Total search result: 106 (7 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
coffee tables |
میزپیشدستی |
|
|
Other Matches |
|
tables |
تو گذاردن |
tables |
میزبازی |
tables |
به جدولی انتقال دادن |
tables |
به صورت جدول دراوردن |
tables |
لیست تمام نشانه ها که در یک زبان یا کامپایر پذیرفته می شوند به همراه ترجمه کد هدف آنها |
tables |
مجموعه نتایج ذخیره شده که به سرعت قابل دستیابی هستند |
tables |
استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است |
tables |
لیست تولید شده توسط کامپایلر یا سیستم محل اندازه و نوع متغییرها , توابع و ماکروها در یک برنامه |
tables |
ساختاری که نحوه اتصال رکوردها و داده ها را به صورت رابط ه بین سط رها و ستونهای جدول نشان میدهد |
tables |
لیست داده ها در ستون و سط ر صفحه چاپ شده یا صفحه نمایش |
tables |
طرح کردن |
tables |
جدول |
tables |
مطرح کردن |
tables |
لیست تمام رویدادها و وضعیتهای ممکن که می توانند رخ دهند. |
tables |
میز |
tables |
سفره |
tables |
خوان |
tables |
لوح جدول |
tables |
لیست |
tables |
فهرست |
tables |
از دستور خارج کردن |
tables |
کوهمیز |
tables |
معوق گذاردن |
tables |
روی میز گذاشتن |
tables |
در فهرست نوشتن |
coffee |
درخت قهوه |
I'd like some coffee. |
من یه مقدار قهوه میخواهم. |
coffee |
قهوه |
tidal tables |
جداول مشخصات جذر و مددریا |
to turn the tables on any one |
وسائل بهبودوضع خودرانسبت به وضع حریف فراهم کردن |
current tables |
جداول جریانات جذر و مدی |
conversion tables |
جدول جستجو یا مجموعهای ازنتایج ذخیره شده که به سرعت با یک فرآیند قابل دستیابی هستند و نیازی به محاسبه نتیجه نیست |
mortality tables |
جدول عمر نما |
translation tables |
جدولهای جستجو یا مجموعه نتایج ذخیره شده که به سرعت توسط پردازنده قابل دستیابی هستند بدون نیاز به محاسبه نتیجه |
twelve tables |
الواح دوازده گانه |
urban's tables |
جدولهای اربان |
turn the tables <idiom> |
عوض کردن شرایط |
nest of tables |
جایگاهمیزها |
wear tables |
جداول سایش جنگ افزارها |
twelve tables |
الواحی که در سال 054 قبل از میلاد دررم منتشر شد و حاوی موادی از قوانین رمی در مورد اهم مسائل مبتلی به روزمره زندگی مردم رم بود و بعدهااساس قوانین رم قرار گرفت |
water tables |
سطح ایستائی اب |
water tables |
سطح ایستای |
water tables |
سطح ایستایی |
water tables |
ابخوان سفره |
dressing tables |
میز ارایش |
multiplication tables |
جدول ضرب |
astronomical tables |
زیج |
dressing tables |
میز اینه داروکشودار |
water tables |
سطح ابهای زیر زمین |
multiplication tables |
جدول بس شماری |
coffee bar |
محلفروشقهوهواسنک |
coffee mills |
قهوه خرد کن |
coffee pots |
قهوه جوش |
coffee pots |
کتری قهوه |
coffee pots |
قهوه ساز |
coffee pots |
قوری قهوه |
coffee mug |
لیوانقهوه |
coffee spoon |
قاشققهوه |
coffee bean |
دانهدرختقهوه |
coffee and milk |
قهوه و شیر |
coffee and milk |
شیر قهوه |
decaffeined coffee |
قهوه بدون کافئین |
black coffee |
قهوه سیاه |
white coffee |
شیرقهوه |
iced coffee |
قهوه سرد |
I'd like a cup of coffee, please. |
لطفا یک فنجان قهوه میخواهم. |
white coffee |
قهوه با شیر |
black coffee |
قهوه بدون شیر |
I could do with a cup of coffee. |
از یک فنجان قهوه بدم نمی آید |
coffee morning |
آنچهدرصبحدرخانهافرادرویدهد |
coffee mills |
دستگاهی که با آن دانههای قهوه را آرد میکنند |
coffee breaks |
تنفس |
coffee house |
قهوه خانه |
coffee table |
میزپیشدستی |
coffee roaster |
قهوه بوده |
coffee roaster |
اسباب بودادن قهوه |
coffee room |
خوارک خانه |
coffee room |
اطاق ناهارخوری درمهمانخانه |
black coffee |
قهوه تلخ |
irish coffee |
قهوه داغ شیرین با ویسکی ایرلندی و کرم |
coffee shop |
رستوران |
coffee grounds |
تفاله قهوه |
coffee grinders |
حرکت دورانی یک پای ژیمناست با دو دست روی زمین |
coffee breaks |
تعطیل چند دقیقهای کار برای استراحت و صرف قهوه |
coffee break |
تنفس |
coffee break |
تعطیل چند دقیقهای کار برای استراحت و صرف قهوه |
we had coffee of a kind |
یکجورقهوهای داشتیم یاخوردیم |
coffee grinder |
حرکت دورانی یک پای ژیمناست با دو دست روی زمین |
black coffee |
قهوه بی شیر |
coffee berry |
دانه قهوه |
coffee berry |
بن قهوه |
coffee shop |
قهوه خانه |
coffee tree |
درخت قهوه |
principal types of tables |
انواععمدهمیزها |
safe loads tables |
جداول بارهای مجاز |
coffee-table books |
کتاب پر تصویر و بزرگ و پر جلایی که روی میزپیشدستی قرار میدهند |
espresso coffee maker |
قهوهجوش |
Would you care for a cup of coffee? |
آیا دوست دارید یک لیوان قهوه داشته باشید؟ |
Neapolitan coffee maker |
قهوهسازناپلی |
vacuum coffee maker |
تخلیهقهودرستکن |
to pulp coffee beans |
دانههای قهوه را مغز کن |
The coffee is piping hot. |
این قهوه خیلی داغ است |
coffee-table book |
کتاب پر تصویر و بزرگ و پر جلایی که روی میزپیشدستی قرار میدهند |
A strong (weak)coffee (tea,etc. ) |
قهوه ( چای وغیره ) پررنگ (کم رنگ ) |
automatic filter coffee maker |
صافیقهوهجوشاتوماتیک |