English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 133 (7 milliseconds)
English Persian
civil injury خسارت مدنی
civil injury اضرار مدنی
Other Matches
injury زخم
injury اذیت
injury تخطی تجاوز
injury لطمه
injury جرح
injury خسارت
injury اسیب خسارت
injury اسیب
injury صدمه
injury جراحت
head injury اسیب سر
whiplash injury آسیبدیدگیگردندراثرضربه
injury time وقت تلف شده
brain injury اسیب مغزی
to be out of action [because of injury] غیر فعال شدن [بخاطر آسیب] [ورزش]
birth injury اسیب تولد
attempting to inflict injury شروع به ایراد جرح
repetitive strain injury دردی دربازو کسی که عملی را چندین بارانجام دهد مثل وقتی که ترمینال کامپیوترکارمیکند
bench by a back injury خارج شدن از مسابقه وزنه برداری به علت اسیب دیدگی
repetitive stress injury دردی دربازو کسی که عملی را چندین بارانجام دهد مثل وقتی که ترمینال کامپیوترکارمیکند
repetitive stress injury اسیب ناشی از فشار تکراری
there must be no injury loss in islam لاضرر و لاضرار فی الاسلام
as if to add insult to injury <idiom> با بیشتر کردن زیان به وسیله تحقیر و مسخره
add insult to the injury <idiom> [بدتر کردن یک وضعیت نامناسب]
add insult to the injury <idiom> [بیشتر کردن زیان به وسیله تحقیر و مسخره کردن]
to die from an injury [a wound] به علت آسیب دیدگی [زخمی] مردن
add insult to the injury <idiom> نمک رو زخم پاشیدن
tympanic membrane injury آسیب دیدگی پرده گوش
To make amends to someone for an injury. وقت از دست رفته جبران کردن
The striker's injury puts a question mark over his being fit in time for the tournament. آسیب مهاجم آمادگی سر موقع او [مرد] را برای مسابقات نامشخص می کند.
civil مدنی
civil حقوق
civil داخلی حقوقی
civil شخصی
civil شهری
civil خدمات شهری
civil غیرنظامی
civil غیر نظامی
civil درونی
civil کشوری
civil year سال عرفی
civil twilight شفق و فلق غیرنظامی
civil works امور ساختمانی و تاسیسات امور شهرسازی و تاسیساتی
civil engineering مهندسی راه و ساختمان
code civil قانون مدنی
civil wrong خطای مدنی
civil time زمان عرفی
civil partnership شرکت مدنی
civil procedure اصول محاکمات حقوقی
civil procedure ایین دادرسی مدنی
liberty civil ازادیی که محدود باشد بوضع قوانین برای اسایش مردم
civil proceedings اقدامات حقوقی
civil services خدمات دولتی
civil time ساعت محلی
civil time ساعت معمولی
civil engineers مهندس شهرسازی
civil engineers مهندس ساختمان
civil engineers مهندس راه و ساختمان
civil servant مستخدم یا کارمند دولت
civil servants مستخدم کشوری
civil servants مستخدم دولتی
civil servants مستخدم یا کارمند دولت
civil engineer مهندس راه وساختمان
civil engineer مهندس راه و ساختمان
civil engineer مهندس ساختمان
civil engineer مهندس شهرسازی
civil engineers مهندس راه وساختمان
civil divorce موسسهایکهجنبهایالتیدارد
civil defence موسسهآموزشدهندهمهارتهایرزمی
civil marriages ازدواج محضری
civil marriage ازدواج محضری
civil disobedience مقاومت منفی و مسالمت آمیز
civil disobedience نافرمانی شهروندان
civil servant مستخدم دولتی
civil censorship سانسور روابط غیرنظامی نظامیان سانسور امور هنری و ارتباطی غیرنظامیان
Civil Service خدمات کشوری
civil code قانون مدنی
civil death محرومیت از حقوق مدنی
civil rights حقوق اجتماعی
civil degradation محرومیت از حقوق مدنی
civil rights حقوق مدنی
civil servant مستخدم کشوری
Civil Service خدمات اجتماعی
civil appropriation اعتبارات مربوط به امورپرسنلی اعتبارات مربوط به امور غیرنظامی
civil aircraft هواپیمای غیر نظامی
civil liberty ازادی مدنی
civil liberties ازادی مدنی
civil action دعوی مدنی یا حقوقی
civil law حقوق مدنی
civil advisor مستشار غیرنظامی
civil advisor مشاورامور غیرنظامی مشاور امورشهرسازی
civil affairs امور غیرنظامیان
civil affairs عملیات مردم یاری
civil defense دفاع غیر نظامی
civil defense پدافند غیر نظامی
civil action دعوی مدنی
civil liability مسئوولیت مدنی
civil liability ضمان
civil low سیستم حقوقی رم باستان
civil engineering مهندسی ساختمان
civil war جنگ داخلی
civil wars جنگ داخلی
civil litigation دادرسی مدنی
civil disturbances اغتشاشات غیرنظامی
civil disturbances اغتشاشات داخلی
civil department تشکیلات کشوری
civil defense پدافند ازمناطق شهری
civil low حقوق مدنی
civil court division بخش دادگاه مدنی
civil procedure code قانون ایین دادرسی مدنی
civil servant [British E] کارمند دولت
Civil Aviation Organization سازمان هواپیمایی کشور
civil defence service خدمات کشوری
civil military relations روابط بین نظامیان وغیرنظامیان روابط نظامیان با مردم کشورهای دیگر
civil nuclear powers کشورهایی که توانایی استفاده از سلاح اتمی را دارند
civil nuclear powers کشوردارای قدرت اتمی
civil status office دفتر سجل و احوال
civil engineering works بناهای مهندسی ساختمانهای مهندسی ساز
civil engineering contractor مقاطعه کار ساختمان پیمانکار ساختمان
entitle to civil rights متمتع از حقوق مدنی
law of civil procedure ائین دادرسی مدنی
principle of civil litigation اصول محاکمات مدنی
Deprivation of ones civil rights . محرومیت از حقوق مدنی
Keep a civil tongue in your head. حرف دهنت رابفهم
civil military action عملیات کمک رسانی به مردم توسط ارتش
civil military action عملیات مردم یاری
riot and civil commotion اعتصاب و تظاهرات
civil damage assessment ارزیابی خسارات غیرنظامی ارزیابی کل خسارات وارده به موسسات غیرنظامی
principle of civil litigation ایین دادرسی مدنی
civil reserve air fleet گروه هواپیماهای احتیاط کشوری گروه هواپیماهای غیرنظامی که در موقع جنگ مورد استفاده قرار می گیرند
assistant chief of staff,g(civil affair معاونت امور غیرنظامیان رکن پنجم اداره پنجم
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com