Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (10 milliseconds)
English
Persian
cold water supply
منبع ابسرد
cold water supply
انشعاب ابسرد
Search result with all words
cold-water supply line
خطمنبعآبسرد
Other Matches
water supply
ابرسانی
water supply
تامین اب
water supply
اب امایی
water supply
اماد اب
water supply
تدارک اب
water supply
ذخیره اب
water supply
منبع اب
supply of water
ذخیرهآب
some cold water
مقداری آب سرد
water supply system
ابرسانی
water supply to navigation
تامین اب کانال کشتیرانی
hot-water supply
منبعآبگرم
cooling water supply
منبع اب سرد
the water supply of tehran
تهیه اب تهران
cold-water circuit
چرخهآبسرد
to pour cold water on
دلسرد کردن
cold heavy water
هوایخنکسنگین
to throw cold water on
نیکو ندانستن وناچیزشمردن
to pour cold water on
سرد کردن
throw cold water on
<idiom>
منع کردن
cold water test pressure
ازمایش فشار اب
cold spell or cold snap
<idiom>
یک جعبه هوای سرد
supply
تامین موجودی عرضه نمودن
supply
تدارک کردن
supply
ذخیره کردن
supply
اماده کردن
supply
تهیه
supply
تدارکات
supply
اماده
supply
تحویل دادن
supply
تامین چیزی که مورد نیاز است .
supply
تامین کالاها یا محصولات یا سرویس ها
supply
موجودی جایگیرموقتی
supply
تحویل ذخیره
supply
فرستادن تدارک دیدن ارسال کردن
supply
تکمیل کردن
supply
رساندن
supply
تدارکات ملزومات
supply and d.
عرضه وتقاضا
supply
تکمیل کردن موجودی ذخیره
supply
عرضه
supply
تامین کردن
supply
بدل
supply
منبع
supply
تحویل دادن تغذیه کردن
can you supply our wants?
ایا شما میتوانید نیازمندیهای ما را رفع نمایید
supply
ذخیره
supply
فراورده
supply
تهیه کردن
supply
رساندن دادن به
supply
اذوقه
supply
موجودی لزوم
supply
تولید کردن
supply
تدارک دیدن
supply
عرضه داشتن
keep cold
دست پاچه نشدن
keep cold
خونسردی خود را حفظ کردن
cold
بدون آماده بودن
it is cold
سرد است
cold
نه گرم
I have a cold.
من سرما خورده ام.
[پزشکی]
cold
سرما
cold
سرماخوردگی
cold
زکام سردشدن یا کردن
cold
روشن کردن یک کامپیوتر
cold
خطای کامپیوتری که در لحظه روشن کردن کامپیوتر رخ میدهد
cold
اجزای اجرا میدهد ولی دادههای فرار را از دست می دهند
cold
روشن کردن کامپیوتر یا اجرای برنامه از نقط ه شروع آن
to keep cold
دست پاچه نشدن
i f. cold
سردم است
It's too cold.
آن خیلی سرد است.
out cold
<idiom>
به کما رفتن
out in the cold
<idiom>
تنها
supply manuals
ایین نامههای تدارکاتی
supply-side
عرضهای
day of supply
روز امادتدارکات روزانه
supply teacher
معلمکمکی
depot supply
اماد امادگاهی
customer's supply
استفادهمشترکین
depot supply
اماد دپویی
oil supply
منبعروغن
follow up supply
اماد بعدی
balanced supply
امادبررسی شده
heat supply
منبع حرارتی
day of supply
تعداد روزهای اماد
in short supply
<idiom>
نه خیلی کافی ،کنترل از مقدار
complimentary supply
خدمات یا کلاهای مجانی
civilian supply
امور اماد غیرنظامی رسانیدن اماد به غیرنظامیان در منطقه
change in supply
تغییر عرضه
constraint of supply
محدودیت امادی
contract for supply
قرارداد جهت ارائه کالا
bulk supply
اماد با کانتینر
bulk supply
اماد عمده
It is in short supply.
زمینه اش دربازار کم است
current supply
منبع جریان
supply-side
نمادشی
balanced supply
اماد متعادل شده
wind supply
ذخیرهباد
total supply
عرضه کل
fixed supply
عرضه ثابت
supply duct
منبعمجرایآب
elasticity of supply
کشش عرضه
excess supply
عرضه اضافی
excess supply
عرضه بیش از حد
essential supply
اماد حیاتی
plate supply
تغذیه صفحه
essential supply
اماد ضروری
energy supply
منبع انرژی
aggregate supply
عرضه کل
fixed supply
ذخیره معین کالای فاسد شدنی
aerial supply
آماد هوایی
elastic supply
عرضه با کشش
bulk supply
اماد به طور قوال
available supply rate
نواخت اماد مهمات موجود
available supply rate
نواخت اماد موجود
elastic supply
عرضه حساس
automatic supply
روش خودکار اماد
automatic supply
سیستم اماد خودکار
elastic supply
عرضه انعطاف پذیر
follow up supply
اماد متعاقب
aerial supply
تدارکات از راه هوا
aerial supply
آماد از راه هوا
anode supply
تغذیه صفحه
supply and demand
عرضه و تقاضا
supply curve
منحنی عرضه
unit supply
اماد یکانی
supply department
کارپردازی
supply economy
صرفه جویی در مصرف اماد صرفه جویی تدارکاتی
supply function
تابع عرضه
supply management
مدیریت عرضه
supply manifest
بارنامه امادی
supply manifest
بارنامه اقلام تدارکاتی
supply of labor
عرضه کار
supply control
سطح اعتبارامادی
supply control
کنترل تدارکات اعتبار امادی
supply arms
یکانهای تدارکاتی یا ادارات وقسمتهای امادی
supply cable
کابل تغذیه
supply catalog
ایین نامه تدارکاتی یا امادی
supply channel
نهر ابرسان
supply company
شرکت تامین کننده
supply constraints
محدودیتهای عرضه
supply control
کنترل اماد
supply of money
عرضه پول
supply officer
افسر تدارکات
supply route
خط تدارکات راه اماد
supply schedule
جدول عرضه
supply sergeant
گروهبان اماد
supply sergeant
درجه دارتدارکات
supply ship
ship tender
supply support
پشتیبانی تدارکات
supply support
پشتیبانی اماد
supply voltage
ولتاژ ورودی
unit supply
تدارکات یکانی
supply route
مسیر اماد
supply route
اماد راه
supply party
گروه تدارکات
supply pipe
لوله ابرسانی
supply point
نقطه اماد
supply point
نقطه تدارکات
supply port
درگاه تامین
supply port
درگاه تدارکاتی
supply price
قیمت عرضه
supply price
قیمت تولیدکننده
supply reserves
ذخایر امادی
unit supply
تدارکات یکان
power supply
تامین کننده برق
national supply
عرضه ملی
money supply
عرضه پول
mains supply
منبع شبکه
level of supply
سطح اماد
level of supply
سطح تدارکات
level of supply
سطح انبار
joint supply
عرضه مشترک
inelastic supply
عرضه بی کشش
power supply
منبع تغذیه
power supply
منبع انرژی
shop supply
اماد تعمیرگاهی
short supply
اماد کم یاب
shop supply
وسایل لازم برای تعمیرگاه تدارک کردن تعمیرگاه
r f power supply
منبع توان بسامد رادیویی
short supply
اماد کمبود دار
quantity of supply
مقدار عرضه
one day's supply
یک روز اماد
power supply
مبدل برق
cold link
پیوند دستی
cold livered
بی عاطفه
to shiver with cold
از سرمالرزیدن
cold work
عملیات شکل دادن و چکش کاری فلزات در حالت سرد ودر دماهای پایین
cold livered
خون سرد
cold mix
امیخته سرد
cold steel
جنگ افزار سرد
cold test
ازمایشی برای تعیین حداقل دمای لازم برای عبور ازادانه سیال
cold turkey
محروم
cold link
پیوند سرد
cold strain
تغییر بعد یافتن در حالت سرد
cold straining
تغییر بعد نسبی در حالت سرد
cold is merely privative
گرما نیست
cold thrust
ازمایشی برای تعیین حداقل دمای لازم برای عبور ازادانه سیال
cold is merely privative
سرما چیزی جز عدم
cold strength
استحکام در حالت سرد مقاومت در حالت سرد
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com