English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 157 (8 milliseconds)
English Persian
civil rights حقوق مدنی
civil rights حقوق اجتماعی
Search result with all words
entitle to civil rights متمتع از حقوق مدنی
Deprivation of ones civil rights . محرومیت از حقوق مدنی
Other Matches
rights of way حق ممر
rights of way حق شارع
by rights حقا
by rights حقا"
rights حقوق
rights حقها
rights of way حق تقدم
rights of way حق عبور
rights of way حق گذر
rights of way حق تقدم در عبوروسائط نقلیه
rights of way حق عبور از روی ملک دیگری
rights of way تقدم
assert one's rights برای استیفای حق خود
rights open to everyone مباحات
rights of throne حقوق سلطنت
properties or rights person particular no belongingto مباحات
to i. upo other's rights بحقوق دیگران تجاوز کردن
marital rights حقوق شوهری
civi rights حقوق وامتیازات مدنی
property rights حقوق مالکیت
riparian rights حقوق خاصه مالکین خریم رودخانه ها و انهار
political rights حقوق سیاسی
matrimonial rights حقوق زناشویی
abuse of rights سوء استفاده از حق
to set to rights درست کردن
to set to rights منظم کردن
transmissable rights حقوق قابل انتقال
to put to rights مرتب کردن
bill of rights قانون اساسی امریکا
bill of rights منظور هرسندی است که در ان از حقوق و ازادیهای فردی و اجتماعی سخن به میان اید و معمولااین چنین سندی بعد ازانقلابات بزرگ و یا تغییررژیم و یا تغییر قانون اساسی وجود پیدا میکند
bill of rights اعلامیه حقوق
bill of rights اعلامیه ده مادهای حقوق اتباع امریکایی
to put to rights درست کردن
conjugal rights حقوق زناشویی
conjugal rights حقوق زوجیت
human rights حقوق بشر
woman's rights حقوق نسوان
infringement on others rights تخطی به حقوق دیگران
vindication of rights استیفای حقوق
indefeasible rights حقوق پا برجا
indisputable rights حقوق ثابته
woman's rights حقوق اجتماعی و سیاسی نسوان
water rights حق ابه
vesting possessory rights تملیکی
human rights commission کمیسیون حقوق بشر
bill of human rights اعلامیه حقوق بشر
declaration of the rights of man اعلامیه حقوق بشر
capacity to acquire rights اهلیت وجوب
restitution of conjugal rights دعوی تمکین
special drawing rights حق برداشت ویژه
To assert(stand)on ones rights. حق وحقوق خود را مطا لبه کردن
special drawing rights این اصطلاحات شامل افزودن قدرت وام دهی صندوق وافزایش میعان پولی جهان در این زمینه بوده است
restitution of conjugal rights دعوی الزام شوهر به مراجعت به خانه دعوی الزام به ایفاء وفایف زناشویی
universal declaration of human rights اعلامیه جهانی حقوق بشر
civil غیر نظامی
civil داخلی حقوقی
civil حقوق
civil غیرنظامی
civil مدنی
civil شخصی
civil درونی
civil کشوری
civil خدمات شهری
civil شهری
civil time زمان عرفی
civil time ساعت معمولی
civil time ساعت محلی
civil services خدمات دولتی
civil proceedings اقدامات حقوقی
civil procedure ایین دادرسی مدنی
civil procedure اصول محاکمات حقوقی
civil partnership شرکت مدنی
civil low سیستم حقوقی رم باستان
civil low حقوق مدنی
civil twilight شفق و فلق غیرنظامی
civil works امور ساختمانی و تاسیسات امور شهرسازی و تاسیساتی
civil disobedience مقاومت منفی و مسالمت آمیز
civil marriage ازدواج محضری
civil marriages ازدواج محضری
civil defence موسسهآموزشدهندهمهارتهایرزمی
civil divorce موسسهایکهجنبهایالتیدارد
liberty civil ازادیی که محدود باشد بوضع قوانین برای اسایش مردم
code civil قانون مدنی
civil year سال عرفی
civil wrong خطای مدنی
civil disobedience نافرمانی شهروندان
civil servant مستخدم دولتی
civil engineering مهندسی راه و ساختمان
civil servant مستخدم کشوری
civil war جنگ داخلی
civil wars جنگ داخلی
Civil Service خدمات کشوری
Civil Service خدمات اجتماعی
civil liberties ازادی مدنی
civil liberty ازادی مدنی
civil engineering مهندسی ساختمان
civil law حقوق مدنی
civil action دعوی مدنی یا حقوقی
civil action دعوی مدنی
civil advisor مستشار غیرنظامی
civil engineers مهندس شهرسازی
civil servant مستخدم یا کارمند دولت
civil servants مستخدم کشوری
civil servants مستخدم دولتی
civil servants مستخدم یا کارمند دولت
civil engineer مهندس راه وساختمان
civil engineer مهندس راه و ساختمان
civil engineer مهندس ساختمان
civil engineer مهندس شهرسازی
civil engineers مهندس راه وساختمان
civil engineers مهندس راه و ساختمان
civil engineers مهندس ساختمان
civil advisor مشاورامور غیرنظامی مشاور امورشهرسازی
civil litigation دادرسی مدنی
civil defense پدافند غیر نظامی
civil defense پدافند ازمناطق شهری
civil department تشکیلات کشوری
civil disturbances اغتشاشات داخلی
civil disturbances اغتشاشات غیرنظامی
civil liability ضمان
civil injury خسارت مدنی
civil injury اضرار مدنی
civil liability مسئوولیت مدنی
civil defense دفاع غیر نظامی
civil code قانون مدنی
civil degradation محرومیت از حقوق مدنی
civil death محرومیت از حقوق مدنی
civil affairs امور غیرنظامیان
civil affairs عملیات مردم یاری
civil aircraft هواپیمای غیر نظامی
civil censorship سانسور روابط غیرنظامی نظامیان سانسور امور هنری و ارتباطی غیرنظامیان
civil appropriation اعتبارات مربوط به امورپرسنلی اعتبارات مربوط به امور غیرنظامی
civil defence service خدمات کشوری
Keep a civil tongue in your head. حرف دهنت رابفهم
civil military action عملیات مردم یاری
Civil Aviation Organization سازمان هواپیمایی کشور
civil court division بخش دادگاه مدنی
civil servant [British E] کارمند دولت
civil military action عملیات کمک رسانی به مردم توسط ارتش
civil military relations روابط بین نظامیان وغیرنظامیان روابط نظامیان با مردم کشورهای دیگر
civil nuclear powers کشورهایی که توانایی استفاده از سلاح اتمی را دارند
riot and civil commotion اعتصاب و تظاهرات
civil damage assessment ارزیابی خسارات غیرنظامی ارزیابی کل خسارات وارده به موسسات غیرنظامی
principle of civil litigation ایین دادرسی مدنی
principle of civil litigation اصول محاکمات مدنی
civil status office دفتر سجل و احوال
civil engineering contractor مقاطعه کار ساختمان پیمانکار ساختمان
civil engineering works بناهای مهندسی ساختمانهای مهندسی ساز
civil procedure code قانون ایین دادرسی مدنی
law of civil procedure ائین دادرسی مدنی
civil nuclear powers کشوردارای قدرت اتمی
civil reserve air fleet گروه هواپیماهای احتیاط کشوری گروه هواپیماهای غیرنظامی که در موقع جنگ مورد استفاده قرار می گیرند
assistant chief of staff,g(civil affair معاونت امور غیرنظامیان رکن پنجم اداره پنجم
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com