English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 89 (6 milliseconds)
English Persian
coffee spoon قاشققهوه
Other Matches
spoon قاشق
a spoon یک قاشق
spoon قاشقک
spoon طعمه فلزی قاشقی شکل ماهیگیری نشانههای وجود داشتن حیوان وحشی
spoon چوب شماره 3 گلف
spoon چمچه
spoon با قاشق برداشتن
spoon بوس وکنارکردن
split spoon قاشق نمونه برداری
spoon ful یک قاشق
silver spoon ثروت موروثی دارای ثروت موروثی ثروتمند
table spoon قاشق سوپ خوری
silver spoon قاشق نقره
draining spoon کفگیرآبکش
soup spoon قاشقسوپخوری
spoon blade تیغهقاشقی
sundae spoon قاشقبستنی
wooden spoon قاشقچوبی
greasy spoon <idiom>
I don't have a spoon. من قاشق ندارم.
tea spoon قاشق چایخوری [غذا و آشپزخانه]
spoon-feed <idiom> ساده کردن چیزی برای کسی
spoon-feeds باقاشق غذا دادن
bowl of a spoon گودی قاشق
tea spoon قاشق چای خوری
spoon-feeding باقاشق غذا دادن
spoon-feed باقاشق غذا دادن
spoon-fed باقاشق غذا دادن
spoon feed باقاشق غذا دادن
spoon shaped spatula کارتیغ قاشقی
born with a silver spoon in one's mouth <idiom> باثروت به دنیا آمدن
To be born with a silver spoon in ones mouth . درناز ونعمت بدنیا آمدن
coffee قهوه
coffee درخت قهوه
I'd like some coffee. من یه مقدار قهوه میخواهم.
coffee pots کتری قهوه
coffee grinders حرکت دورانی یک پای ژیمناست با دو دست روی زمین
coffee tables میزپیشدستی
coffee table میزپیشدستی
coffee bar محلفروشقهوهواسنک
coffee morning آنچهدرصبحدرخانهافرادرویدهد
coffee bean دانهدرختقهوه
I could do with a cup of coffee. از یک فنجان قهوه بدم نمی آید
coffee grinder حرکت دورانی یک پای ژیمناست با دو دست روی زمین
coffee and milk شیر قهوه
decaffeined coffee قهوه بدون کافئین
black coffee قهوه سیاه
white coffee شیرقهوه
iced coffee قهوه سرد
I'd like a cup of coffee, please. لطفا یک فنجان قهوه میخواهم.
white coffee قهوه با شیر
black coffee قهوه بدون شیر
coffee and milk قهوه و شیر
coffee breaks تنفس
coffee mug لیوانقهوه
black coffee قهوه تلخ
black coffee قهوه بی شیر
coffee berry دانه قهوه
coffee berry بن قهوه
irish coffee قهوه داغ شیرین با ویسکی ایرلندی و کرم
coffee tree درخت قهوه
coffee shop رستوران
coffee shop قهوه خانه
coffee room اطاق ناهارخوری درمهمانخانه
coffee room خوارک خانه
coffee roaster اسباب بودادن قهوه
coffee roaster قهوه بوده
coffee house قهوه خانه
coffee grounds تفاله قهوه
we had coffee of a kind یکجورقهوهای داشتیم یاخوردیم
coffee break تعطیل چند دقیقهای کار برای استراحت و صرف قهوه
coffee break تنفس
coffee pots قهوه ساز
coffee pots قهوه جوش
coffee mills قهوه خرد کن
coffee mills دستگاهی که با آن دانههای قهوه را آرد میکنند
coffee breaks تعطیل چند دقیقهای کار برای استراحت و صرف قهوه
coffee pots قوری قهوه
Neapolitan coffee maker قهوهسازناپلی
espresso coffee maker قهوهجوش
Would you care for a cup of coffee? آیا دوست دارید یک لیوان قهوه داشته باشید؟
coffee-table books کتاب پر تصویر و بزرگ و پر جلایی که روی میزپیشدستی قرار میدهند
coffee-table book کتاب پر تصویر و بزرگ و پر جلایی که روی میزپیشدستی قرار میدهند
vacuum coffee maker تخلیهقهودرستکن
The coffee is piping hot. این قهوه خیلی داغ است
to pulp coffee beans دانههای قهوه را مغز کن
A strong (weak)coffee (tea,etc. ) قهوه ( چای وغیره ) پررنگ (کم رنگ )
automatic filter coffee maker صافیقهوهجوشاتوماتیک
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com