English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (9 milliseconds)
English Persian
code of practice ایین کار
code of practice ایین نامه
Other Matches
practice عرف
practice رویه
practice معمول به عادت
practice جریان کار در دادگاه
practice طرزکار
practice تکنیک
practice تجربه
practice رویه پیشه
in practice دست اندرکار
in practice در عمل
in practice عملا"
practice کاربندی
practice عمل
practice تکرار
practice مشق
practice ممارست تمرین کردن
practice ورزش تمرین
practice ممارست کردن
practice پرداختن
practice برزش برزیدن
practice تمرین
practice رسم
practice شیوه
practice کار پیشه
practice طرز اجرا
practice عمل کردن
practice عادت
practice تمرین کردن
put into practice اجرا کردن
practice of medicine کار پزشکی
teaching practice آموزشتمرینی
put into practice به انجام رساندن
codes of practice ایین نامه
codes of practice ایین کار
sharp practice حقه بازی
put into practice صورت گرفتن
put into practice واقعیت دادن
put into practice عملی کردن
put into practice واقعی کردن
batting practice تمرین ضربه زدن به توپ
general practice وفیفهپزشکعمومیدراتاقعمل
group practice گروهپزشکی
sharp practice کلاهبرداری
put in practice عملی کردن
put in practice اجرا کردن
cupola practice روش کوپل
cupola practice روش معمول کوره کوپل
practice fee دستمزد [مثال ویزیت دکتر]
practice trials کوششهای تمرینی
practice teaching تمرین معلمی
service practice تمرین اموزشی
practice plug وسیله کوچک پلاستیکی یالاستیکی شبیه طعمه ولی بدون قلاب برای تمرین یامسابقه نخ اندازی
practice period دوره تمرین
practice of medicine طبابت
distributed practice تمرین فاصله دار
sharp practice گول زنی
put into practice انجام دادن
practice ammunition مهمات مشقی
to put in practice عملی کردن
foundry practice تکنیک ریخته گری
unspaced practice تمرین بی فاصله
machining practice تکنیک و روش براده برداری
mass practice تمرین بدون استراحت
negative practice تمرین منفی
iam out of practice چندی است که وارد کار نیستم
in profession or practice در حرف یا عمل
massed practice تمرین بی وقفه
mass practice تمرین فشرده
international practice رویه بین المللی
international practice طریقه معمول به بین المللی
practice ammunition مهمات مخصوص تمرین هدف
practice court دادگاه مخصوص رسیدگی به کفالت
ritual practice عبادت
to put in practice اجرا کردن
practice green شروعبهسبزشدن
service practice مشق پای قبضه جنگ افزار تمرین عملی
service practice مشق پای توپ
workshop practice تمرین کارگاهی
skull practice کلاس تعلیم فنون مسابقه جلسه مشورت درباره مسابقه
practice material مواد تمرینی
skull practice کلاس اموزشی
spring practice دوره تمرینهای بهاری دانشگاه
practice effect اثر تمرین
employment practice شیوه استخدامی
international practice عرف بین المللی روش جاری بین المللی
by product coking practice محصولات فرعی کوره کک سازی
to run into a bad practice گرفتار کار زشتی شدن بخوی بدی دچار شدن
It wont work out in practice . درعمل درست درنمی آید
unfair trade practice اعمال تجاری نادرست
unfair trade practice کاربازرگانی نامنصفانه
sand blasting practice عملیات ماسه پاشی
consensus evidenced by practice اجماع فعل
A comparison of theory and practice. مقایسه ای از نظری و عمل.
practice makes perfect <proverb> کار نیکو کردن از پر کردن است
practice makes perfect کار نیکو کردن از پر کردن است
practice makes perfect کارکن تا استاد شوی
practice of early rising مشق یا عادت سحر خیزی
practice deceit [American] فریفتن
open hearth practice طرزکار کوره زیمنس مارتین
practice deceit [American] فریب دادن
practice deceit [American] گول زدن
practice deceit [American] اغفال کردن
practice deceit [American] مغبون کردن
M out of N code سیستم کدگذاری حاوی تشخیص خطا
M out of N code هر حرف معتبر که طول 2 بیت دارد باید حاوی M بیت دودویی "یک " باشد
op code رمزالعمل
op code بخشی از دستور کد ماشین که عملی که باید انجام شود را مشخص میکند
op code code OPeration
p code روشی برای ترجمه کد منبع به یک کد واسط بنام کد Pتوسط یک کامپایلر
code value ارزش رمز
op code رمز عمل
code قانون
code علامت
code برنامه دستورالعمل ها
code نشانه قراردادی
code قانون قاعده مقرر
code سیستم علامتها و اعداد و حروف که فضای خاصی دارد
code تبدیل دستورات یا داده به فرم دیگر
code name اسمرمز
code شماره
code نظام نامه
code مجموعه قوانین
code کد
code قانون بصورت رمز دراوردن مجموعه قانون تهیه کردن
code برنامه دستورالعملها
code رمزی کردن
code رمز
two out of five code رمز دو از پنج
code رمز کردن
code کتاب قانون قرارداد
panel code کد پرده مخابرات
panel code علامت رمزپرده شناسایی
polynomial code رمز چند جملهای
reflected code سیستم کد گذاری که نمایش دو رویت اعداد دهی با یک بیت در زمان از یک عدد به بعدی تغییر میکند
marine code علامت
r.m.a. color code علایم رنگی جامعه رادیوسازان
post code کد پستی
polynomial code سیستم تشخیص خطا که از مجموعهای از قوانین ریاضی اعمال شده به پیام پیش از ارسال و سپس پس از دریافت یا تولید مجدد پیام اصلی تشکیل شده است
order code رمز دستور
object code برنامه مقصد
object code خروجی یک کامپایلر یا اسمبلرکه خود کد ماشینی قابل اجرابوده یا برای پردازش بیشتربه منظور تولید چنین کدی مناسب است کد مقصود برنامه مقصود
object code برنامه مقصود دستورالعملهای مقصود
numeric code رمز عددی
non existent code رمزناموجود
native code کد اصلی
Murray code - بیت استفاده می کنند
loop code کد حلقوی
mnemonic code کد یادمان
object code دستورالعمل مقصود
open code سیستم رمز باز
open code سیستم رمزی که به صورت کشف مخابره میشود
optimum code برنامه بهینه دستورالعملهای بهینه
optimized code برنامه بهینه
operations code رمز عملیاتی
operations code کد عملیاتی
operational code کد عملیاتی
operation code رمز عمل
operation code کد عملیاتی
operation code رمزالعمل
precompiled code کد خروجی کامپایلر و آماده اجرا
mnemonic code رمز حفظی
marine code کد
transaction code کد تغییرات
source code کد منبع
soundex code کد حقوقی
soundex code کد حقوقی پرسنلی
weather code پیام رمز هواشناسی یاهواسنجی
weighted code کد وزن دار
skeletal code رمز اسکلتی
skeletal code کد اسکلتی
skeletal code برنامه ناکامل با کدگذاری در ساختار ابتدایی
severity code رمزسختی
severity code رمزشدت
area code کد سه رقمی
zip code کد پستی
product code کدمحصول
source code کد مبداء
specific code کد برنامه که طوری نوشته شده است که فقط از آدرس ها و مقادیر مطلق استفاده میکند
unused code رمز بلا استفاده
the code of justinian مجموعه قوانین ژوستی نین پادشاه رم
telephone code کد تلفن
tape code کد نوار
systematic code رمز اصولی
symbolic code کد نمادی
symbolic code رمز نمادی
stop code کد توقف
status code رمز وضعیت اماد در یک امادگاه
usascii code رمز اسکی امریکایی
specific code کد مشخص
specific code رمز خاص
specific code کد دودویی که مستقیماگ واحد پردازش مرکزی را هدایت می کنند و فقط از آدرس ها مقادیر مطلق استفاده میکند
self validating code کد خود معتبرکننده
self correcting code کد خود اصلاح
self complementing code کد خود مکمل
dialling code پیششماره-کد
quibinary code رمز پنج دویی
to crack a code رمزی [گاوصندوق یا رایانه] را شکندن
pseudo code شبه کد
pseudo code شبه دستورالعمل
pseudo code شبه برنامه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com