Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 95 (1 milliseconds)
English
Persian
clearance diving
شیرجه رفتن برای پاک کردن مین شیرجه برای مین روبی
Other Matches
diving well
قسمت عمیق استخر
diving
شیرجه رفتن
diving
اب اندازی
diving
غواصی
scuba diving
غواصی با وسایل
diving board
تختهی شیرجه
skin diving
غواصی
skin-diving
غواصی
diving apparatus
تختهپرش
diving boards
دایو
diving boards
تخته پرش
diving bell
الت غواصی
diving rudder
1 hydroplane
decompression diving
غواصی در عمق یا زمان معین
diving tower
برجپرش
target diving
شیرجه از ارتفاعات مختلف به روی اب بمنظور سنجش دقت
diving plane
پرهزیردریایی
diving board
تخته پرش
diving glove
دستکشغواصی
diving board
دایو
diving boards
تختهی شیرجه
clearance
فاصله باز
clearance
مجوز دستیابی به یک فایل
clearance
پاک سازی تایید صلاحیت تخلیه کردن
clearance
تعیین صلاحیت کردن
clearance
صلاحیت
clearance
تولرانس
clearance
اجازه زدودگی
clearance
اختیار
clearance
ترخیص کالا ازگمرک
clearance
گواهینامه یاکاغذ دال بر پاکی و بی عیبی ترخیص
clearance
برداشتن مانع
clearance
اجازه ترخیص اجازه نامه
clearance
تسویه حساب واریز حساب فاصله ازاد لقی
clearance
بازی
clearance
فضای بازی
clearance
مفاصا
clearance
هوا فضای خالی فاصله
clearance
تهاتر
clearance
تصفیه
clearance
فضای بیکار
clearance
ترخیص
clearance
ترخیص گمرکی
clearance
فاصله
presumption of clearance
اصل برائت
minus clearance
تولرانس منفی
minimum clearance
حداقل حاشیه امنیت بالای مانع
mine clearance
مین روبی کردن
overhead clearance
حاشیه امنیت بالای سر فاصله بالای سر
mine clearance
پاک کردن مین
height clearance
ارتفاع مجاز
presumption of clearance
فرض برائت درامور مدنی
road clearance
تخلیه جاده
valve clearance
لقی سوپاپ
tooth clearance
بازی دندانه
terrain clearance
حفظ ارتفاع امن برای پروازهواپیما تامین خودکار ارتفاع پرواز هواپیما
site clearance
تخلیه کارگاه
security clearance
داشتن صلاحیت خدمتی
security clearance
برگ عدم سوء پیشینه
security clearance
تاییدصلاحیت
security clearance
تایید صلاحیت کردن
road clearance
انضباط و نظم حرکت در جاده
road clearance
تخلیه کردن جاده
flight clearance
تعیین امنیت پرواز
flight clearance
اجازه پرواز
clearance inwards
اعلامیه ورود کشتی به گمرک
clearance inwards
ورود کشتی به محوطه گمرک
clearance in ward
گواهی مامورین گمرک نسبت به کالاهایی که مشمول حقوق گمرکی می شوند قبل از تخلیه و بعد از حمل
clearance from obligation
برائت ذمه
clearance fit
اتصالی که در ان حدود دوعضو جفت شونده همیشه مونتاژ را محکم می سازد
clearance diagram
قواره
clearance capacity
فرفیت تخلیه بار اسکله
clearance capacity
فرفیت تخلیه بار
clearance angle
زاویه ازاد
approach clearance
اجازه تقرب
approach clearance
اجازه فرود
clearance sale
فروش به منظور تصفیه حراج
clearance inwards
مجوز ورود کشتی
clearance outwards
مجور خروج کشتی پس ازبارگیری
fitting clearance
بازی مناسب
excess clearance
تولرانس زیاده از حد
certificate of clearance
مفاصا حساب
customs clearance
ترخیص از گمرک
crest clearance
بازی نوک پیچ
clearance volume
کمترین حجم سیلندر هنگامیکه پیستون در نقطه مرگ بالاقرار دارد
clearance outwards
مجوز خروج کشتی
clearance papers
اسناد خروج کشتی از بندر
clearance rate
نواخت مین روبی
clearance rate
نواخت جمع کردن مین
clearance space
چاک
clearance sales
فروش به منظور تصفیه حراج
hot valve clearance
فاصله کوچک بین ساقه سوپاپ و اسبک هنگامی که تمام قطعات موتور بدمای کاری رسیده اند
bankers automated clearance system
سیستم انتقال پول بین بانکها با استفاده از اتصالات کامپیوتری دریک شبکه امن
air traffic control clearance
اجازه حرکت و عبور و مرورهواپیما
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com