Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
columbia mental maturity scale
مقیاس کلمبیا برای بلوغ ذهنی
Other Matches
mental maturity
بلوغ ذهنی
mental maturity
رشد
california tests of mental maturity
ازمونهای کالیفرنیا برای بلوغ ذهنی
vineland social maturity scale
مقیاس بلوغ اجتماعی واینلند
columbia
امریکا
columbia round
تیراندازی مخصوص زنان
maturity
کمال
maturity
سررسید
maturity
بلوغ
maturity
وعده یا موعد پرداخت
maturity
رشد
maturity
سر رسید
maturity
بالیدگی
maturity
مسابقه اسبهای 4 ساله
maturity
موعد
emotional maturity
بلوغ هیجانی
the bill has come to maturity
موعد پرداخت برات منقضی شده است
the bill has come to maturity
وعده پرداخت برات رسیده است
maturity date
موعد
drive to maturity
حرکت بسوی بلوغ
economic maturity
بلوغ اقتصادی
drive to maturity
جهش بسوی کمال چهارمین مرحله رشد در نظریه روستو
maturity date
تاریخ سررسید
social maturity
بلوغ اجتماعی
current maturity
قیمت دفتری دارایی در موقع فروش یا تبدیل مظنه روز نرخ روز
date of maturity
تاریخ سررسید
date of maturity
موعد
date of maturity
تاریخ انقضاء
date of maturity
موعد پرداخت
payable at maturity
قابل پرداخت دراینده
sexual maturity
بلوغ جنسی
payable at maturity
موجل
economic maturity
کمال اقتصادی
payable at maturity
وعده دار
mental
ذهنی
mental a
دیوانگی
mental a
جنون
mental
عقلی
mental
روانی
mental
فکری
mental
مغزی هوشی
mental
دماغی
mental
روحی
mental retardation
عقب ماندگی ذهنی
mental topography
مکان نگاری ذهن
mental subnormality
عقب ماندگی ذهنی
mental retardation
عقب مانده ذهنی
mental test
ازمون روانی
mental function
کارکرد ذهنی
mental reservation
خود داری از ذکر مطلبی
mental faculties
قوی ذهنی
mental examination
معاینه روانی
mental economy
اقتصاد روانی
mental disturbance
اختلال روانی
mental disorder
اختلال مشاعیر
mental disorder
بیماری روانی
mental disorder
اختلال روانی
mental illness
بیماری روانی
mental faculty
قوه ذهنی
mental health
بهداشت روانی
mental health
سلامت روانی
mental process
فرایند ذهنی
mental perception
دریافت
mental perception
درک
mental perception
ادراک
mental pabulum
قوت دهنی
mental measurement
اندازه گیری روانی
mental incapacity
سفه
mental image
تصویر ذهنی
mental hygiene
بهداشت روانی
mental disease
بیماری روانی
mental derangement
اشفتگی روانی
mental analysis
تحلیل ذهنی
mental apparatus
دستگاه ذهن
mental hospital
بیمارستانروانی
mental deficiency
عقب ماندگی ذهنی
mental defect
نقص عقلی
mental conflict
تعارض روانی
mental confusion
گم گشتگی ذهنی
mental defectives
اختلال حواس
mental deficiency
عقب ماندگی روانی وفکری
mental age
سن عقلی
mental deterioration
تباهی عقلی
mental abnormality
اختلال مشاعر
mental discipline
پرورش ذهنی
mental work
کار فکری
mental growth
رشد ذهنی
mental set
امایه ذهنی
mental structure
ساخت ذهنی
mental status
وضع روانی
mental development
رشد ذهنی
mental ability
توانایی ذهنی
organic mental disorder
اختلال روانی عضوی
secondary mental deficiency
عقب ماندگی ذهنی ثانوی
higher mental processes
فرایندهای عالی ذهن
primary mental deficiency
عقب ماندگی ذهنی نخستین
borderline mental deficiency
نقص عقلی مرزی
borderline mental retardation
عقب ماندگی ذهنی مرزی
mental element of crime
عنصر روانی جرم
primary mental abilities
تواناییهای عقلی نخستین
terman group test of mental ability
آزمون گروهی توانایی ذهنی ترمن
otis lennon mental ability test
آزمون توانایی ذهنی اوتیس-لنون
otis quick scoring mental ability test
آزمون توانایی ذهنی اوتیس با نمره گذاری سریع
scale down
به نسبت ثابت
scale up
افزایش مقیاس
m f scale
مقیاس نرینگی- مادینگی
k scale
مقیاس ک
scale value
ارزش مقیاسی
scale down
کاهش
scale down
کاهش مقیاس
scale
مقیاس گذاشتن
f scale
مقیاس اف
scale up
افزایش
scale up
افزایش به نسبت ثابت
scale down
کاهش تدریجی
z scale
نوعی مقیاس خطی روی عکس هوایی مورب که برای اندازه گیری ارتفاع اشیاء به کار می رود
scale
کمتریا افزایش نسبت
two scale
دو مقیاسی
scale
مشابه 8865
scale
کار کردن با حجم کوچک یا بزرگ داده
scale
قطعه
two scale
دودویی
z scale
مقیاس " زی "
scale
ن
y scale
در عکس هوایی مایل مقیاسی خطی است که موازی با خط محوراصلی عرضها کشیده میشود
x scale
مقیاس طولی عکس
x scale
در عکس هوایی مایل مقیاس خطی است که موازی با خط افق حقیقی عکس کشیده میشودc
scale
فلس پشم
[این عامل اصلی کهنه جلوه نمودن فرش در اثر کنده شدن فلس از سطح پشم در اثر مرور زمان و راه رفتن بر روی فرش می باشد.]
scale
دسته بندی
scale
نرخ دو مقدار
scale
مقیاس کردن
scale
حرکت تعادلی ژیمناستیک کندن فلسهای ماهی
scale
طبله
scale
طبلک درجه
t scale
مقیاس T
scale
درجه
scale
مقیاس
scale
میزان مقیاس درجه
to scale down
پایین اوردن ومطابق مقیاس قراردادن
scale
مقیاس نقشه
scale
قپان
scale
ترازو
scale
درجه بندی
scale
جدول
scale
ستون درجه رسوب جدار داخلی دیگ بخارناو
scale
شاخص
to scale up or down
مقیاس چیزیرابزرگتر یاکوچکتر کردن
scale
خطکش
distance scale
مقیاسمسافت
letter scale
مقیاسنامهها
depth scale
مقیاسعمیق
graphic scale
مقیاس مصور
cine scale
صفحهنشانگر
Celsius scale
درجهیسیلیوس
micrometer scale
طبله میکرومتر
micrometer scale
طبله اعدادجزیی مقیاس اعداد جزیی
needle scale
حرکت تعادلی روی یک پا
nominal scale
مقیاس اسمی
graduated scale
ترازویدرجهدار
height scale
پایهارتفاع
kitchen scale
ترازویآشپزخانه
on a grand scale
<adv.>
در مقیاس بزرگ
on a grand scale
<adv.>
به مقدار زیاد
exposure scale
جدول پرتوگیری
[عکاسی]
At the rate of . On a scale of .
به میزان
vernier scale
قالبنمایش
transfer scale
پایهانتقال
tempo scale
میزانتمپو
scale leaf
برگقطعهای
latitude scale
مقیاسجغرافیایی
to turn the scale
قطعی بودن
nominal scale
شاخص مقیاس اسمی مقیاس غیر واقعی مقیاس تقریبی
splash scale
طبلهای که انحراف ترکش گلوله را از هدف با ان اندازه گیری می کنند
scale of production
مقیاس تولید
tonal scale
مقیاس صوتی
scale of preferences
مقیاس برتریها
scale of preferences
مقیاس رجحانها
scale of balance
کپه
scale factor
ضریب مقیاس
scale factor
ضریب مقیاس نقشهای ضریب تبدیل مقیاس نقشه
scale factor
ضریب اندازه
scale factor
پیمایش
scale factor
مقیاس گذاری
transverse scale
مقیاس عرضی
spectral scale
مقیاس طیفی
scale of project
اندازه طرح
scale of project
وسعت طرح
scale of weights
جدول وزنهایی که اسب مسابقه باید تحمل کند
stanine scale
مقیاس نه بخشی
site scale
دستگاه تراز توپ
site scale
طبله تراز
sight scale
مقیاس نشانه روی
sight scale
طبله نشانه روی
swan scale
تعادل ژیمناست روی یک پاروی چوب موازنه
temperature scale
مقیاس دما
the scale preponderates
کفه ترازو پایین میرود
to scale awall
بالارفتن ازدیوار
to sink in the scale
پایین رفتن
to sink in the scale
در مقام تنزل کردن
to turn the scale
قاطع بودن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com