Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 117 (7 milliseconds)
English
Persian
circulation of a vector
چرخه بردار
Other Matches
vector potential of a solenoidal vector
پتانسیل برداری بردارسولنئیدی
vector analysis
[vector calculus]
حساب برداری
[ریاضی]
circulation
مسیر گردش
circulation
رواج
circulation
جریان
circulation
حرکت
out of circulation
<idiom>
غیرفعال
circulation
پول درگردش
circulation
پول در جریان
circulation
حرکت دورانی سیال دراطراف یک جسم یا نقطه
circulation
گردش
circulation
دوران
circulation
انتشار جریان
circulation
دوران خون
circulation
رواج پول رایج
circulation
تیراژ
circulation
چرخش
circulation
جریان بخشنامه
circulation capital
سرمایه در گردش
circulation control
مدار کنترل حرکات
circulation pump
پمپ گردان
circulation oiling
روغنکاری گردشی
circulation oil
روغن جریان دار
put into circulation
به جریان انداختن
[پول، تمبر و ... ]
circulation of money
گردش پول
circulation of electrolyte
جریان الکترولیت
money in circulation
پول در گردش
oil circulation
مدار یا مسیر بسته گردش روغن
circulation diagram
نمودارچرخهای
water circulation
گردش اب
circulation control
کنترل جریان اب کنترل چرخش و یاگردش کالاها یا پول
currency circulation
گردش پول
cooling water circulation
جریان اب سرد
cooling water circulation
گردش اب سرد
velocity of money circulation
سرعت گردش پول
force feed circulation oiling
روغنکاری گردشی تحت فشار
an athlete's body
[circulation]
can take a lot of punishment.
بدن
[گردش خون]
یک ورزشکار می تواند فشار زیادی را تحمل بکند .
vector
پردازنده همزمان که روی یک سط ر یا ستون آرایه در هر لحظه کار میکند
vector
پردار
vector
خط سیر
vector
حامل
vector
مسیر ناوبری هواپیما
vector
خط پرتاب بمب یاگلوله
vector
شعاع حامل بوسیله برداررهبری کردن
vector
مسیر جهت
vector
بردار
vector
راه یا مسیر هواپیما بازگشتن در حال طی کردن بودن
vector
برداری
vector
مختصاتی که حاوی مقدار پایه و جهت است
vector
حامل بردار
vector
آدرسی که کامپیوتر را به محل جدید حافظه هدایت میکند
vector
سیستم رسم کامپیوتری که از طول خط و جهت آن از مبدا برای رسم استفاده میکند
vector
که باعث می شوند اندازه حروف تغییر کند بدون اینکه کیفیت عوض شود
vector
شکل حروف در یک نوشتار رسم شده با کمک منحنی و خط وط.
vector product
حاصلضرب برداری
vector space
فضای برداری
[ریاضی]
vector processor
پردازنده برداری
Euclidean vector
بردار اقلیدسی
[ریاضی]
vector quantities
اندازههای برداری
wind vector
سمت باد
wave vector
بردار موج
voltage vector
بردار ولتاژ
vector psychology
روانشناسی بردار نگر
vector sights
دوربینهای نشانه روی بمب دوربینهای جانبی
vector quantity
کمیت برداری
wind vector
جهت حرکت باد
vector field
میدان برداری
[ریاضی]
[فیزیک]
vector product
ضرب برداری
[ریاضی]
vector space
فضای خطی
[ریاضی]
vector product
ضرب خارجی
[ریاضی]
location vector
بردار مکان
[ریاضی]
vector calculus
حساب برداری
[ریاضی]
position vector
بردار مکان
[ریاضی]
radius vector
بردار مکان
[ریاضی]
basis vector
بردار پایه
[ریاضی]
arthropod vector
کنه ارتروپود
interrupt vector
بردار وقفه
lift vector
بردار برا
light vector
بردار نور
magnetic vector
بردار مغناطیسی
magnetization vector
بردار مغناطیس کنندگی
normal vector
بردار عمود
normal vector
بردار قائم
initial vector
مسیر اصلی یا اولیه هواپیمای رهگیر بعد ازشروع رهگیری
flux of a vector
شاره بردار
axial vector
بردار محوری
burgers vector
بردار برگرز
code vector
بردار رمز
dope vector
بردار
dope vector
خصیصه نما
dope vector
بردار خصیصه نما
arthropod vector
کنه خونخوار
field vector
بردار میدان
polar vector
بردار قطبی
vector analysis
تحلیل برداری
vector diagram
نمودار برداری
vector display
نمایش برداری
vector field
میدان برداری
vector graphics
نگاره سازی برداری
vector pair
زوج برداری
vector power
توان برداری
state vector
بردار حالت
state vector
بردار وضعیت
state vector
بردار حلات
radius vector
شعاع حامل
poynting's vector
بردار پوینتینگ
preset vector
دستگاه نشانه روی بمب خودکار دستگاه نشانه روی پیش تنظیم بمب
radius vector
بردار شعاعی
vector graphics display
بردار نمایش گرافیکی
continuously set vector
عناصر تصحیح شده متوالی هدف عناصر تنظیم شده هدف به طریق متوالی
distance vector protocols
اطلاعات در مورد مسیرهای مختلف شبکه گسترده که توسط rowter برای یافتن کوتاهترین و سریع ترین مسیر ارسال اطلاعات به کارمی رود
vector/waveform monitor
صفحهنمایشدیجیتالی
magnetic vector potential
پتانسیل بردار مغناطیسی
magnetic field vector
بردار میدان مغناطیسی
vector data aggregate
بردار اطلاعات مجتمع
fallout wind vector plot
طرح یا چارت نمایش سمت باد ریزش اتمی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com