Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 123 (7 milliseconds)
English
Persian
cluster weld
جوش خوشهای
Other Matches
weld
جوشکاری کردن
weld
جوش دادن پیوستن
weld
جوش
weld
بهم پیوستن
weld
متصل کردن جوش دادن جوش
flat weld
جوش مسطح
flash weld
جوش شعلهای
forge weld
جوش دادن شعلهای
joint weld
جوشکاری اتصالی
lap weld
جوش رویهم
miter weld
جوشکاری فارسی
fillet weld
جوش گوشه
fillet weld
جوش نواری
filler weld
جوشهائیکه درگوشه تماس دو نقطه جوش شونده قرار میگیرند
butt weld
جوش لب به لب
seam weld
جوش درز
camber weld
جوش محدب
corner weld
جوشکاری گوشه
calk weld
درز جوش
edge weld
جوش لبهای
filled weld
جوش نواری
filler weld
جوش نواری
plug weld
جوش مسدود
point of weld
نقطه جوش
to butt weld
از سرجوش دادن
tack weld
وسیلهای برای سنجش ونمایش سرعت شفت گردنده جوش موقتی
tack weld
نقطه جوش
stitch weld
جوش بخیهای
spot weld
اتصال نقطه جوش
spot weld
نقطه جوش دادن
spot weld
خال جوش
weld decay
پوسیدگی جوش
scarf weld
جایی که دو میل اهن را نیم ونیم کرده باهم جوش داده باشند
weld bead
تکه فلزی که درامتداد اتصال جوش قراردارد
pressure weld
جوش دادن فشاری
projection weld
جوش خال سیاه
projection weld
جوش نقطه سیاه
reinforcement of weld
تقویت جوش
strength weld
جوشکاری مقاومتی
root of the weld
ریشه جوش
weld bead
مهره جوش
butt seam weld
جوشکاری شکافی
butt seam weld
جوشکاری درزی
double i butt weld
جوش درزی ای دوبل
double u butt weld
جوش لب به لب یو دوبل
bridge spot weld
جوشکاری نقطهای
single j butt weld
جوش لب به لب "جی "
concave fillet weld
جوشکاری مغزی مقعر جوشکاری مغزی
convex fillet weld
جوش مغزی محدب
convex fillet weld
جوش نواری برجسته
edge fillet weld
جوش نواری دورهای
single u butt weld
اتصال لب به لب "یو"
single bevel but weld
جوش لب به لب "وی " ساده
multi layer weld
جوشکاری چند لایه
bevelled edge weld
جوش درز پیشانی
double bevel butt weld
جوشکاری لب به لب
cluster
اویز چند شاخه
cluster
خوشه مین خوشهای
cluster
مین خوشهای
cluster
قالب
cluster
لوستر چندشاخه شمش
cluster
یک یا چند شیار روی دیسک سخت برای ذخیره سازی یک فایل یا بخشی از یک فایل
cluster
تعداد ترمینال یاوسایل یا ایستگاهها یا مکانهای حافظهای که در یک محل جمع شده اند و کنترل می شوند
cluster
کلاستر
cluster
دسته
cluster
انبوه
cluster
کامپیوتر مرکزی که ارتباطات بین دو وسیله خوشه ورا شده یا محلی از حافظه را کنترل میکند
cluster
دسته کردن
cluster
گروه
cluster
سنبله دسته کردن
cluster
جمع کردن خوشه کردن
cluster
خوشه
cluster
دسته شدن
cluster bomb
جمع کردن خوشه کردن
cluster bomb
سنبله دسته کردن
cluster bomb
اویز چند شاخه
globular cluster
خوشه کروی
globular cluster
خوشه ستارهای کروی
galactic cluster
خوشه کهکشانی
gear cluster
مجموعه چرخ دنده هایی که جزیی از یک محور میباشد
lost cluster
تعداد شیارهای دیسک که بیت شناسایی آنها خراب شده است . سیستم عامل این ناحیه را علامت گذاری کرده تا توسط فایل استفاده شود ولی داده آنها توسط فایل مشخصی قابل شناسایی نیست
cluster bomb
گروه
cluster bomb
دسته
open cluster
خوشه باز
cluster bomb
خوشه
primary cluster
تشکیل ورودیهای یک جدول در اطراف یک خانه منفردجدول
instrument cluster
ابزارچندشاخه
staller cluster
خوشه ستارهای
cluster bombs
مین خوشهای
super cluster
ابر خوشه
cluster-block
چندین طبقه آپارتمان
cluster bombs
اویز چند شاخه
cluster bombs
جمع کردن خوشه کردن
cluster bombs
سنبله دسته کردن
cluster bombs
گروه
cluster analysis
تحلیل خوشهای
cluster compound
ترکیب خوشهای
cluster controller
کنترل کننده گروهی
cluster bombs
لوستر چندشاخه شمش
cluster bombs
قالب
cluster bombs
کامپیوتر مرکزی که ارتباطات بین دو وسیله خوشه ورا شده یا محلی از حافظه را کنترل میکند
cluster bombs
یک یا چند شیار روی دیسک سخت برای ذخیره سازی یک فایل یا بخشی از یک فایل
cluster bombs
تعداد ترمینال یاوسایل یا ایستگاهها یا مکانهای حافظهای که در یک محل جمع شده اند و کنترل می شوند
cluster bombs
کلاستر
cluster joint
اتصال خوشهای
cluster mill
فرزی که متشکل از دو نوردمتحرک کوچک که هر کدام ازانها به وسیله یک جفت نوردبزرگ حائل و به حرکت درمی اید
cluster of galaxies
مجموعه کهکشانی
cluster bomb
تعداد ترمینال یاوسایل یا ایستگاهها یا مکانهای حافظهای که در یک محل جمع شده اند و کنترل می شوند
cluster bomb
یک یا چند شیار روی دیسک سخت برای ذخیره سازی یک فایل یا بخشی از یک فایل
cluster bomb
کامپیوتر مرکزی که ارتباطات بین دو وسیله خوشه ورا شده یا محلی از حافظه را کنترل میکند
cluster bomb
قالب
cluster bomb
لوستر چندشاخه شمش
cluster bomb
مین خوشهای
cluster bomb
کلاستر
cluster bombs
خوشه مین خوشهای
device cluster
گروه دستگاه
cluster piles
مهاربند
cluster sampling
نمونه گیری خوشهای
cluster bombs
دسته
cluster bombs
خوشه
cluster bomb
خوشه مین خوشهای
open star cluster
خوشه باز ستارهای
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com