English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (9 milliseconds)
English Persian
circular list لیست دایرهای
circular list لیست مدور لیست حلقوی
Other Matches
circular چرخش بیتها در کلمه که آخرین بیت در محل اولین بیت قرار می گیرد
circular فایل دادهای که شروع و خاتمه قابل دیدن ندارد. هر موضوع به محل موضوع بعد اشاره میکند و آخرین به اولین اشاره میکند
circular موقعیت خطایی که وقتی رخ میدهد که دو تا ولی در دوخانه به یکدیگر مراجعه کنند
circular صف کامپیوتری که از دو علامت برای ابتداوانتهای خط ذخیره عناصر استفاده میکند
circular آنچه در یک دایره می چرخد
circular saw اره مجمعه
circular لیستی که در آن هر عنصر حاوی داده آدرس عنصر دیگر در لیست است و آخرین عنصر حاوی اولین عنصر است
circular دایرهای
circular مدور
circular دایرهای شکل
circular بخشنامه نشریه
circular گرد
circular بخشنامه
circular دایره وار
circular مستدیر
circular saw اره کمانهای
circular arc قوس
circular arch طاق دایرهای
circular arch قوس دورتمام
circular bending خمش خالص
circular blank پلاتین
circular cell محفظه گرد
circular loom نای عایق
circular cut off saw اره کمانهای
circular definition تعریف دوری
circular dischroism دو رنگ نمایی دورانی
circular flow جریان دایرهای
circular arc طاق
circular arc کمانی از دایره
circular frequency تکرار دورانی
circular measure اندازه کمان
circular measure اندازه قوس
circular mil میل مدور
circular letter نامه اداری
circular milling فرز مدور
circular motion حرکت مستدیر
circular motion حرکت دایرهای
circular motion حرکت گردشی
circular parry دفاع با حرکت چرخشی شمشیر
circular mil مساحت دایرهای به قطر یک میل
circular letter بخشنامه اداری
circular grooving saw کمان اره ویژه شیار
circular friction saw اره کمانهای اصطکاکی
circular flow جریان دوری
circular carpet قالی مدور یا دایره ای شکل که قدیمی ترین آن مربوط به قرن شانزدهم میلادی می باشد
circular shift شبفت مدور
circular shift تغییر مکان حلقوی
circular slitting saw اره کمانهای مخصوص شیار
circular table میز گرد
circular velocity سرعت دایرهای
circular weir سرریز مدور
semi circular نیم دایرهای
semi circular a طاق روی
training circular نشریه اموزش
circular body صفحهمدور
circular needle میلگرد
circular functions تابع های مثلثاتی [ریاضی]
circular bench نیمکت گرد [دایره ای]
circular shift تغییر مکان دایرهای
circular shear قیچی کمانهای
circular psychosis روان پریشی ادواری
circular projection برامدگی گرد
circular reaction واکنش چرخشی
circular reasoning استدلال دوری
circular reference ارجاع چرخشی
circular rip saw اره کمانهای چاکدار
circular dispersion قطر کوچکترین دایرهای که 57% پرتابه ها به ان برخورد میکنند
circular scanning تقطیع مدور
circular scanning مراقبت دایرهای منطقه تجسس و مراقبت دایرهای
circular saw blade تیغ اره
circular saw bench اره کمانهای میزی
circular sawing machine اره کمانهای
circular probable error دایره پراکندگی گلوله ها اشتباه احتمالی دایرهای
circular seam welding جوشکاری درزی کمانهای
circular cross section مقطع گرد
circular mil foot پا- میل مدور
cold circular sam اره کمانهای سردکار
circular casing pump تلمبه پا بده دایرهای
circular cutter head چاقوی گرد
circular flow of income جریان دوری درامد
circular flow of income گردش دورانی درامد
semi circular parry دفاع نیمدایره
circular type gates دریچههای نوع استوانهای
list نمایش برنامه خط به خط به ترتیب درست
two way list لیست دو طرفه
list کج کردن
list لیستی که هر عنصر حاوی داده و آدرس عنصر بعدی در لیست باشد
list لیستی که فضای خالی برای رکوردهای جدید در ساختارش ندارد
list لیست داده که هر ورودی آدرس ورودی بعدی را دارد
list فضای ذخیره سازی موقت در قالب LIFO برای لیست از موضوعات داده
list لیستی از کلمات که استفاده نمیشوند یا برای جستجوی در فایل به کار نمیروند
list 1-محاسبه مجموعهای از موضوعات داده مثل جمع و حذف و مرتب کردن و بهنگام سازی ورودی ها. 2LISP- یا زبان سطح بالا برای پردازش لیست دستورات یا داده و در یک محیط هوش مصنوعی
list سرور در اینترنت که نامه خبری یا مقالات را به کاربران ثبت نام کرده می فرستد
list لیست توابع یا دستورات و حل آنها در برنامه
list تعداد موضوعات نمایش داده شده در یک لیست
list مجموعه موضوعات مرتب شده داده
list در فهرست نوشتن
list صورت کردن
list خوش امدن دوست داشتن
list شیار کردن اماده کردن
list درلیست ثبت کردن
list فهرست کردن
list حاشیه
list نوار
list کج شدن
list یک پهلو شدن
list کج شدن قایق به یک سمت
list چاپ یا نمایش دادن موضوعات اطلاعاتی خاص
list لیست
list صورت
list فهرست
list سجاف
list کنار
list شیار نرده
list میدان نبرد
list سیاهه برداشتن
list تمایل کجی
list میل
list سیاهه
list سیاهه جدول
list لیست گرفتن
list در فهرست واردکردن
parts list فهرست قطعات
property list سیاهه خواص
push up list لیستی از اقلام که در ان هرقلم در اخر لیست وارد میشود و سایر اقلام همان مکان مربوطه در لیست راحفظ می کنند
pushdown list لیست پایین فشردنی
pushup list لیست بالا فشردنی
push down list لیستی که از پایین به بالانوشته میشود به نحوی که هر ورودی جدید بالای لیست قرار می گیرد
requirements list فهرست نیازمندیها
reserved list صورت افسران دریایی ذخیره یا احتیاط
nominal list فهرست نامها
part list فهرست اجزاء
promotion list لیست ترفیعات
price list لیست قیمت
price list فهرست قیمت
parts list لیست اجزاء
pauper list صورت گدایان یا اعانه بگیران
packing list فهرست بسته بندی
nominal list صورت اسامی
packing list صورت بسته بندی
picking list فهرست کالاهای انتخابی فهرست انتخاب
parts list لیست قطعات
polling list سیاهه رای گیری
part list فهرست قطعات فهرست لوازم یدکی
polling list سیاهه نمونه برداری
sequential list لیست ترتیبی
trig list لیست مثلثاتی
May I have the drink list, please? ممکن است لطفا صورت نوشیدنیها را برایم بیاورید؟
sucker list <idiom> لیستی از اشخاص ساده لوح
Your name was at the bottom of the list اسمتان ته فهرست بود
trig list لیست نقاط نقشه برداری شده فهرست مختصات نقاط نقشه برداری شده
honours list لیستاعضاییکهترفیعدرجهمیگیرند
telephone list لیستحافظهتلفن
short-list فهرست کوتاه
mailing list فهرست پستی
hit list فهرست ضربه
unmoderated list لیست پست که هر مادهای که در لیست باشد را به زیرنویس دیگر منتقل میکند بدون اینکه کسی آنرا بخواند یا بررسی کند
to list one's doors رخنههای درهای اطاق را باکهنه گرفتن
the free list صورت کالای بی گمرک
share list صورت بهای سهام شرکتها
sick list صورت بیماران
packing list صورت کالاهای بسته بندی شده
starter's list فهرست اسبهاییکه واجدشرایط برای شرکت درمسابقه نیستند
station list فهرست قسمتهای پایگاه دفترچه راهنمای قسمتهای مختلف پایگاه
stop list صورت متخلفین
stop list اسامی شرکتهایی که خرید از انهامنع شده
subscripted list لیست زیرنویس دار
symmetric list لیست متقارن
target list لیست هدفها
target list لیست اماجها
shopping list لیستخرید
multilinked list لیست چند پیوندی
check list سیاهه مقابله
dense list لیست متراکم
disabled list فهرست بازیگران اسیب دیده ومحروم از چند بازی
error list سیاهه خطاها
excused list فهرست معاف ها
free list صورت مجانی ها
free list صورت کالاهای بی گمرک
hatch list لیست بار داخل دهلیزها بارنامه دهلیزها
indexed list لیست شاخص دار
key list فهرست کلید رمز
key list لیست کلیدهای رمز
light list چراغ نامه
check off list برگ بازدید قسمتهای یک ناویا هواپیما
waiting list فهرست منتظران مشاغل فهرست داوطلبان
waiting list لیست انتظار
chained list لیست زنجیری
chained list لیست زنجیرهای
black list فهرست اسامی موسساتی که در پرداخت دیون خود تعلل ویا در اجرای کار خدعه کرده اند
black list فهرست سیاه
binnacle list فهرست استراحت پزشکی
berne list کتاب علایم شناسایی بین المللی
berne list کتاب معرفهای بین المللی مرس
black list لیست سیاه
assembly list سیاهه همگذاری
active list فهرست افراد اماده به خدمت فهرست سربازان
linked list لیست پیوندی
linked list لیست پیوسته
linear list لیست خطی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com