English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 133 (2 milliseconds)
English Persian
clinch knot گره ثابت
Other Matches
clinch گروه پرچ بودن
clinch نزدیک شدن شمشیرباز به حریف بگونه ایکه رد و بدل کردن ضربه ناممکن شود
clinch بغل کردن حریف
clinch اویزان
clinch کسب عنوان قهرمانی
clinch محکم کردن
clinch ثابت کردن
clinch پرچ کردن
clinch قاطع ساختن
To clinch (close)the deal. معامله راتمام کردن ( انجام دادن )
To clinch(close,finalize)a deal. معامله یی را جوش دادن
Clinch the deal while the concerned party is stI'll keen تا طرف گرم است معامله را انجام بدهید
knot [واحد سرعت دریایی معادل ۱۸۵۲ متر درساعت]
knot گره خوردن
knot گره زدن
knot گره دریایی
knot گره
knot کانون [کاموا]
knot میل دریایی [واحد اندازه گیری] [واحد سرعت دریایی]
knot گره دریایی [واحد اندازه گیری] [واحد سرعت دریایی]
knot نات [واحد اندازه گیری] [واحد سرعت دریایی]
knot بقچه [کاموا ]
knot گیرانداختن
knot بهم پیوستن
knot گره زدن
knot واحد سرعت دریایی معادل 01/ 6706 فوت درساعت
knot مشکل عقده
knot دژپیه
knot گره
knot برکمدگی
knot غده چیز سفت یا غلنبه
knot گره خوردن
knot منگوله دار کردن گره دریایی
knot گره پیشاهنگی
knot میل دریایی
knot گره دریایی
knot نات
To unite a knot . گره را باز کردن
The knot has come loose . گره شل شده است
tie the knot <idiom> ازدواج کردن
alternate knot گره یک در میان (نوعی گره تقلبی)
angular knot گره زاویه ای مثل گره آویز
asymmetric knot گره نامتقارن
asymmetric knot گره سنه
berber knot گره مراکشی که بدور دو تار دو مرتبه گره می خورد
Gordian knot گرهی گوردیان گوردیوس
Gordian knot مشکل معما مانند
top-knot گره زینتی
top-knot کاکل
top-knot موی فرق سر
top-knot سر پر
figure-eight knot شکلگره8تایی
knot stitches کوکگره
Gordian knot مسئلهی گیجکننده
hand knot گره دستی
turkish knot گره متقارن
turkish knot گره ترکی
tie [knot] ریشه
tie [knot] پیچه
tie [knot] ایلمک
tie [knot] خفت
symmetric knot گره ترکی [گره نامتقارن] [که بدور دو تار زده می شود و معمولا از قلاب جهت خفت زدن استفاده می شود.]
Spanish knot گره اسپانیایی [این گره بدور یک نخ تار زده شده و به آفریقا منسوب می باشد.]
senneh knot گره نامتقارن
senneh knot گره فارسی
Persian knot گره نامتقارن
Persian knot گره فارسی
packing knot گره زدن بدون پود
knot ratio نسبت تعداد گره [این کسر جهت مقایسه تراکم گره در طول و عرض بافت بکار رفته و عاملی جهت تعیین قیمت فرش می باشد.]
knot strength استحکام گره
knot density چگالی گره [تراکم تعداد گره در مساحتی مشخص از فرش می باشد که اغلب بصورت متر مربع و یا اینچ مربع محاسبه می گردد.]
knot count رجشمار [گره زرعی] [تعداد گره در طول مشخصی از فرش]
Danish knot گره رنی
reef knot گره راست
fisherman's knot گره
granny knot گره عامی
granny knot گره غلط
half knot نیم گره
half knot گره خفتی
knot tie گره مقرهای
knot hole محل گره
knot hole محل حفره
top-knot پرهای تارکسر
macrame knot گره توری بافی
manrope knot head s"turk
nail knot گره بین نخ فرعی و اصلی ماهیگیری
fisherman's knot گره ماهی گیر
figure of eight knot گره هشت فرانسه
figure eight knot گره هشت کوهنوردی
blood knot نوعی گره
butterfly knot گره پروانه
constrictor knot گره فشاری
crown knot گره تاج
dead knot گرهای که با عضوهای اطراف خود اتصال نداشته باشد
diameter of a knot قطر یک گره
double knot گره دوبل
elf knot موی درهم برهم
elf knot زلف ژولیده
elf knot گیس جنی
overhand knot گره ساده
overhand knot گره اضافی
square knot گره مربع
square knot گره مربر
wall knot گره حصیری
turtle knot گره وصل کردن طعمه ماهیگیری به راهنما
to untie a knot گرهی رابازکردن
surfer's knot ورم یا برجستگی زیر زانو یابالای پای موج سوار
surgeon's knot گره بخیه جراحی
sword knot شرابه شمشیر
to tie a knot گره زدن
tight knot گره سخت
wall knot گره تخت
square knot گره مرکب از دونیم کره
slip knot گره زود گشا
pruisik knot گره پروسیک
psyche knot ارایش گیسو بصورت گوجه فرنگی
running knot خفت
running knot گره بند
sailor's knot گره کراوات
shoulder knot روبان یاحمایل زینتی روی شانه
shoulder knot واکسیل
windsor knot گره بزرگ کراوات
slip knot گره خفت
to cut the g. knot گره یامشکلی رابزورحل کردن
loop knot tie گره حلقوی
French knot stitch گرهفرانسوی
See if you can unite the dead knot . ببین این گره کور را می توانی باز کنی
perfection loop knot نوعی گره قرنیهای در انتهای نخ ماهیگیری
Tie a knot in the rope . طناب را یک گره بزنید
heaving line knot گره هبلین
asymmetric knot [farsi] گره فارسی
Tie a rope in a firm knot . طناب را گره محکمی زدن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com