English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English Persian
cold-water supply line خطمنبعآبسرد
Other Matches
cold water supply انشعاب ابسرد
cold water supply منبع ابسرد
water supply ابرسانی
water supply تامین اب
water supply اماد اب
water supply تدارک اب
supply of water ذخیرهآب
water supply ذخیره اب
water supply منبع اب
water supply اب امایی
some cold water مقداری آب سرد
cooling water supply منبع اب سرد
water supply to navigation تامین اب کانال کشتیرانی
the water supply of tehran تهیه اب تهران
hot-water supply منبعآبگرم
water supply system ابرسانی
to throw cold water on نیکو ندانستن وناچیزشمردن
cold-water circuit چرخهآبسرد
cold heavy water هوایخنکسنگین
to pour cold water on دلسرد کردن
to pour cold water on سرد کردن
throw cold water on <idiom> منع کردن
cold water test pressure ازمایش فشار اب
main supply line خط تغذیه اصلی
fuel supply line لوله سوخت رسانی
water line خط ابخور ناو
high water line خط مد دریا
cooling water line مسیر اب سرد
cold spell or cold snap <idiom> یک جعبه هوای سرد
supply تامین موجودی عرضه نمودن
supply ذخیره کردن
supply تدارک کردن
supply اماده کردن
supply ذخیره
supply تهیه
supply تدارکات
supply اماده
supply تحویل دادن
supply تامین چیزی که مورد نیاز است .
supply موجودی جایگیرموقتی
supply تحویل ذخیره
supply فرستادن تدارک دیدن ارسال کردن
supply تکمیل کردن
supply رساندن
supply تدارکات ملزومات
supply بدل
supply تکمیل کردن موجودی ذخیره
supply تحویل دادن تغذیه کردن
supply عرضه
can you supply our wants? ایا شما میتوانید نیازمندیهای ما را رفع نمایید
supply تامین کالاها یا محصولات یا سرویس ها
supply and d. عرضه وتقاضا
supply فراورده
supply تهیه کردن
supply رساندن دادن به
supply عرضه داشتن
supply تدارک دیدن
supply تولید کردن
supply موجودی لزوم
supply اذوقه
supply تامین کردن
supply منبع
line to line voltage ولتاژ بین دو خط
line to line voltage ولتاژ زنجیر شده
line to line spacing فاصله سطور
line to line fault تماس خطوط
line to line fault اتصال کوتاه بین دو فاز
line to line fault اتصال کوتاه دوقطبی
line by line milling فرز کردن سطر به سطر
line by line milling فرز کردن سطری
line by line analysis تجزیه سطر به سطر
line to line fault اتصال کوتاه خط به خط
cold سرماخوردگی
cold سرما
keep cold خونسردی خود را حفظ کردن
cold روشن کردن کامپیوتر یا اجرای برنامه از نقط ه شروع آن
to keep cold دست پاچه نشدن
It's too cold. آن خیلی سرد است.
I have a cold. من سرما خورده ام. [پزشکی]
it is cold سرد است
cold زکام سردشدن یا کردن
i f. cold سردم است
cold نه گرم
cold بدون آماده بودن
out in the cold <idiom> تنها
out cold <idiom> به کما رفتن
keep cold دست پاچه نشدن
cold اجزای اجرا میدهد ولی دادههای فرار را از دست می دهند
cold خطای کامپیوتری که در لحظه روشن کردن کامپیوتر رخ میدهد
cold روشن کردن یک کامپیوتر
day of supply روز امادتدارکات روزانه
complimentary supply خدمات یا کلاهای مجانی
oil supply منبعروغن
money supply عرضه پول
excess supply عرضه اضافی
customer's supply استفادهمشترکین
supply function تابع عرضه
supply economy صرفه جویی در مصرف اماد صرفه جویی تدارکاتی
supply department کارپردازی
national supply عرضه ملی
bulk supply اماد عمده
bulk supply اماد به طور قوال
supply duct منبعمجرایآب
constraint of supply محدودیت امادی
mains supply منبع شبکه
day of supply تعداد روزهای اماد
supply manifest بارنامه اقلام تدارکاتی
automatic supply سیستم اماد خودکار
current supply منبع جریان
supply curve منحنی عرضه
supply management مدیریت عرضه
contract for supply قرارداد جهت ارائه کالا
automatic supply روش خودکار اماد
available supply rate نواخت اماد موجود
available supply rate نواخت اماد مهمات موجود
balanced supply اماد متعادل شده
balanced supply امادبررسی شده
supply control سطح اعتبارامادی
supply control کنترل تدارکات اعتبار امادی
supply control کنترل اماد
aggregate supply عرضه کل
power supply منبع انرژی
supply-side عرضهای
power supply تامین کننده برق
power supply مبدل برق
supply-side نمادشی
quantity of supply مقدار عرضه
shop supply وسایل لازم برای تعمیرگاه تدارک کردن تعمیرگاه
short supply اماد کمبود دار
in short supply <idiom> نه خیلی کافی ،کنترل از مقدار
r f power supply منبع توان بسامد رادیویی
power supply منبع تغذیه
short supply اماد کم یاب
supply and demand عرضه و تقاضا
supply constraints محدودیتهای عرضه
bulk supply اماد با کانتینر
supply company شرکت تامین کننده
one day's supply یک روز اماد
change in supply تغییر عرضه
civilian supply امور اماد غیرنظامی رسانیدن اماد به غیرنظامیان در منطقه
supply channel نهر ابرسان
supply catalog ایین نامه تدارکاتی یا امادی
supply cable کابل تغذیه
supply arms یکانهای تدارکاتی یا ادارات وقسمتهای امادی
shop supply اماد تعمیرگاهی
depot supply اماد امادگاهی
supply reserves ذخایر امادی
supply teacher معلمکمکی
supply price قیمت عرضه
supply port درگاه تدارکاتی
supply port درگاه تامین
supply point نقطه تدارکات
supply point نقطه اماد
joint supply عرضه مشترک
aerial supply آماد هوایی
supply pipe لوله ابرسانی
aerial supply آماد از راه هوا
supply party گروه تدارکات
unit supply تدارکات یکان
unit supply تدارکات یکانی
total supply عرضه کل
level of supply سطح اماد
supply route اماد راه
supply route مسیر اماد
supply route خط تدارکات راه اماد
supply schedule جدول عرضه
supply sergeant گروهبان اماد
supply sergeant درجه دارتدارکات
supply ship ship tender
supply support پشتیبانی تدارکات
supply support پشتیبانی اماد
supply voltage ولتاژ ورودی
supply price قیمت تولیدکننده
level of supply سطح تدارکات
level of supply سطح انبار
unit supply اماد یکانی
inelastic supply عرضه بی کشش
supply manifest بارنامه امادی
follow up supply اماد بعدی
follow up supply اماد متعاقب
fixed supply ذخیره معین کالای فاسد شدنی
elasticity of supply کشش عرضه
fixed supply عرضه ثابت
supply manuals ایین نامههای تدارکاتی
plate supply تغذیه صفحه
excess supply عرضه بیش از حد
essential supply اماد حیاتی
essential supply اماد ضروری
energy supply منبع انرژی
elastic supply عرضه انعطاف پذیر
supply of labor عرضه کار
supply officer افسر تدارکات
heat supply منبع حرارتی
It is in short supply. زمینه اش دربازار کم است
depot supply اماد دپویی
aerial supply تدارکات از راه هوا
elastic supply عرضه با کشش
wind supply ذخیرهباد
anode supply تغذیه صفحه
elastic supply عرضه حساس
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com