English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 180 (9 milliseconds)
English Persian
client server network شبکه خدمتگزار- مشتری
Other Matches
network server خدمتگزار شبکه
client یک ایستگاه کاری یا PC یا ترمینال متصل به شبکه که دستورات را به سرور ارسال میکند و نتایج را نمایش میدهد
client مشتری
client ارباب رجوع
client درمان جو
client موکل
client ایستگاه پردازشگر
client side داده یا برنامهای روی کامپیوتر مشتری ونه روی سرور اجرا میشود مثلاگ یک برنامه java script روی جستجوگر و کاربر اجرا میشود و برنامه کربردی مشتری است یا داده ذخیره شده ریو دیسک سخت کابر است
client based application برنامه کاربردی ایستگاه پردازشگر
client centered therapy درمان متمرکز بر درمان جو
confidnetial relationship with client حفظ اسرار صاحب کار
confidnetial relationship with client حفظ اسرار موکل حفظ اسرارمشتری
John [American E] [prostitute's client] مشتری [فاحشه ای]
server برنامه کاربردی ذخیره شده روی دیسک سخت سرور که قابل دستیابی
server کمک کننده
server خدمتگذار
server خدمتکار
server نوکر
server بازیکنی که توپ را میزند
server مشخصه مخصوص در وب سرور که به صفحات وب و متن ها و برنامه ها امکان تواناییهای خاص میدهد. مثل شمارش مراجعه کنندگان به یک سایت
server سیستم
server که به کاربر امکان دستیابی به فایلهای کامپیوتر دیگر و وسایل جانبی روی شبکه میدهد به صورتی که گویی منابع محلی هستند
server توسط کاربران متعدد در یک زمان است
server ول مدیریت صف چاپ و چاپگرهاست
server سیستم عامل شبکه برای PC سافت IBM
server کامپیوتر مخصوص و امکان حافظه پشتیبان در ترمینال ها و عملگرهای شبکه محلی
server کامپیوتر مخصوص که کاری را برای شبکه انجام میدهد
server کامپیوتر متصل به شبکه که نرم افزار سیستم عامل شبکه را اجرا میکند تا کاربر دیگر واشتراک فایل و چاپگر را کنترل کند
server خدمتگزار
communications server سرویس دهنده مخابراتی
process server مامور ابلاغ برگهای قانونی
non dedicated server کامپیوتری که سیستم عامل شبکه را در پس زمینه اجرا میکند و نیز برای اجرای برنامههای کاربردی نرمال در همان زمان قابل استفاده است
mail server کامپیوتری که پستهای وارد شده در ذخیره میکند و به کاربر صحیح ارسال میکند و پست خروجی را ذخیره میکند و به مقصد درست روی اینترنت منتقل میکند
LAN Server سیستم عامل شبکه برای PC سافت IBM
file server خدمتگزار فایل
proxy server کامپیوتری که کپی داده ها و فایلهای ذخیره شده روی سرور را ذخیره میکند تا به کاربران امکان دهد به سرعت به فایلها و داده دستیابی داشته باشند, اغلب حد وسط ی بین اینترنت یک شرکت و اینترنت عمومی است
a dedicated server [رایانه] خدمتگذار اختصاصی
file server سرور فایل
Web server کامپیوتری که صفحات وب را که یک وب سایت تشکیل می دهند ذخیره میکند
time server بوجارلنجان
time server ابن الوقت
dedicated file server خدمتگذار فایل اختصاصی
back end server کامپیوتر متصل به شبکه که امور مربوط به ایستگاههای کاری مشتری را انجام میدهد
server based application برنامه کاربرد شبکه
An opportunist. A time -server. آدم استفاده جو ( استفاده گر )
What should I do when I get the following message: The connection to the server has failed چکاری لازم هست انجام بدهم وقتی که پیغام زیر را دریافت کردم: ارتباط با سرور میسر نمیباشد؟
To be a time server . To sail with the wind . ابن الوقت بودن
To be a time -server . To sail with the wind . To be unprincipled. نان را به نرخ روز خوردن ( ابن الوقت بودن )
network شبکه ارتباطی بین کامپیوترهای راه دور که از سیستم تلفن عمومی استفاده می کنند
network اتصال نقاط شبکه به یکدیگر
y network شبکه ستاره
network اتصال
network شبکه سیم کشی
sub network شبکه فرعی
network شبکه
network شبکه ارتباطی
network شبکه توری
network اتصالات فیزیکی به کامپیوترها و قط عات کنترلی که یک شبکه را می سازند
network نمودار
network وابسته به شبکه
ring network شبکه حلقهای
communication network شبکه ارتباط و مخابرات
communication network شبکه مخابراتی
communication network شبکه ارتباط
ring network شبکه حلقوی
research network شبکه پژوهشی
regional network شبکه منطقهای
network topology جانمایی شبکه
network version نسخه شبکه
neural network سیستمی که برنامه هوش مصنوعی را اجرا میکند و نحوه کار مغز و یادگیری و به خاطر سپردن آنرا شبیه سازی میکند
neural network شبکه عصبی
company network شبکه شرکت
novell network شبکه نوول
company network شبکه همکار
communication network شبکه ارتباطی
public network شبکه عمومی
radar network شبکه ی رادار
closed network شبکه بسته
campus network شبکهای که شبکههای محلی کوچکتر را به هم وصل میکند در هر سازمان یا سایت دانشگاهی
bus network سیستمی که در ان تمام ایستگاهها یا دستگاههای کامپیوتری توسط بکارگیری یک کانال مشترک توزیعی یایک گذارگاه با هم دیگر ارتباط برقرار می کنند شبکه گذری شبکه خطی
network socket سوکت شبکه [کامپیوتر]
network port قسمتکارباشبکهاینترنت
network communication ارتباطشبکهای
wireless network شبکه ایکه از کابل برای ارسال داده بین دو کامپیوتر استفاده نمیکند و بجای آن از سیگنال رادیویی برای ارسال سیگنال استفاده میکند
value added network ارزش اضافی شبکه
two terminal network شبکه دو قطبی
tree network شبکه درختی
telephone network شبکه تلفن
telecommunication network شبکه مخابرات
telecommunication network پبکه ارتباطات
synchronous network شبکه همزمان
switching network شبکه راه گزینی
star network شبکه ستارهای
sorting network شبکه مرتب کردن داده ها
computer network شبکه کامپیوتری
network socket پریز شبکه [کامپیوتر]
network topology چگونگی استقرار شبکه
filter network شبکه ی صافی
multisystem network شبکه چند سیستمی
democratic network شبکه همان که همه ایستگاهای آن حق تقدم یکسان دارند
multistar network شبکه چند ستارهای
fixer network شبکه اکتشاف و تعیین محل هواپیما روی صفحه رادار
four terminal network شبکه چهار قطبی
heterogeneous network سیستم ارتباطی تقسیم شده که با کانالهای با نرخ ارسال مختلف و پروتکلهای مختلف کار میکند
logic network شبکه منطقی
local network شبکه محلی
heterogeneous network شبکه کامپیوتری که کامپیوترهای با نوع مختلف را بهم وصل میکند
hierarchical network شبکه سلسله مراتبی
ladder network شبکه نردبانی
despotic network شبکهای که بایک ساعت یکنواخت و کنترل میشود
network analysis تحلیل شبکه
isochronous network شبکهای که در آن تمام قط عات شبکه از یک ساعت عمومی استفاده می کنند تا زمان بندی یکسان باشد
lattice network شبکه توری منظم
cooperative network شبکه همیاری
network analyser شبکه کاو
network analyser تحلیل کننده شبکه
enterprise network شبکهای که همه ایستگاههای کاری و ترمینال ها یا کامپیوتر ها را در یک شرکت بهم وصل میکند. این میتواند در یک ساختمان یا چندین ساختمان درکشورهای مختلف باشد
distribution network شبکه پخش
distributed network شبکه توزیعی
distributed network شبکه توزیع شده
network of pipes شبکه لوله کشی
network stracture ساختار شبکه
network structure ساختار شبکهای
network theory نظریه شبکه
network topology توپولوژی شبکه
network administrator سرپرست شبکه
feedback network شبکه فیدبک
network architecture معماری شبکه
network chart نمودار شبکه
network circuit اتصال شبکه
network computer نوع جدید کامپیوتر که برای اجرای برنامههای java و اطلاعات دستیابی به کمک جستجوگر web طراحی شده است
network circuit مدار شبکه
national broadcasting network شبکهجهانیپخشبرنامه
wide area network شبکه گسترده
token ring network شبکه نشانه حلقهای
token bus network EEEL استاندارد برای شبکههای محلی به صورت کابل توپولوژی باس . ایستگاههای کاری داده را با عبور Token منتقل می کنند
decentralized computer network شبکهای که کنترل بین چندین کامپیوتر تقسیم شده است
high voltage network شبکه ی فشار قوی
wide area network شبکهای که ترمینالهای مختلف آن دور هستند و از طریق رادیو , ماهواره و کابل بهم وصل اند
homogeneous computer network شبکهای که از ماشینهای مشابه ساخته شده است که با هم سازگارند یا از یک تولید کننده هستند
wide area network شبکه بلند پوشش
Xerox Network System پروتکل شبکه ساخت aerox که پایهای برای پروتکلهای شبکه novell IPX است
frequency dividing network اتصال مقسم فرکانس
private broadcasting network شبکهپیشبینیخصوصی
frequency dividing network شبکه تقسیم فرکانس
distribution by cable network پخشبوسیلهسیستمکابلی
wide area network شبکه راه دور
three phase supply network شبکه سه فاز
low voltage network شبکه ی فشار ضعیف
homogeneous computer network یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
metropolitan area network شبکه گسترده در مسافت محدود.
automatic digital network شبکه عددی کامپیوتری
automatic digital network شبکه مبادله اطلاعات کامپیوتری
automatic voice network شبکه صوتی خودکار
back end network اتصال بین کامپیوتر main frame و یک رسانه ذخیره سازی عظیم با سرعت بالا یا سرور فایل
multiple access network شبکه با دسترسی چندگانه
centralized network configuration ساختار شبکهای متمرکز
network interface card کارت میانجی شبکه
passive four terminal network شبکه چهار قطبی بی اثر
long haul network شبکه ارتباطی بین کامپیوترهای دور با سیستم تلفن عمومی
network operating system سیستم عامل شبکه
leased line network شبکه با خطوط استیجاری
systems network architecture معماری شبکه سیستم ها
systems network architecture روشهای طراحی IBM که نحوه ارتباطات در شبکه را بیان میکند و امکان ارتباط سخت افزارهای مختلف را فراهم میکند
local area network کامپیوتری که سیستم عامل شبکه را اجرا میکند و عملیات ابتدایی شبکه را کنترل میکند. تمام ایستگاههای کاری شبکه محلی به سرور شبکه مرکزی وصل هستند و کاربران وارد آن می شوند
local area network شبکهای که ترمینال ها و قط عات مختلف آن فاصله کوتاهی از یکدیگر دارند.
switched network backup انتخاب کاربر برای مسیر جانبی از شبکه وقتی که مسیر اول مشغول است
local area network و توسط کابل بهم وصل می شوند. مقایسه شود با WAN
star network topology شبکهای از چندین ماشین که هر گره آن به hub مرکزی وصل است
local area network شبکه ناحیه محلی
local area network شبکه محلی
local area network شبکه کوتاه پوشش
european academic research network شبکه پژوهشی دانشگاهی اروپا
network data management system مجموعهای از برنامههای مرتبط برای بار کردن دستیابی و کنترل یک پایگاه داده
power fed into the distribution network سیمقدرتمتصلبهشبکهپخشکننده
simple network management protocol سیستم مدیریت شبکه که نحوه ارسال داده وضعیت از گرههای کنترل به ایستگاه کنترل را بیان میکند. SNNP قادر به کارترون با هر نوع شبکه سخت افزار یا نرم افزار به صورت مجازی است
point to point network شبکه نقطه به نقطه
peer to peer network شبکه همراه به همراه
peer to peer network شبکه همتا
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com