Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 179 (8 milliseconds)
English	Persian
civil department	تشکیلات کشوری
Other Matches
department	کرسی
department	قسمت
department	اداره
department	وزارت
department	وزارت خانه
Not my department. <idiom>	من مسئول نیستم.
department	سازمان
department	اداره گروه اموزشی
department	بخش اداره
department	حوزه کمیته
department	قسمت هیئت
department	حوزه
department	دایره
department	قسمت شعبه
department	بخش
service department	بخش خدمات
State Department	وزارت برون مرز
subsistence department	اداره کارپردازی وخواربارارتش
supply department	کارپردازی
service department	قسمت خدمات
tobacco department	اداره دخانیات
war department	وزارت جنگ
department of publications	اداره انطباعات
war department	وزارت دفاع
State Department	وزارت امور خارجه
securities department	اداره اوراق بهادار
sales department	بخش فروش
department of trusteeship	اداره قیمومت
department of the navy	وزارت دریاداری
department of the enterior	وزارت کشور
department of the army	وزارت نیروی زمینی
department of state	وزارت خارجه ایالات متحده امریکا
department of state	وزارت خارجه
department of publications	اداره نگارش
department of defense	وزارت جنگ
department of defense	وزارت دفاع
deck department	قسمت اداره امور باربری و کالای ناوگان
deck department	قسمت اداری ناو
department of war	وزارت جنگ
intelligence department	اداره اطلاعات
sales department	قسمت فروش
sale department	قسمت فروش
sale department	بخش فروش
purchasing department	دفتر خرید
purchasing department	قسمت خرید
porotocol department	اداره تشریفات
navy department	admiralty
medical department	قسمت بهداری
medical department	اداره بهداری
legal department	اداره حقوقی
intelligence department	ادارهای که وفیفه اش جمع اوری اطلاعات است
criminal i. department	اداره اگاهی
advisory department	بخش مشاوره
fire department	اداره اتش نشانی
department stores	فروشگاه بزرگی که انواع مختلف کالا در ان بفروش میرسد و هر کالا در بخش خاص خود عرضه میگردد
department store	فروشگاه بزرگ
department of trusteeship	اداره سرپرستی
government department	وزارتخانه دولت
department stores	فروشگاه بزرگ
department store	فروشگاه بزرگی که انواع مختلف کالا در ان بفروش میرسد و هر کالا در بخش خاص خود عرضه میگردد
ENT department	بخش گوش و حلق و بینی [پزشکی]
responsible department	بخش مسیول
Treasury Department	اداره خزانه داری [ در آمریکا]
education department	اداره آموزش و پرورش
civil	شخصی
civil	شهری
civil	غیرنظامی
civil	مدنی
civil	غیر نظامی
civil	داخلی حقوقی
civil	حقوق
civil	درونی
civil	کشوری
civil	خدمات شهری
affiliation with the department of defen	زیرامر وزارت جنگ
affiliation with the department of defen	مامور به وزارت جنگ
You name it , they have it in thes department store.	هر چه تو بگویی دراین فروشگاه می فروشند ( دارند )
criminal investigation department	اداره اگاهی
heat treating department	دپارتمان عملیات حرارتی
finger print department	اداره انگشت نگاری
casuality department [British E]	اتاق عمل اورژانس
Department of the Interior [American E]	دفتر وزارت کشور
Department of the Interior [American E]	دفتر وزارت داخله
civil defence	موسسهآموزشدهندهمهارتهایرزمی
civil divorce	موسسهایکهجنبهایالتیدارد
liberty civil	ازادیی که محدود باشد بوضع قوانین برای اسایش مردم
civil disobedience	مقاومت منفی و مسالمت آمیز
civil marriages	ازدواج محضری
civil marriage	ازدواج محضری
civil disobedience	نافرمانی شهروندان
civil defense	پدافند ازمناطق شهری
code civil	قانون مدنی
civil year	سال عرفی
civil servant	مستخدم دولتی
Civil Service	خدمات کشوری
Civil Service	خدمات اجتماعی
civil rights	حقوق مدنی
civil rights	حقوق اجتماعی
civil liberties	ازادی مدنی
civil liberty	ازادی مدنی
civil law	حقوق مدنی
civil servant	مستخدم کشوری
civil action	دعوی مدنی یا حقوقی
civil action	دعوی مدنی
civil advisor	مستشار غیرنظامی
civil advisor	مشاورامور غیرنظامی مشاور امورشهرسازی
civil affairs	امور غیرنظامیان
civil affairs	عملیات مردم یاری
civil aircraft	هواپیمای غیر نظامی
civil appropriation	اعتبارات مربوط به امورپرسنلی اعتبارات مربوط به امور غیرنظامی
civil censorship	سانسور روابط غیرنظامی نظامیان سانسور امور هنری و ارتباطی غیرنظامیان
civil wars	جنگ داخلی
civil war	جنگ داخلی
civil engineering	مهندسی ساختمان
civil servant	مستخدم یا کارمند دولت
civil servants	مستخدم کشوری
civil servants	مستخدم دولتی
civil engineer	مهندس راه وساختمان
civil engineer	مهندس راه و ساختمان
civil engineer	مهندس ساختمان
civil engineer	مهندس شهرسازی
civil servants	مستخدم یا کارمند دولت
civil engineers	مهندس راه وساختمان
civil engineers	مهندس راه و ساختمان
civil engineers	مهندس ساختمان
civil engineers	مهندس شهرسازی
civil engineering	مهندسی راه و ساختمان
civil code	قانون مدنی
civil death	محرومیت از حقوق مدنی
civil disturbances	اغتشاشات غیرنظامی
civil time	ساعت معمولی
civil liability	ضمان
civil liability	مسئوولیت مدنی
civil litigation	دادرسی مدنی
civil time	ساعت محلی
civil low	حقوق مدنی
civil low	سیستم حقوقی رم باستان
civil services	خدمات دولتی
civil proceedings	اقدامات حقوقی
civil partnership	شرکت مدنی
civil procedure	اصول محاکمات حقوقی
civil procedure	ایین دادرسی مدنی
civil injury	اضرار مدنی
civil degradation	محرومیت از حقوق مدنی
civil defense	دفاع غیر نظامی
civil disturbances	اغتشاشات داخلی
civil defense	پدافند غیر نظامی
civil wrong	خطای مدنی
civil works	امور ساختمانی و تاسیسات امور شهرسازی و تاسیساتی
civil twilight	شفق و فلق غیرنظامی
civil time	زمان عرفی
civil injury	خسارت مدنی
Department of labor [American English]	اداره کار
Department of Homeland Security [DHS]	وزارتخانه امنیت کشور
civil court division	بخش دادگاه مدنی
civil status office	دفتر سجل و احوال
civil servant [British E]	کارمند دولت
Civil Aviation Organization	سازمان هواپیمایی کشور
civil procedure code	قانون ایین دادرسی مدنی
civil defence service	خدمات کشوری
riot and civil commotion	اعتصاب و تظاهرات
civil damage assessment	ارزیابی خسارات غیرنظامی ارزیابی کل خسارات وارده به موسسات غیرنظامی
civil engineering contractor	مقاطعه کار ساختمان پیمانکار ساختمان
principle of civil litigation	ایین دادرسی مدنی
principle of civil litigation	اصول محاکمات مدنی
civil engineering works	بناهای مهندسی ساختمانهای مهندسی ساز
Keep a civil tongue in your head.	حرف دهنت رابفهم
Deprivation of ones civil rights .	محرومیت از حقوق مدنی
law of civil procedure	ائین دادرسی مدنی
civil nuclear powers	کشوردارای قدرت اتمی
civil nuclear powers	کشورهایی که توانایی استفاده از سلاح اتمی را دارند
civil military relations	روابط بین نظامیان وغیرنظامیان روابط نظامیان با مردم کشورهای دیگر
entitle to civil rights	متمتع از حقوق مدنی
civil military action	عملیات کمک رسانی به مردم توسط ارتش
civil military action	عملیات مردم یاری
department of motor vehicles [DMV] [American E]	اداره راهنمایی و رانندگی
civil reserve air fleet	گروه هواپیماهای احتیاط کشوری گروه هواپیماهای غیرنظامی که در موقع جنگ مورد استفاده قرار می گیرند
assistant chief of staff,g(civil affair	معاونت امور غیرنظامیان رکن پنجم اداره پنجم

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com