاطه کردن
circle
دور
circle
محفل حوزه
circle
مدورساختن
circle
دورزدن
circle
جفتی
circle eight
چرخش با دایرهای بشکل 8لاتین
inner circle
دایرهداخلی
circle
قلمرو
station circle
چرخههواشناسی
restricting circle
دایرهممنوعه
on-deck circle
دررویدایره
the vicious circle
دور تسلسل
stress circle
دایره تنش
area of a circle
مساحت صفحه
[قرص شکل]
[ریاضی]
root circle
دوره پای دندانه
striking circle
دایرهبرخورد
come full circle
<idiom>
کاملا برعکس
vicious circle
<idiom>
دلیل وتاثیری بانتیجه بد
area of a circle
مساحت دایره
[ریاضی]
pitch circle
دایره گام
circle chart
گراف دایره ای
[ریاضی]
unit circle
دایره واحد
[ریاضی]
outer circle
دایرهخارجی
semi circle
نیم دایره
small circle
دایره صغیره سماوی
small circle
دایره صغیره
centre circle
دایرهمرکزی
central circle
دایرهوسط
turning circle
دایره گردش
vertical circle
دایره عظیمه ماربر راس القدم و سمت القدم نافر
traffic circle
دایرهی یک طرفه
vertical circle
دایره قائم
circle chart
نمودار دایره ای
[ریاضی]
turning circle
دایره چرخش ناو
tip circle
دوره نوک
stalder circle
اشتادلر
stalder circle
چرخش کامل بدورمیله بدون تماس پاها بامیله
goal circle
محدودهگل
circumscribed circle
دایره محیطی
[ریاضی]
tactile circle
دایره بساوشی
three point circle
قوس زمین زیر حلقه بسکتبال
throwing circle
دایره پرتاب نیزه
winner's circle
محوطه نزدیک خط پایان درمسیر سوارکار و اسب برنده برای گرفتن جایزه
vicious circle
دور و تسلسل
circle dodge
گریز از حریف در مسیرمنحنی
circle of influence
دایرهای که حد منطقه تاثیررا مشخص میکند
circle of position
دایرهای که از موضع نفرات عبور میکند دایره مکان نافر
color circle
دایره رنگها
diffusion circle
دایره پخش
dip circle
میل سنج
vicious circle
دور معیوب
elevation circle
قطاع درجه
face off circle
هرکدام از پنج دایره کوچک مخصوص رویارویی
flank circle
جفتی خرک
center circle
دایره میانی
center circle
دایره وسط زمین
base circle
هر قسمت اریب از یک سیلندر دایره مبنا
dress circle
صندلیهای ردیف جلوتماشاخانه
Arctic Circle
مدار قطب شمال
aiming circle
زاویه یاب فرماندهی
altitude circle
صفحه ارتفاع سنج هواپیما
antarctic circle
مدار قطب جنوب
arc de circle
خمش
azimuth circle
قطب نمای نجومی هواپیما زاویه یاب نجومی صفحه قطب نمای کشتی
azimuth circle
سمت نما
azimuth circle
سمت گیر
azimuth circle
دایره سمتیه
giant circle
افتاب شکسته
great circle
بزرگترین دایره محیط یک کره
great circle
دایره عظیمه سماوی
hip circle
چرخ جلو روی پارالل
hole circle
گردی سوراخ
hour circle
دایره ساعتی
hour circle
نصف النهار حلقه مدرج
mohr's circle
دایره موهر
hrowing circle
دایره پرتاب دیسک
kick circle
دایره 8/81 متری وسط میدان
leg circle
جفتی
half circle
چرخش نمیدایره ژیمناست
marker circle
دایره مشخص کننده مرکزمنطقه فرود هوایی یا باندفرود هواپیما
parhelic circle
هاله روشن بالای افق
mohr's circle
دایره مور
great circle
دایره عظیمه
mill circle
چرخ اسیاب ژیمناستیک
north circle
دایره شمالگان
centre of crest circle
مرکز انحنای ستیغ
great circle route
کمان دایره عظیمه
prime vertical circle
دایره قائم اصلی
inscribed circle
[of a triangle]
دایره
[محاطی مثلث]
[ریاضی]
great circle route
مسیرقوس دایره عظیمه سماوی
vicious circle of poverty
دور باطل فقر
free throw circle
دایره پرتاب ازاد
centre face-off circle
دایرهمرکزیمحلروبروشدنحریفها
centre of crest circle
مرکز خمیدگی
center ice circle
داره میانی زمین
perimeter
[circumference]
of a circle
محیط دایره
tip circle diameter
قطر دوره نوک
secondary great circle
دایره عظیمه ثانویه
graduated circle of an alidade
دایره مدرج زاویه یاب صفحه درجه دار زاویه سنج
adjustment for horizontal-circle image
تنظیم افقی مرکز تصویر
adjustment for vertical-circle image
تنظیم عمودی مرکز تصویر
the power of a point with respect to a circle
قوت یک نقطه نسبت به یک دایره
[ریاضی]
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com