English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 193 (9 milliseconds)
English Persian
closed variation واریاسیون بسته
closed variation دفاع تاراش
Other Matches
mean variation تغییر متوسط
variation گونه ها
variation اختلاف سمت یا محل ترکش گلوله تغییرات سمتی
variation انحراف قطب نما
variation زاویه افقی بین امتدادمغناطیسی محل و نصف النهارهای جغرافیایی
variation واریاسیون
variation شاخه
variation تراوش
variation وردش
variation تغییرات
variation اختلاف
variation تغییر
variation وابسته به تغییرو دگرگونی
variation بی ثباتی تغییرپذیری
variation تغییر ناپایداری
variation دگرگونی
variation نوسان متناوب پراکندگی
range of variation ناحیه انحراف
reynolds' variation واریاسیون رینولدز در دفاع مران شطرنج
romih variation واریاسیون رومی دردفاع شبه مران
rubinstein variation واریاسیون روبنشتاین دربازی چهار اسب در دفاع فرانسوی دردفاع نیمزو هندی و دردفاع تاراش
spielmann variation واریاسیون اشپیلمان در دفاع نیمزو هندی
range of variation ناحیه تغییر
ragozin variation واریاسیون راگوزین در گامبی وزیر شطرنج
prepared variation واریاسیون تدارک شده
prague variation واریاسیون پراگ در گامبی وزیر شطرنج
samisch variation واریاسیون زمیش در دفاع هندی شاه در دفاع نیمزوهندی شطرنج
schlechter variation واریاسیون شلشتر در دفاع اسلاو شطرنج
zurich variation واریاسیون زوریخ در دفاع نیمزو هندی شطرنج
variation theorem قضیه تغییر
swedish variation واریاسیون سوئدی در دفاع تاراش
temperature variation تغییر دما
variation coefficient ضریب تغییر
spassky variation واریاسیون اسپاسکی در دفاع نیمزو هندی
voltage variation تغییر ولتاژها
winawer variation واریاسیون ویناور در دفاع فرانسوی شطرنج
sheveningen variation واریاسیون شونینگن در دفاع سیسیلی شطرنج
yogoslav variation واریاسیون یوگوسلاو دردفاع هندی شاه شطرنج
pirc variation واریاسیون پیرک در دفاع نیمزوهندی
pillsbury variation واریاسیون پیلزبری در بازی چهار اسب شطرنج
parabolic variation تغییرات سهمی شکل
coefficient of variation ضریب تغییر
concurrent variation تغییر همزمان
coefficient of variation ضریب تغییرات
dragon variation واریاسیون دراگون دردفاع سیسیلی
exchange variation واریاسیون تعویضی
fajarowics variation واریاسیون فایاروویچ دردفاع بوداپست
frequency variation تغییر یا نوسان فرکانس
goteborg variation واریاسیون گوتبورگ در دفاع سیسیلی شطرنج
hanham variation واریاسیون هنم در دفاع فیلیدور شطرنج
coefficient of variation ضریب پراکندگی
load variation نوسان بار
panno variation واریاسیون پانو در دفاع هندی شاه شطرنج
nimzovith variation واریاسیون نیمزوویچ یاویناور شطرنج
najdorf variation واریاسیون نایدورف در دفاع سیسیلی شطرنج
mannheim variation واریاسیون مانهایم شطرنج
manhattan variation واریاسیون مانهاتان درگامبی وزیر شطرنج
magnetic variation تغییر یا نوسان مغناطیسی
magnetic variation variation
magnetic variation اختلاف مغناطیسی
load variation تغییر بار
leningrad variation واریاسیون لنینگراد در دفاع هلندی شطرنج
bronstein variation واریاسیون برونشتاین دردفاع نیمزوهندی
burn variation واریاسیون برن در دفاع فرانسوی
argentine variation واریاسیون ارژانتین در دفاع کیمبریج اسپرینگز
breslau variation واریاسیون برسلاو در روس لوپس شطرنج
bpleslavsky variation واریاسیون بولسلاوسکی دردفاع سیسیلی شطرنج
botvinnik variation واریاسیون باتوینیک دردفاع نیمروزی شطرنج
blamenfeld variation واریاسیون بلومنفلد در دفاع مران شطرنج
bladel variation واریاسیون بلادل در دفاع هلندی شطرنج
alekhine's variation واریاسیون الخین در گامبی وزیر پذیرفته نشده شطرنج
advance variation واریاسیون پیشروی پیاده دردفاع فرانسوی
taimanov's variation واریاسیون تایمانوف در دفاع سیسیلی
calculation variation انالیز تغییرات
classical variation دفاع ارتدوکس
classical variation واریاسیون کلاسیک
variation keys کلیدهامختلف
speed variation تغییر سرعت
canal's variation واریاسیون کانال در گامبی وزیر شطرنج
closed <adj.> <past-p.> بسته شده
closed <adj.> <past-p.> بلوکه شده
closed ممنوع الورود
closed مسابقه محدود به سن یاجنس
closed <adj.> <past-p.> مانع شده
closed <adj.> <past-p.> سد شده
closed محرمانه بسته
closed بسته
closed وضع اماتوری یاحرفهای
closed <adj.> <past-p.> بندآورده شده
closed مسدود
closed پای جلو را نزدیک خط گذاشتن
closed <adj.> <past-p.> مسدود شده
closed محصور
simagin's lesser variation واریاسیون لزر سیماگین دردفاع گرونفلد
line voltage variation نوسان ولتاژ
counter thrust variation واریاسیون پیاده رانده متقابل در دفاع هندی شاه شطرنج
line voltage variation نوسان شبکه
poisoned pawn variation واریاسیون پیاده زهراگین دردفاع سیسیلی
tempo stroll variation واریاسیون صبر و انتظار
centre holding variation واریاسیون حفظ مرکز درجوئوکو پیانو
wilkes barre variation واریاسیون ویلکس بار دردفاع دو اسب شطرنج
frankenstein dracula variation واریاسیون فرانکشتاین-دراکولا در بازی شطرنج وینی
mac cutcheon variation واریاسیون مک کاچن در دفاع فرانسوس شطرنج
mardel plata variation واریاسیون ماردل پلاتا
simagin's improved variation واریاسیون اصلاحی سیماگین در دفاع گرونفلد
mains voltage variation نوسان ولتاژ شبکه
closed back بافت پشت بسته که در آن گره های نامتقارن بدور تارهای مخالف گره خورده و در نهایت خود تار دیده نمی شود
normally closed contact اتصال معمولا بسته
to be closed to [all] traffic برای [همه نوع] ترافیک بسته بودن
closed to bicycles دوچرخهسواریممنوع
closed to motorcycles موتورسواریممنوع
closed to pedestrians عبورپیادهممنوع
closed conference گردهمایی محرمانه
closed meeting گردهمایی محرمانه
He is closed -fisted. <proverb> آدم خسیسى است .
closed meeting نشست مسدود
closed conference نشست مسدود
closed interval فاصله محدود [کراندار] [ریاضی]
closed to trucks عبورکامیونممنوع
to have a closed meeting نشست محرمانه داشتن [بخصوص سیاست]
closed circuit تصویر تلویزیونی که علائم ان بوسیله سیم به چندگیرنده منتقل میشود
closed area منطقه بسته
closed area منطقه ممنوعه
closed chain زنجیر حلقهای
closed defence دفاع بسته در روی لوپس
closed economy اقتصاد بسته
closed file ستون بسته
closed file فایل بسته
closed fist مشت بسته
closed formation فرم بسته پیادهای
closed game بازی بسته
closed group گروه بسته
closed height حداکثر ارتفاع لیفتراک
closed indent دستور خرید خارجی ازفروشنده یا سازندهای خاص
closed shops قانون عضویت اجباری دراتحادیههای کارگری
closed circuit تلویزیون مداربسته
closed circuit مدار بسته
closed circuits تصویر تلویزیونی که علائم ان بوسیله سیم به چندگیرنده منتقل میشود
closed circuits تلویزیون مداربسته
closed circuits مدار بسته
closed shop سیستم بسته
closed shop با کارکردانحصاری
closed shop موسسه کارشناسی
closed shop قانون عضویت اجباری دراتحادیههای کارگری
closed shops سیستم بسته
closed shops با کارکردانحصاری
closed shops موسسه کارشناسی
closed joint کوربند
closed universe جهان متناهی
closed society جامعه بسته
closed stock اجناس ذخیره
closed stock اجناس انبارشده ثابت
closed subroutine زیرروال بسته
closed subroutine زیرروال مسدود
closed system نظام اقتصادی بسته
closed system منزوی
closed system نظام بسته
closed system سیستم بسته
closed system سازگان بسته
closed traverse خطوط متقاطع
closed traverse پیمایش بسته
closed universe جهان بسته
closed season فصل منع ماهیگیری یا شکار
closed sea دریای غیر ازاد
closed loop حلقه مسدود
closed sea دریایی که جزو قلمرو کشوری باشد
closed mind ذهن بسته
closed mortgage سند رهنی غیر ازاد
closed network شبکه بسته
closed loop حلقه بسته
closed routine روال بسته
closed bus system سیستم گذر بسته
closed jet tunnel تونل بادی نه الزاما با مداربسته بلکه قسمت اصلی ان کاملا بسته است
closed magnetic core هسته مغناطیسی بسته
closed-circuit camera دوربین مدار بسته
closed-circuit camera دوربین نظارت
closed-circuit camera دوربین امنیتی
closed-circuit television تلویزیون مدار بسته
closed loop gain بهره تقویت درطبقه بسته
closed magnetic circuit مدار مغناطیسی بسته
closed footed magnet اهنربای چنبری
abel closed tester دستگاه ابل
closed circuit battery باتری با مدار بسته
closed circuit tunnel تونل مدار بسته
closed coil armature ارمیچر مدار بسته
closed-door meeting مجلس جدا از مردم عمومی [سیاست]
closed circuit television تلویزیون مدار بسته
cubic closed packed structure ساختار مکعبی تنگچین
closed cycle reactor system در هسته شناسی راکتوری که در ان گرمای اولیه حاصل ازشکافت برای انجام کار مفیدتوسط دوران یا گردش ماده سرد کننده در یک مدار بسته دارای مکانیزم تبادل حرارتی به خارج از هسته منتقل میشود
a closed mouth catches no flies <proverb> تا مرد سخن نگفته باشد عیب و هنرش نهفته باشد
He closed the door against the peace agreement. تمام درها را بروی موافقتنامه صلح بست
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com