Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 132 (7 milliseconds)
English
Persian
circular dispersion
قطر کوچکترین دایرهای که 57% پرتابه ها به ان برخورد میکنند
Other Matches
dispersion
پاشیدگی
dispersion
پراکندگی
dispersion
انتشار
dispersion
اوارگی تجزیه نور
dispersion
تفرق
dispersion
پراکندگی تیر
dispersion
پراکندگی منطقه پراکندگی
dispersion
پراکندگی شار مغناطیسی پراکندگی فوران مغناطیسی
dispersion
تجزیه نور
dispersion
پخش شدگی
dispersion
متلاشی شدن خاکدانه ها به ذرات
dispersion
اولیه
dispersion
تابع منط قی که خروجی آن نادرست است وقتی تمام ورودی ها درست باشند و درست است وقتی یک ورودی نادرست باشد
dispersion
تفرقه گسترش یکان
center of dispersion
مرکز پراکندگی
acoustic dispersion
سیستم پخش اکوستیک
coefficient of dispersion
ضریب پراکندگی
cone of dispersion
مخروط پراکندگی
cone of dispersion
مخروط پراکندگی بسکها
discriminal dispersion
پراکندگی افتراقی
dispersion coefficient
ضریب پراکندگی
dispersion formula
فرمول پاشندگی
acoustic dispersion
پژواک
dispersion error
اشتباه پراکندگی
dispersion error
اشتباه ناشی از پراکندگی تیر
dispersion force
نیروی پاشیدگی
center of dispersion
مرکزمستطیل پراکندگی گلوله ها
dispersion equation
معادله پاشندگی
molecular dispersion
پاشندگی مولکولی
relative dispersion
پراکندگی نسبی
rectangle of dispersion
مستطیل پراکندگی گلوله ها
range dispersion
پراکندگی بردی
range dispersion
پراکندگی در برد
modal dispersion
شکلی از پراکندگی پالس ها
longitudinal dispersion
پراکندگی طول
lateral dispersion
پراکندگی جانبی
dispersion scale
طبله مخصوص تصحیح پراکندگی مقیاس پراکندگی میزان پراکندگی
dispersion rectangle
مستطیل پراکندگی
dispersion hardening
سخت گردانی فلزات با پراکندن ذرات ریزی با فازهای مختلف داخل ان
material dispersion
پراکنده شدن پالس نورانی درداخل یک فیبر نوری در نتیجه طول موجهای مختلف ساطع شده از یک منبع
dispersion medium
محیط پاشندگی
dispersion of light
پاشیدگی نور
dispersion of light
تجزیه نور
dispersion pattern
شکل پراکندگی
dispersion pattern
مستطیل پراکندگی طرح پراکندگی
zone of dispersion
منطقه پراکندگی گلوله ها
optical rotatory dispersion
پاشندگی چرخش نوری
circular saw
اره مجمعه
circular
صف کامپیوتری که از دو علامت برای ابتداوانتهای خط ذخیره عناصر استفاده میکند
circular saw
اره کمانهای
circular
مستدیر
circular
دایره وار
circular
بخشنامه
circular
دایرهای شکل
circular
گرد
circular
بخشنامه نشریه
circular
دایرهای
circular
آنچه در یک دایره می چرخد
circular
موقعیت خطایی که وقتی رخ میدهد که دو تا ولی در دوخانه به یکدیگر مراجعه کنند
circular
فایل دادهای که شروع و خاتمه قابل دیدن ندارد. هر موضوع به محل موضوع بعد اشاره میکند و آخرین به اولین اشاره میکند
circular
مدور
circular
چرخش بیتها در کلمه که آخرین بیت در محل اولین بیت قرار می گیرد
circular
لیستی که در آن هر عنصر حاوی داده آدرس عنصر دیگر در لیست است و آخرین عنصر حاوی اولین عنصر است
circular arch
طاق دایرهای
circular arch
قوس دورتمام
circular shift
تغییر مکان حلقوی
circular slitting saw
اره کمانهای مخصوص شیار
circular table
میز گرد
circular velocity
سرعت دایرهای
circular weir
سرریز مدور
circular cell
محفظه گرد
circular blank
پلاتین
circular bending
خمش خالص
circular shift
شبفت مدور
circular arc
قوس
circular arc
طاق
circular arc
کمانی از دایره
circular bench
نیمکت گرد
[دایره ای]
circular carpet
قالی مدور یا دایره ای شکل که قدیمی ترین آن مربوط به قرن شانزدهم میلادی می باشد
circular functions
تابع های مثلثاتی
[ریاضی]
circular needle
میلگرد
training circular
نشریه اموزش
semi circular a
طاق روی
semi circular
نیم دایرهای
circular letter
بخشنامه اداری
circular measure
اندازه کمان
circular body
صفحهمدور
circular milling
فرز مدور
circular list
لیست مدور لیست حلقوی
circular loom
نای عایق
circular measure
اندازه قوس
circular mil
میل مدور
circular mil
مساحت دایرهای به قطر یک میل
circular motion
حرکت مستدیر
circular motion
حرکت دایرهای
circular list
لیست دایرهای
circular letter
نامه اداری
circular definition
تعریف دوری
circular dischroism
دو رنگ نمایی دورانی
circular cut off saw
اره کمانهای
circular flow
جریان دایرهای
circular flow
جریان دوری
circular frequency
تکرار دورانی
circular friction saw
اره کمانهای اصطکاکی
circular grooving saw
کمان اره ویژه شیار
circular motion
حرکت گردشی
circular parry
دفاع با حرکت چرخشی شمشیر
circular scanning
تقطیع مدور
circular saw blade
تیغ اره
circular scanning
مراقبت دایرهای منطقه تجسس و مراقبت دایرهای
circular saw bench
اره کمانهای میزی
circular rip saw
اره کمانهای چاکدار
circular reference
ارجاع چرخشی
circular shift
تغییر مکان دایرهای
circular reasoning
استدلال دوری
circular reaction
واکنش چرخشی
circular projection
برامدگی گرد
circular shear
قیچی کمانهای
circular psychosis
روان پریشی ادواری
circular flow of income
گردش دورانی درامد
circular seam welding
جوشکاری درزی کمانهای
circular type gates
دریچههای نوع استوانهای
circular flow of income
جریان دوری درامد
semi circular parry
دفاع نیمدایره
cold circular sam
اره کمانهای سردکار
circular casing pump
تلمبه پا بده دایرهای
circular sawing machine
اره کمانهای
circular cross section
مقطع گرد
circular mil foot
پا- میل مدور
circular cutter head
چاقوی گرد
circular probable error
دایره پراکندگی گلوله ها اشتباه احتمالی دایرهای
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com