English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 85 (5 milliseconds)
English Persian
clearance inwards ورود کشتی به محوطه گمرک
clearance inwards اعلامیه ورود کشتی به گمرک
clearance inwards مجوز ورود کشتی
Other Matches
inwards or inward روحا باطنا
inwards or inward بدرون
inwards or inward بطرف داخل بباطن
inwards or inward سوی درون
inwards واردات کالای رسیده
inwards امعاء و احشاء
goods inwards کالاهای دریافتی
goods inwards کالاهای درحال تحویل
inwards goods کالاهای وارداتی
goods inwards sheet برگ تحویل کالا
casement window opening inwards پنجرهدودر
clearance هوا فضای خالی فاصله
clearance مجوز دستیابی به یک فایل
clearance پاک سازی تایید صلاحیت تخلیه کردن
clearance بازی
clearance مفاصا
clearance تهاتر
clearance تسویه حساب واریز حساب فاصله ازاد لقی
clearance اجازه ترخیص اجازه نامه
clearance تعیین صلاحیت کردن
clearance اجازه زدودگی
clearance فضای بازی
clearance برداشتن مانع
clearance گواهینامه یاکاغذ دال بر پاکی و بی عیبی ترخیص
clearance ترخیص کالا ازگمرک
clearance اختیار
clearance صلاحیت
clearance فاصله باز
clearance فضای بیکار
clearance تولرانس
clearance فاصله
clearance ترخیص گمرکی
clearance ترخیص
clearance تصفیه
clearance rate نواخت مین روبی
height clearance ارتفاع مجاز
road clearance تخلیه جاده
valve clearance لقی سوپاپ
clearance sales فروش به منظور تصفیه حراج
tooth clearance بازی دندانه
mine clearance پاک کردن مین
mine clearance مین روبی کردن
terrain clearance حفظ ارتفاع امن برای پروازهواپیما تامین خودکار ارتفاع پرواز هواپیما
minimum clearance حداقل حاشیه امنیت بالای مانع
road clearance انضباط و نظم حرکت در جاده
road clearance تخلیه کردن جاده
clearance outwards مجور خروج کشتی پس ازبارگیری
presumption of clearance فرض برائت درامور مدنی
presumption of clearance اصل برائت
overhead clearance حاشیه امنیت بالای سر فاصله بالای سر
security clearance تاییدصلاحیت
security clearance برگ عدم سوء پیشینه
security clearance داشتن صلاحیت خدمتی
site clearance تخلیه کارگاه
minus clearance تولرانس منفی
security clearance تایید صلاحیت کردن
flight clearance تعیین امنیت پرواز
clearance from obligation برائت ذمه
clearance fit اتصالی که در ان حدود دوعضو جفت شونده همیشه مونتاژ را محکم می سازد
clearance diving شیرجه رفتن برای پاک کردن مین شیرجه برای مین روبی
clearance diagram قواره
clearance capacity فرفیت تخلیه بار اسکله
clearance capacity فرفیت تخلیه بار
clearance angle زاویه ازاد
certificate of clearance مفاصا حساب
approach clearance اجازه تقرب
approach clearance اجازه فرود
clearance in ward گواهی مامورین گمرک نسبت به کالاهایی که مشمول حقوق گمرکی می شوند قبل از تخلیه و بعد از حمل
clearance outwards مجوز خروج کشتی
flight clearance اجازه پرواز
fitting clearance بازی مناسب
excess clearance تولرانس زیاده از حد
customs clearance ترخیص از گمرک
crest clearance بازی نوک پیچ
clearance volume کمترین حجم سیلندر هنگامیکه پیستون در نقطه مرگ بالاقرار دارد
clearance space چاک
clearance rate نواخت جمع کردن مین
clearance papers اسناد خروج کشتی از بندر
clearance sale فروش به منظور تصفیه حراج
hot valve clearance فاصله کوچک بین ساقه سوپاپ و اسبک هنگامی که تمام قطعات موتور بدمای کاری رسیده اند
bankers automated clearance system سیستم انتقال پول بین بانکها با استفاده از اتصالات کامپیوتری دریک شبکه امن
air traffic control clearance اجازه حرکت و عبور و مرورهواپیما
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com