English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 69 (1 milliseconds)
English Persian
coffee mills دستگاهی که با آن دانههای قهوه را آرد میکنند
coffee mills قهوه خرد کن
Other Matches
mills اسیاب
mills اسیا
mills کارخانه نورد
mills نورد کردن فرز کردن اسیاب
mills اسیاب کردن
mills هل دادن
mills فرز کردن
mills دستگاهی که فلزات را تراش میدهد
mills کنگره دار کردن
mills ماشین
mills کارخانه اسیاب کردن
cotton-mills کارخانه ریسندگی پنبه ای
I'd like some coffee. من یه مقدار قهوه میخواهم.
coffee درخت قهوه
coffee قهوه
coffee pots کتری قهوه
coffee pots قهوه ساز
coffee pots قوری قهوه
coffee mug لیوانقهوه
coffee spoon قاشققهوه
coffee bar محلفروشقهوهواسنک
coffee pots قهوه جوش
coffee bean دانهدرختقهوه
coffee morning آنچهدرصبحدرخانهافرادرویدهد
I could do with a cup of coffee. از یک فنجان قهوه بدم نمی آید
coffee and milk قهوه و شیر
coffee and milk شیر قهوه
decaffeined coffee قهوه بدون کافئین
white coffee شیرقهوه
iced coffee قهوه سرد
I'd like a cup of coffee, please. لطفا یک فنجان قهوه میخواهم.
white coffee قهوه با شیر
black coffee قهوه بدون شیر
black coffee قهوه سیاه
coffee breaks تنفس
coffee breaks تعطیل چند دقیقهای کار برای استراحت و صرف قهوه
coffee room خوارک خانه
coffee roaster اسباب بودادن قهوه
coffee roaster قهوه بوده
coffee house قهوه خانه
coffee grounds تفاله قهوه
coffee berry بن قهوه
coffee berry دانه قهوه
black coffee قهوه بی شیر
black coffee قهوه تلخ
coffee tables میزپیشدستی
coffee table میزپیشدستی
coffee grinders حرکت دورانی یک پای ژیمناست با دو دست روی زمین
coffee grinder حرکت دورانی یک پای ژیمناست با دو دست روی زمین
coffee room اطاق ناهارخوری درمهمانخانه
coffee shop قهوه خانه
irish coffee قهوه داغ شیرین با ویسکی ایرلندی و کرم
coffee break تنفس
coffee break تعطیل چند دقیقهای کار برای استراحت و صرف قهوه
we had coffee of a kind یکجورقهوهای داشتیم یاخوردیم
coffee tree درخت قهوه
coffee shop رستوران
to pulp coffee beans دانههای قهوه را مغز کن
Would you care for a cup of coffee? آیا دوست دارید یک لیوان قهوه داشته باشید؟
coffee-table book کتاب پر تصویر و بزرگ و پر جلایی که روی میزپیشدستی قرار میدهند
coffee-table books کتاب پر تصویر و بزرگ و پر جلایی که روی میزپیشدستی قرار میدهند
espresso coffee maker قهوهجوش
The coffee is piping hot. این قهوه خیلی داغ است
Neapolitan coffee maker قهوهسازناپلی
vacuum coffee maker تخلیهقهودرستکن
automatic filter coffee maker صافیقهوهجوشاتوماتیک
A strong (weak)coffee (tea,etc. ) قهوه ( چای وغیره ) پررنگ (کم رنگ )
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com