English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 155 (8 milliseconds)
English Persian
civil services خدمات دولتی
Other Matches
services قسمتها
services توابعی که در یک لایه DSI برای استفاده در لایه بالاتر به کار می روند
services 1-توابع تامین شده در یک قطعه . 2-
services تاسیسات
services قسمتهای اداری ادارات نظامی
services نیروهای سه گانه
services نیروهای مسلح
services خدمات
services خدمات سرویسها
administrative services قسمتهای اداری
administrative services خدمات اداری
public services خدمات عمومی
public services بریات عمومیه
social services خدمات اجتماعی
sister services یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
tea services سرویس چای خوری
wire services خبر گزاری
signal services خدمات مخابراتی
signal services قسمتهای مخابراتی
sister services خدمات وابسته
advisory services خدمات مشورتی
armed services قسمتهای نیروهای مسلح یکانهای مسلح یکانهای نیروهای مسلح
personnel services خدمات پرسنلی
environmental services دوایر خدمات بهسازی محیط زیست
exchange services خدمات فروشگاهی فروشگاهها
goods and services کالاها و خدمات
field services قسمتهای پشتیبانی رزمی یکانهای رزمی
health services خدمات بهداشتی
health services خدمات بهداری قسمتهای بهداری
joint services خدمات مشترک
loyal services خدمات صادقانه
medical services خدمات پزشکی
military services قسمتهای نظامی
military services نیروهای نظامی وابسته به نیروهای مسلح
naming services روش انتساب نام یکتا به هر کاربر یا گره یا کامپیوتر در شبکه که به سایر کاربران امکان دستیابی به منبع اشتراکی بدهد در یک شبکه گسترده 9
personnel services خدمات کارمندی
customs of the services مقررات و روشهای جاری قسمتها امور جاری نیروها
teleinformatic services هر وسیلهای مثل تلکس , رونوشت که از ارتباطات راه دور سرویس می گیرد
technical services خدمات فنی
special services یکان خدمات مخصوص خدمات رفاهی
we owe him for his services مدیون
we owe him for his services خدمات او هستم
special services خدمات مخصوص
welfare services خدمات رفاهی
emergency services اورژانس
accessorial services خدمات بارگیری و تخلیه بار
postal services خدمات پستی
mail services خدمات پستی
secret services دستگاه محرمانه دولت
Commemoration services were held . مراسم یاد بودانجام شد
agricultural extension services خدمات ترویج کشاورزی
remote computing services خدمات محاسباتی از راه دور
civil حقوق
civil شهری
civil شخصی
civil داخلی حقوقی
civil درونی
civil کشوری
civil خدمات شهری
civil غیر نظامی
civil غیرنظامی
civil مدنی
liberty civil ازادیی که محدود باشد بوضع قوانین برای اسایش مردم
civil time زمان عرفی
civil time ساعت معمولی
civil time ساعت محلی
civil disobedience مقاومت منفی و مسالمت آمیز
civil proceedings اقدامات حقوقی
civil procedure ایین دادرسی مدنی
civil procedure اصول محاکمات حقوقی
civil twilight شفق و فلق غیرنظامی
civil works امور ساختمانی و تاسیسات امور شهرسازی و تاسیساتی
civil wrong خطای مدنی
civil year سال عرفی
code civil قانون مدنی
civil disobedience نافرمانی شهروندان
civil marriages ازدواج محضری
civil marriage ازدواج محضری
civil defence موسسهآموزشدهندهمهارتهایرزمی
civil divorce موسسهایکهجنبهایالتیدارد
civil partnership شرکت مدنی
civil low سیستم حقوقی رم باستان
civil servant مستخدم دولتی
civil servant مستخدم کشوری
civil war جنگ داخلی
civil wars جنگ داخلی
Civil Service خدمات کشوری
Civil Service خدمات اجتماعی
civil rights حقوق مدنی
civil rights حقوق اجتماعی
civil liberties ازادی مدنی
civil liberty ازادی مدنی
civil law حقوق مدنی
civil action دعوی مدنی یا حقوقی
civil action دعوی مدنی
civil advisor مستشار غیرنظامی
civil advisor مشاورامور غیرنظامی مشاور امورشهرسازی
civil engineering مهندسی ساختمان
civil engineering مهندسی راه و ساختمان
civil servant مستخدم یا کارمند دولت
civil servants مستخدم کشوری
civil servants مستخدم یا کارمند دولت
civil engineer مهندس راه وساختمان
civil engineer مهندس راه و ساختمان
civil engineer مهندس ساختمان
civil engineer مهندس شهرسازی
civil engineers مهندس راه وساختمان
civil engineers مهندس راه و ساختمان
civil engineers مهندس ساختمان
civil engineers مهندس شهرسازی
civil affairs امور غیرنظامیان
civil defense پدافند غیر نظامی
civil defense پدافند ازمناطق شهری
civil department تشکیلات کشوری
civil disturbances اغتشاشات داخلی
civil disturbances اغتشاشات غیرنظامی
civil injury خسارت مدنی
civil injury اضرار مدنی
civil servants مستخدم دولتی
civil liability ضمان
civil liability مسئوولیت مدنی
civil litigation دادرسی مدنی
civil low حقوق مدنی
civil defense دفاع غیر نظامی
civil aircraft هواپیمای غیر نظامی
civil affairs عملیات مردم یاری
civil censorship سانسور روابط غیرنظامی نظامیان سانسور امور هنری و ارتباطی غیرنظامیان
civil code قانون مدنی
civil death محرومیت از حقوق مدنی
civil degradation محرومیت از حقوق مدنی
civil appropriation اعتبارات مربوط به امورپرسنلی اعتبارات مربوط به امور غیرنظامی
civil military action عملیات مردم یاری
Civil Aviation Organization سازمان هواپیمایی کشور
Deprivation of ones civil rights . محرومیت از حقوق مدنی
civil military relations روابط بین نظامیان وغیرنظامیان روابط نظامیان با مردم کشورهای دیگر
civil military action عملیات کمک رسانی به مردم توسط ارتش
civil court division بخش دادگاه مدنی
civil servant [British E] کارمند دولت
civil nuclear powers کشورهایی که توانایی استفاده از سلاح اتمی را دارند
Keep a civil tongue in your head. حرف دهنت رابفهم
civil nuclear powers کشوردارای قدرت اتمی
entitle to civil rights متمتع از حقوق مدنی
civil defence service خدمات کشوری
civil damage assessment ارزیابی خسارات غیرنظامی ارزیابی کل خسارات وارده به موسسات غیرنظامی
civil engineering contractor مقاطعه کار ساختمان پیمانکار ساختمان
civil engineering works بناهای مهندسی ساختمانهای مهندسی ساز
principle of civil litigation ایین دادرسی مدنی
civil status office دفتر سجل و احوال
principle of civil litigation اصول محاکمات مدنی
civil procedure code قانون ایین دادرسی مدنی
law of civil procedure ائین دادرسی مدنی
riot and civil commotion اعتصاب و تظاهرات
civil reserve air fleet گروه هواپیماهای احتیاط کشوری گروه هواپیماهای غیرنظامی که در موقع جنگ مورد استفاده قرار می گیرند
assistant chief of staff,g(civil affair معاونت امور غیرنظامیان رکن پنجم اداره پنجم
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com