English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 179 (9 milliseconds)
English Persian
coat of mail زره نیم تنهای
Other Matches
e-mail [short for electronic mail] ایمیل
e-mail [short for electronic mail] پست الکترونیکی
e-mail [short for electronic mail] رایانامه
mail نامههای ارسالی یا دریافتی
by next mail با پیت بعد
by next mail باپست اینده
e mail سیستم ارسال و دریافت پیام از سایر کاربران شبکه
e mail علامت اختصاری پست الکترونیکی پست الکترونیکی
mail ارسال چیزی توسط پست
mail پیام های الکترونیکی از و به کاربران صفحه آگهی یا شبکه
sent via e-mail بوسیله ایمیل فرستاده شد
mail زره
mail جوشن
mail زره دار کردن پست
mail نامه رسان
mail پستی
mail باپست فرستادن
mail چاپار
mail سیستم ارسال نامه و بستههای پستی از یک محل به دیگری
mail پست
mail مراسلات
mail پست کردن
mail پیام های ارسالی بین کاربران صفحه آگهی یا شبکههای مابین
mail که به سیستم پست الکترونیکی دستیابی دارد بدون ترک برنامه کاربردی
mail merging ادغام پستی
mail box جعبه پستی
mail box فضای ذخیره سازی الکترونیکی با آدرس که پیام های ورودی کاربر ذخیره می شوند
junk mail اقلام پستی ناخواسته
electronic mail پست الکترونیکی
To mail a letter. نامه ای رابه پست انداختن
Registered mail. نامه سفارشی
sea mail پست دریایی
mail call رسیدن نامه یا پست
mail call دریافت نامه از پستخانه
snail mail اصط لاح عامیه به پست معمولی
snail mail و نه پست الکترونیکی
there was no mail to day امروز پست نبود
there was no mail to day امروز کاغذنداشتیم
overland mail پست زمینی
voice mail پست صوتی
mail server کامپیوتری که پستهای وارد شده در ذخیره میکند و به کاربر صحیح ارسال میکند و پست خروجی را ذخیره میکند و به مقصد درست روی اینترنت منتقل میکند
mail orderly پستچی
mail merge ادغام پستی
mail gram پست زمینی
mail coach دلیجان پستی
mail cart گاری پست
mail cart ارابه پستی
overland mail پستی که از راه خشکی برود
ring mail زره
certified mail پست سفارشی دو قبضه
certified mail پست سفارشی
acknowledged mail تابعی که به فرستنده اعلام میکند پیام پستی الکترونیکی خوانده شده است
air mail پست هوایی
mail services خدمات پستی
registered mail پست سفارشی
computerized mail پست کامپیوتری
accountable mail پست یا نامه سفارشی و بیمه شده
coats of mail زره نیم تنهای
mail order سفارش از طریق پست فروش مکاتبهای
mail order سفارش کالا بوسیله پست
voice mail پست اوایی پست صوتی
chain mail زره زنجیری
mail order house تجارت خرده فروشی بوسیله مکاتبات پستی
mail order of payment دستور پرداخت کتبی
mail order business کسب و کار مکاتبهای
She didnt let me mail the shelf . نگذاشت کاغذ را پست کنم
air mail receipt رسید پست هوایی
coat اندودن
coat نیمتنه
coat پوشش
coat روکش کردن استر کردن
coat پوشاندن
coat روکش
coat لایه
p coat اندوداب
coat پوشاندن روکش کردن
p coat اهک
first coat اندودیارنگ نخست
first coat اندودیارنگ دست اول
coat کت
mail application programming interface که نحوه ارسال و انتقال پست الکترونیکی را بیان می کنند
email [short for electronic mail] پست الکترونیکی
email [short for electronic mail] ایمیل
mail application programming interface مجموعه استانداردها
email [short for electronic mail] رایانامه
to mail a letter [American English] نامه ای را با پست فرستادن
tin coat روکش قلع
sealing coat روکاری سیاه
tack coat اندود اتصال
tack coat پوشش نهائی جاده با قیر
tail coat جامه دامن گرد که پشت ان ماننداست به دم
tack coat چسب اندود اندود سطحی
to turn ones coat تغییرمسلک دادن
to dust the coat of کتک زدن
sealing coat سیلکوت
top coat روکش سقف
three-quarter coat کتسهربع
riding coat کتسوارکاری
duffle coat کتپشمی
coat rack محلآویزکت
car coat پالتو
duffel coat نوعیکت
zinc coat روکش روی
The button on my coat off. تکمه کتم افتاد
on one's coat-tails <idiom> همراه کس دیگر
morning coat نیم تنه دامن گرد
waist coat جلیقه
coat dress روپوش
seed coat پوششتخم
to coat something [with paint] چیزی را با لایه ای [از رنگ] پوشاندن
varnish coat روکش لاک
coat-tails دو قسمتدرازپشتیکتهایرسمی
seal coat روکاری
coat of arms نشان یا علامت دولت یاخانواده وامثال ان
coat of laquer لعاب
coat of laquer روکش لاک
coat of paint اندود رنگ
coat of plastering لایه اندود
copper coat روکش مسی
covert coat یکجور رولباسی کوتاه سبک
rain coat بارانی
dust coat لباس روبرای گرفتن گرد جامه گردگیر
enamel coat روکش لعاب
enamel coat روکش لعابی
flat coat روکش اصلی
fools coat جامه چل تکه لوده ها یکجور نرم تن دوکپهای
coat hook قلاب رخت اویز
coat card صورت
coat hanger جارختی
coat hanger جالباسی
coat hangers جارختی
coat hangers جالباسی
aluminum coat روکش الومینیوم
bituminous coat اندود قیری
bitumen coat روکش قیری
box coat پالتوی کلفت
buffy coat پرده لیفی خون
cement coat اندود سیمانی
frock coat نیم تنه دامن بلند مردانه فراک
coat armour زره ونشانهای خانوادگی
fur coat پوستین
glazing coat روکش شیشهای
nickel coat روکش نیکلی
oil coat نیمته مشمعی
oil coat جامه مشمعی
paint coat روکش رنگ
priming coat پوشش استری
priming coat استر
polo coat پالتو پشم شتر
prime coat روکش نخستین
prime coat روکش اصلی
protective coat لایه یا قشر محافظ
reinforced coat اندود مسلح
metal coat روکش فلزی
dress coat جامه جلوبازمردانه که دامن ان درپشت است ودرمهمانیهای شب انرا
sack coat ژاکت یا کت دارای یک یا دوردیف دگمه
joseph's coat کت چند رنگ
joseph's coat کت رنگارنگ
lead coat روکش کردن سربی
prime coat اندود نفوذی
lime coat روکش اهکی
rough coat نخستین اندود
finishing coat اندود رویه
I dont quite remembered to post (mail)your letter. کاملا" بخاطرم ماند ( یادم نرفت ) که نامه تان را پست کنم
his coat was in blue velvet نیمتنه اش
swallow tail coat جامهای که پشت ان مانند دم چلچله چاک خورده
swallow tail coat جامه شب
clear varnish coat روکش لاکی براق
flat coat [painting] لایه صاف رنگ
pea jacket or coat جامه کلفت پشمی که ملوانان در سرما می پوشند
his coat was in blue velvet مخمل ابی بود
pea jacket or coat کپنک
Cut your coat according to your cloth. <proverb> کت ات را به اندازه پارچه ات ببر.
The coat fitted me like a glove . کت قالب تنم بود ( کاملا" انداره بود )
You have rubbed your coat against some wet paint . کت ات را مالیده یی به رنگ ( رنگی کرده ای )
to sugar-coat the pill [American E] <idiom> چیزی بدی را طوری بکنند که کمتر ناخوشایند بنظر بیاید [اصطلاح مجازی]
the soft side of the coat isin انروی نیم تنه که نرم است تواست
This tie tones in with a brown jacket(coat). این کروات با کت قهوه ای جور می آید
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com