English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 171 (9 milliseconds)
English Persian
clearance volume کمترین حجم سیلندر هنگامیکه پیستون در نقطه مرگ بالاقرار دارد
Other Matches
clearance پاک سازی تایید صلاحیت تخلیه کردن
clearance ترخیص
clearance ترخیص گمرکی
clearance فاصله
clearance فضای بیکار
clearance تسویه حساب واریز حساب فاصله ازاد لقی
clearance اجازه ترخیص اجازه نامه
clearance فاصله باز
clearance تعیین صلاحیت کردن
clearance صلاحیت
clearance تولرانس
clearance اجازه زدودگی
clearance اختیار
clearance ترخیص کالا ازگمرک
clearance گواهینامه یاکاغذ دال بر پاکی و بی عیبی ترخیص
clearance تصفیه
clearance تهاتر
clearance مفاصا
clearance مجوز دستیابی به یک فایل
clearance هوا فضای خالی فاصله
clearance برداشتن مانع
clearance بازی
clearance فضای بازی
certificate of clearance مفاصا حساب
clearance angle زاویه ازاد
clearance capacity فرفیت تخلیه بار
clearance capacity فرفیت تخلیه بار اسکله
clearance diagram قواره
clearance space چاک
clearance fit اتصالی که در ان حدود دوعضو جفت شونده همیشه مونتاژ را محکم می سازد
security clearance تایید صلاحیت کردن
clearance from obligation برائت ذمه
clearance diving شیرجه رفتن برای پاک کردن مین شیرجه برای مین روبی
clearance in ward گواهی مامورین گمرک نسبت به کالاهایی که مشمول حقوق گمرکی می شوند قبل از تخلیه و بعد از حمل
mine clearance مین روبی کردن
minimum clearance حداقل حاشیه امنیت بالای مانع
minus clearance تولرانس منفی
overhead clearance حاشیه امنیت بالای سر فاصله بالای سر
presumption of clearance اصل برائت
presumption of clearance فرض برائت درامور مدنی
road clearance تخلیه جاده
road clearance تخلیه کردن جاده
security clearance تاییدصلاحیت
security clearance برگ عدم سوء پیشینه
security clearance داشتن صلاحیت خدمتی
site clearance تخلیه کارگاه
terrain clearance حفظ ارتفاع امن برای پروازهواپیما تامین خودکار ارتفاع پرواز هواپیما
tooth clearance بازی دندانه
mine clearance پاک کردن مین
height clearance ارتفاع مجاز
flight clearance تعیین امنیت پرواز
clearance inwards ورود کشتی به محوطه گمرک
clearance inwards اعلامیه ورود کشتی به گمرک
clearance inwards مجوز ورود کشتی
clearance outwards مجور خروج کشتی پس ازبارگیری
clearance outwards مجوز خروج کشتی
clearance papers اسناد خروج کشتی از بندر
clearance rate نواخت مین روبی
clearance rate نواخت جمع کردن مین
crest clearance بازی نوک پیچ
customs clearance ترخیص از گمرک
excess clearance تولرانس زیاده از حد
fitting clearance بازی مناسب
flight clearance اجازه پرواز
valve clearance لقی سوپاپ
clearance sales فروش به منظور تصفیه حراج
road clearance انضباط و نظم حرکت در جاده
clearance sale فروش به منظور تصفیه حراج
approach clearance اجازه تقرب
approach clearance اجازه فرود
hot valve clearance فاصله کوچک بین ساقه سوپاپ و اسبک هنگامی که تمام قطعات موتور بدمای کاری رسیده اند
bankers automated clearance system سیستم انتقال پول بین بانکها با استفاده از اتصالات کامپیوتری دریک شبکه امن
air traffic control clearance اجازه حرکت و عبور و مرورهواپیما
volume تعداد میزان
volume قدرت دستگاه مخابراتی
volume درجه صدا جلد
volume مقدار
volume جلدکتاب
volume جلد
volume مجلد
volume دفتر
volume حجم
volume توده
volume کتاب برحجم افزودن
volume برزگ شدن
volume بصورت مجلد دراوردن
volume میزان
volume بلندی صدا
volume برچسب
volume نام انتساب شده به دیسک یا نوار مشخص
volume دیسک یا نوار یا وسیله ذخیره سازی
volume کل فضای ذخیره شده توسط داده در سیستم ذخیره سازی
volume فرفیت
volume گشایش
volume حجم [ریاضی]
on/off/volume مفتوحنخها
volume discont تخفیف خریدعمده
volume of sales حجم معاملات
volume of sales حجم فروش
void volume حجم خالی
volume control پیچ صدا
volume adjustment تنظیم شدت صوت
volume discont تخفیف مقداری
volume capacity گنجایش
volume control کنترل شدت صوت
volume percent درصد حجمی
volume compressor محدودکننده دینامیکی
volume charge بار حجمی
volume capacity فرفیت
volume of sales مقدار فروش
volume label برچسب حجم
volume readout حجمنمایشدادهشده
volume of transactions حجم مبادلات
volume of trade حجم بازرگانی
volume of production حجم تولید
volume reverberation پخش صوت در اب به طوریکجا
volume of money حجم پول
volume of import حجم واردات
volume of fire حجم اتش
volume of export حجم صادرات
volume of sales گردش معاملات
volume label برچسب دیسک
volume fraction کسر حجمی
volume expander منبسط کننده دینامیکی
volume expander صوت گستر
volume discount مقدار
volume discount تخفیف
volume unit واحد بلندی صدا
absolute volume حجم مطلق
multifile volume حجم چند پروندهای
molecular volume حجم مولکولی
mole volume حجم مولی
molar volume حجم مولی
molal volume حجم مولی
free volume حجم ازاد
flood volume حجم سیل
equipotential volume حجم هم پتانسیل
end of volume انتهای جلد
employment volume حجم اشتغال
multifile volume حجم چند فایلی
dead volume حجم مرده
weight by volume وزن حجمی
an odd volume جلد تکی یا متفرقه
excluded volume حجم مستثنی
partial volume حجم جزیی
swept volume حجم سیلندر
tonal volume بلندی صوت
specific volume حجم ویژه
the volume that preceded جلد پیش
the volume that preceded جلدی که زودتر یاجلوتر منتشر شد
volume of sound شدت صوت
retention volume حجم بازداری
residual volume حجم باقیمانده
traffic volume حجم امد و شد
proper volume ویژه حجم
traffic volume بار شد و امد
tidal volume حجم جاری
volume change of concrete تغییر حجم بتن حاصل ازانقباض و انبساط
automatic volume expansion گسترش خودکار صدا
automatic volume control نافم خودکار صدا
ringing volume control کنترلصدایرنگ
receiver volume control کنترلصدایدریافتی
volume table of constants جدول برچسب محتویات
volume table of constants فهرست راهنما
partial molar volume حجم جزیی مولی
sound volume amplifier تقویت کننده شدت صوت
gram molecular volume حجم مولکول- گرم
receiver output volume شدت صوت گیرنده
density of volume charge چگالی بار حجمی
volume of bank credit حجم اعتبارات بانکی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com