English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 128 (6 milliseconds)
English Persian
circular milling فرز مدور
Other Matches
milling فرز کردن
milling اسیاب
milling فرزکاری
milling زنجیره سکه
milling جنب وجوش
milling عمل اسیاب کردن
milling ارد سازی
milling shop کارگاه فرزکاری
copy milling الگوتراشی
milling capacity فرفیت فرزکاری
milling cutter ابزار فرزکاری
milling tool ابزار فرزکاری
recipocal milling فرزکاری متقابل فرزکاری دوجانبه فرزکاری معکوس
recipocal milling فرزکاری نوسانی
radius milling فرزکاری شعاعی
climp milling عمل فرز کاری که طی ان قطعه کار در همان جهت حرکت تیغه برش به جلومرکت میکند
cycle milling دستگاه فرز پاندولی
milling operation فرزکاری
milling machine دستگاه فرز
milling machine ماشین فرز
milling machine ماشین تراش
gang milling cutter دستگاه فرز گروهی
formed milling cutter دستگاه فرز فرم
conventional milling machine دستگاه فرز معمولی
contour milling machine دستگاه فرز پروفیل
continous milling machine دستگاه فرز دائمی
pattern milling attachment تجهیزات فرز مدل
bench milling machine ماشین فرز رومیزی
automatic milling machine دستگاه فرز خودکار
angle milling cutter فرزکننده زاویهای
slab milling cutter دستگاه فرز غلطکی
plain milling cutter دستگاه فرز غلطکی
plate milling stand مقام دستگاه فرز غلطکی مقام دستگاه نورد صفحه
downfeed milling machine دستگاه فرز با تغذیه از زیر
side milling cutter دستگاه فرز صفحهای
milling, drilling and boring machine ماشین فرز و مته
manufactoring tape milling machine دستگاه نورد صنعتی
knee and column milling machine دستگاه فرز زانویی و ستونی
horizontal drilling and milling machine دستگاه مته کاری و فرزکاری افقی
double angle milling cutter دستگاه فرز زاویه دوبل
cone type face milling cutter فرز نوع مخروطی
circular saw اره کمانهای
circular saw اره مجمعه
circular موقعیت خطایی که وقتی رخ میدهد که دو تا ولی در دوخانه به یکدیگر مراجعه کنند
circular گرد
circular بخشنامه
circular دایره وار
circular مستدیر
circular مدور
circular دایرهای شکل
circular آنچه در یک دایره می چرخد
circular صف کامپیوتری که از دو علامت برای ابتداوانتهای خط ذخیره عناصر استفاده میکند
circular فایل دادهای که شروع و خاتمه قابل دیدن ندارد. هر موضوع به محل موضوع بعد اشاره میکند و آخرین به اولین اشاره میکند
circular بخشنامه نشریه
circular چرخش بیتها در کلمه که آخرین بیت در محل اولین بیت قرار می گیرد
circular لیستی که در آن هر عنصر حاوی داده آدرس عنصر دیگر در لیست است و آخرین عنصر حاوی اولین عنصر است
circular دایرهای
circular arc قوس
circular arch قوس دورتمام
circular table میز گرد
circular arch طاق دایرهای
circular velocity سرعت دایرهای
circular weir سرریز مدور
circular cell محفظه گرد
circular blank پلاتین
circular bending خمش خالص
circular slitting saw اره کمانهای مخصوص شیار
circular arc طاق
circular arc کمانی از دایره
circular bench نیمکت گرد [دایره ای]
circular carpet قالی مدور یا دایره ای شکل که قدیمی ترین آن مربوط به قرن شانزدهم میلادی می باشد
circular functions تابع های مثلثاتی [ریاضی]
circular needle میلگرد
training circular نشریه اموزش
semi circular a طاق روی
semi circular نیم دایرهای
circular list لیست دایرهای
circular motion حرکت گردشی
circular body صفحهمدور
circular shift تغییر مکان حلقوی
circular dischroism دو رنگ نمایی دورانی
circular loom نای عایق
circular measure اندازه کمان
circular measure اندازه قوس
circular mil میل مدور
circular mil مساحت دایرهای به قطر یک میل
circular definition تعریف دوری
circular motion حرکت مستدیر
circular motion حرکت دایرهای
circular list لیست مدور لیست حلقوی
circular dispersion قطر کوچکترین دایرهای که 57% پرتابه ها به ان برخورد میکنند
circular flow جریان دایرهای
circular flow جریان دوری
circular frequency تکرار دورانی
circular friction saw اره کمانهای اصطکاکی
circular grooving saw کمان اره ویژه شیار
circular letter بخشنامه اداری
circular letter نامه اداری
circular parry دفاع با حرکت چرخشی شمشیر
circular projection برامدگی گرد
circular shift شبفت مدور
circular shift تغییر مکان دایرهای
circular shear قیچی کمانهای
circular cut off saw اره کمانهای
circular scanning مراقبت دایرهای منطقه تجسس و مراقبت دایرهای
circular scanning تقطیع مدور
circular saw blade تیغ اره
circular saw bench اره کمانهای میزی
circular rip saw اره کمانهای چاکدار
circular psychosis روان پریشی ادواری
circular reaction واکنش چرخشی
circular reference ارجاع چرخشی
circular reasoning استدلال دوری
circular sawing machine اره کمانهای
circular seam welding جوشکاری درزی کمانهای
circular flow of income جریان دوری درامد
circular flow of income گردش دورانی درامد
circular probable error دایره پراکندگی گلوله ها اشتباه احتمالی دایرهای
circular cross section مقطع گرد
semi circular parry دفاع نیمدایره
circular cutter head چاقوی گرد
circular casing pump تلمبه پا بده دایرهای
circular mil foot پا- میل مدور
cold circular sam اره کمانهای سردکار
circular type gates دریچههای نوع استوانهای
line by line milling فرز کردن سطر به سطر
line by line milling فرز کردن سطری
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com