Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 191 (9 milliseconds)
English
Persian
cluster compound
ترکیب خوشهای
Other Matches
cluster
کامپیوتر مرکزی که ارتباطات بین دو وسیله خوشه ورا شده یا محلی از حافظه را کنترل میکند
cluster
دسته شدن
cluster
گروه
cluster
دسته
cluster
خوشه
cluster
قالب
cluster
یک یا چند شیار روی دیسک سخت برای ذخیره سازی یک فایل یا بخشی از یک فایل
cluster
تعداد ترمینال یاوسایل یا ایستگاهها یا مکانهای حافظهای که در یک محل جمع شده اند و کنترل می شوند
cluster
کلاستر
cluster
سنبله دسته کردن
cluster
انبوه
cluster
لوستر چندشاخه شمش
cluster
مین خوشهای
cluster
خوشه مین خوشهای
cluster
جمع کردن خوشه کردن
cluster
اویز چند شاخه
cluster
دسته کردن
cluster bomb
خوشه
cluster bomb
دسته
cluster bomb
لوستر چندشاخه شمش
cluster bombs
یک یا چند شیار روی دیسک سخت برای ذخیره سازی یک فایل یا بخشی از یک فایل
cluster bombs
خوشه مین خوشهای
cluster bombs
سنبله دسته کردن
cluster bomb
گروه
cluster bomb
سنبله دسته کردن
cluster bomb
کلاستر
cluster bombs
خوشه
cluster bombs
دسته
cluster bombs
گروه
cluster bombs
جمع کردن خوشه کردن
cluster bombs
اویز چند شاخه
cluster bomb
تعداد ترمینال یاوسایل یا ایستگاهها یا مکانهای حافظهای که در یک محل جمع شده اند و کنترل می شوند
cluster bomb
یک یا چند شیار روی دیسک سخت برای ذخیره سازی یک فایل یا بخشی از یک فایل
cluster bomb
جمع کردن خوشه کردن
cluster bomb
اویز چند شاخه
cluster bomb
خوشه مین خوشهای
cluster bomb
مین خوشهای
cluster bomb
قالب
cluster bomb
کامپیوتر مرکزی که ارتباطات بین دو وسیله خوشه ورا شده یا محلی از حافظه را کنترل میکند
lost cluster
تعداد شیارهای دیسک که بیت شناسایی آنها خراب شده است . سیستم عامل این ناحیه را علامت گذاری کرده تا توسط فایل استفاده شود ولی داده آنها توسط فایل مشخصی قابل شناسایی نیست
cluster of galaxies
مجموعه کهکشانی
cluster piles
مهاربند
cluster sampling
نمونه گیری خوشهای
cluster weld
جوش خوشهای
device cluster
گروه دستگاه
galactic cluster
خوشه کهکشانی
gear cluster
مجموعه چرخ دنده هایی که جزیی از یک محور میباشد
globular cluster
خوشه کروی
globular cluster
خوشه ستارهای کروی
open cluster
خوشه باز
primary cluster
تشکیل ورودیهای یک جدول در اطراف یک خانه منفردجدول
staller cluster
خوشه ستارهای
super cluster
ابر خوشه
instrument cluster
ابزارچندشاخه
cluster mill
فرزی که متشکل از دو نوردمتحرک کوچک که هر کدام ازانها به وسیله یک جفت نوردبزرگ حائل و به حرکت درمی اید
cluster joint
اتصال خوشهای
cluster controller
کنترل کننده گروهی
cluster bombs
مین خوشهای
cluster bombs
لوستر چندشاخه شمش
cluster bombs
قالب
cluster bombs
کامپیوتر مرکزی که ارتباطات بین دو وسیله خوشه ورا شده یا محلی از حافظه را کنترل میکند
cluster bombs
تعداد ترمینال یاوسایل یا ایستگاهها یا مکانهای حافظهای که در یک محل جمع شده اند و کنترل می شوند
cluster bombs
کلاستر
cluster analysis
تحلیل خوشهای
cluster-block
چندین طبقه آپارتمان
open star cluster
خوشه باز ستارهای
compound
سازش کردن
compound f.
شکستگی استخوان بازخم
to compound
قسطی پرداختن
[کمتراز بهای اصلی]
compound
انبار موقت پادگان محوطه پادگان مخلوط
compound
مرکب
compound
چند جزئی جسم مرکب
compound
: ترکیب کردن امیختن
compound
جسم مرکب
compound
تصفیه کردن
compound
فرم پیادهای مرکب
compound
حیاط
compound
عرصه
compound
محوطه
compound
لفظ مرکب
compound
بلوردوتایی
compound
: محوطه
compound
عرصه حیاط
compound
ترکیب
compound
ترکیب شیمیایی
compound
امیزه
compound
وسیله چند رسانهای MCI ویندوز که به یک فایل داده نیاز دارد
compound
متنی که حاوی اطلاعات چندین برنامه کاربردنی دیگر است
compound
چنیدین فایل که در یک فایل جمع می شوند
compound
مدار یا تابع منط قی که از چندین ورودی که خروجی می سازد
compound
تعدادی دستور برنامه در یک خط از برنامه
compound
ماده مرکب
compound
اتصال کمپوند
compound
اتصال مرکب
compound
کمپوند
compound
اردوگاه
compound
کمپ
glazing compound
بتونه شیشه بری
intermediate compound
ترکیب واسطه
interstitial compound
ترکیب درون شبکهای
ionic compound
ترکیب یونی
distribution compound
ترکیب دو استخلافی
intercalation compound
ترکیب بین لایهای
insulating compound
مواد عایق
hydrophobic compound
ابگریز
hydrophobic compound
ترکیب ابگریز
hydrophilic compound
اب دوست
cyclic compound
ترکیب حلقهای
curing compound
مایه عمل اورنده
hydrophilic compound
ترکیب اب دوست
glazing compound
بتونه
monosubstituted compound
ترکیب تک استخلافی
nonaromatic compound
ترکیب نااروماتیک
compound bow
کمانترکیبی
compound leaves
رگهایمرکب
compound number
عدد مرکب
[ریاضی]
compound weave
بافت ترکیبی که بجز تار و پود اجزا دیگری نیز مثل دانه مروارید و یا اجسام تزیینی در بافت بکار گرفته شود
organic compound
مواد آلی
organic compound
مواد شیمیایی
compound fractures
شکستگی باز
compound fracture
شکستگی باز
bicyclic compound
ترکیب دو حلقهای
organometallic compound
ترکیب الی فلزی
polar compound
ترکیب قطبی
saturated compound
ترکیب سیر شده
sealing compound
مواد ضد نشت
sealing compound
مصالح سیلکوت
sealing compound
مایع درز بند
volatile compound
ترکیب فرار
to orient compound
نسبت اجزای ترکیبی را بایکدیگر تعیین کردن
compound interest
بهره مرکب
chiral compound
ترکیب کایرال
compound converter
تبدیل گر مرکب
chemical compound
ترکیب شیمیایی
carbocyclic compound
ترکیب کربوسیکلی
compound eye
چشم مرکب
gas compound
ترکیب گازی
compound girder
تیر حمال مرکب
cage compound
ترکیب قفسی
compound helicopter
هلی کوپتر مرکب
compound helicopter
هلی کوپتری که مجهز به سیستم جلو برنده کمکی است
compound compression
فشار مرکب حالت فشاری که دران لنگرپیچشی صفربوده وتمام تنشهای عمودی فشاری میباشند
compound complex
دارای دو قضیه اصلی ویک قضیه فرعی
compound interest
ربح مرکب
commutator compound
خمیر جابجاگر
compound attack
حمله شمشیرباز با حرکات پی در پی
compound bending
خمش مرکب
compound bending
خمشی که دران لنگر پیچشی صفر بوده وتنشهای عمودی کششی وفشاری فاهر میشوند
compound catenary
اویزانداری مرکب
compound circuit
مدار مرکب
compound coil
سیم پیچ کمپوند
compound lens
عدسی مرکب
binary compound
ترکیب دوتایی
abrasive compound
مواد سایشی از جنس سیلیکات های آهن و آلومینیوم
absorption compound
ترکیب شیمیایی جذب کننده
achiral compound
ترکیب ناکایرال
acyclic compound
ترکیب ناحلقهای
addition compound
ترکیب افزایشی
compound curve
انحناء مرکب
unsturated compound
ترکیب سیرنشده
compound unit
همساخت
compound sugar
اولیگوساکارید
compound statement
جمله مرکب
bicyclo compound
ترکیب دو حلقهای
compound magnet
مغناطیس مرکب
compound motion
حرکت مرکب
compound motion
حرکت صلیبی حرکت عرضی و طولی
compound parry
دفع شمشیر حریف با دو حرکت یا بیشتر
compound probability
احتمال مرکب
bibary compound
جسم مرکب دوعنصره
compound riposte
ضد حمله با یک یا دو حرکت گول زننده
air entraining compound
هوا کشیدن
aromatic aliphatic compound
ترکیب اروماتیک- الیفاتیک ارن
differential compound winding
سیمپیچ مرکب تفاضلی
compound wound generator
مولد مرکب
comppression molding compound
قالب گیری تراکمی
compound wound motor
موتور با سیم پیچی کمپوند
compound wound motor
موتور مرکب
fire proofing compound
اشتعال کاه
compound wound generator
ژنراتوری که هم دارای میدان موازی و هم میدان سری میباشد
compound field winding
سیم پیچ اهنربایی مرکب
cumulative compound winding
سیم پیچ مرکب جمع پذیر
joint filling compound
مواد درزبندی
open chain compound
سیستم باز
flat compound generator
مولد مرکب تخت
compression molding compound
قالب گیری تراکمی
compound leverage floor jack
اهرم بالابر قیچی شکل
compound leverage floor jack
اهرم بالابر ترکیبی
differential compound wound motor
موتور با سیم پیچ کمپوندتفاضلی
three phase compound commutator motor
موتور کموتاتور کمپوند سه فازه
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com