Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English
Persian
column cover
پوشش ستون
Other Matches
He has read the book from cover to cover .
کتاب رااز اول تا آخر خوانده است
column
ستون روزنامه
column
برج
column
استاتور
column
در نرم افزار پردازش کلمه میله وضعیت که در پایین صفحه است که بیان کننده موقعیت نشانه گر نسبت به ستون ها در صفحه است
column
چاپگری که بیشترین پهنای خط از حروف را دارد
column
خط ی از اطلاعات چاپ شده درباره یک حرف موازی با کوتاهترین قسمت کارت
column
خط عمودی که محل و پهنای ستون را مشخص میکند
column
بیت بررسی هر بیتی روی هر ستون پانچ کارت یا نوار
column
ستون نظامی
column
ردیف کشتیهای مسافربری که به دنبال هم حرکت می کنند
column
رکن
column
پایه
column
ردیف
column
صف ستون راهپیمایی یاموتوری
column
مجموعهای از حروف که یک زیر دیگر چاپ میشود
column by column
ستون به ستون
column
ستون
column
ستون در کاغذ شطرنجی نقشه کشی
column
ستون
fifth column
دستگاه جاسوسی
fifth column
ستون پنجم
cover all
بارانی یا روپوش
take cover
جان پناه گرفتن
from cover to cover
ازاغازتا انجام کتاب
take cover
حفاظ گرفتن
cover off
پشت سر هم قرار گرفتن پشت به گردن
take cover
پشت جان پناه قرار گرفتن
to cover in
پرکردن
to cover in
پوشاندن
cover up
در لاک دفاعی فرورفتن
cover-up
در لاک دفاعی فرورفتن
cover
اختفاء
under cover
<idiom>
پنهان شدن
cover up
<idiom>
پنهان کاربدواشتباه
under cover
سربسته درپاکت
to cover up
پوشاندن
to cover up
پیچیدن
cover all
رولباسی
cover
تامین
cover
سرپوش
cover
تامین کردن
cover
حفاظ
cover
جان پناه خفاگاه پوشاندن
cover
انجام دادن
cover
مخفی در بر گرفتن
cover
حایل شدن
cover
پاکت
cover
رویه لفاف
cover
جلد
cover
مخفی گاه
[جامعه شناسی]
cover
پوشش مخفی
[جامعه شناسی]
cover
پوشاندن
cover
جلد کردن
cover
پنهان کردن
cover
طی کردن
cover
پوشش
cover
روپوش
cover
دریچه نگهبان مخابراتی پست بگوش
cover
تامین زیان و خسارات بیمه
cover
بسته بندی
cover
بوته زار پناهگاه شکار
cover
مانورکردن بطوریکه قایق عقبی جلو نیفتد محافظت از بدن باشمشیر
cover
امادگی
cover
اماده برای برگرداندن توپ
cover
سطح برف
cover
بازی دفاعی
cover
اماده شدن برای دریافت توپ
cover
سقف زدن
cover
جلد سرپوش
cover
نگهبان بگوش
cover
حاوی بودن درپوش
cover
روکش کردن پوشانیدن پوشش
route column
ستون راه
packed column
ستون پر شده
route column
ستون راهپیمایی
parallel column
ستونهای موازی
reflux column
ستون باز روانی
positive column
ستون مثبت
opem column
ستون باز
mercury column
ستون جیوه
column caelata
[ستون با تیرهای مزین شده]
spinal column
ستون فقرات
engaged column
نیم ستون
engaged column
ستون درون جرزیا دیوار
engaged column
ستون مقید
fractionating column
برج تقطیروتجزیه
fractionating column
ستون تجزیه
guide column
ستون راهنما
half column
نیم ستون
half column
شبه ستون
hempel column
ستون همپل
laced column
ستون مشبک با بستهای چپ وراست
length of column
طول ستون
machine column
پایه یا ستون دستگاه
main column
ستون اصلی
march column
ستون راهپیمایی
storming column
ستون حمله
gossip column
ستونغیبت
gossip column
gooseflesh
personal column
ستون فردی ستون خصوصی در روزنامه
hex-column
طرح ستونی شش وجهی
[طرح سه ترنجی که بیشتر در قراچه آذربایجان و شیروان قفقاز بافته شده و متن اصلی آن را سه ترنج شش گوش در بر می گیرد.]
Antonine column
[یادبودی از ستون دوریکی توسکان در روم]
cassed column
ستون پوشش دار
column caelata
[ستون های شاخ و برگی]
column cochlis
[ستون های یادبود بزرگ شبیه طاق نصرت]
semi-column
نیم ستون
half-column
نیمه ستون
isoculculating column
دسته ستون
agony column
ستونیدر روزنامهکهدر آن پاسخ مشکلاتو سوالهای خوانندگانمطرح میشود
hull column
پایه بدنه
column of mercury
ستونجیوه
storming column
واحد مامورحمله
streeing column
ستون فرمان
streeing column
میل فرمان
central column
ستونمرکزی
transformer column
ساق ترانسفورماتور
vertebral column
ستون فقرات
vertebral column
تیره پشت
vertebral column
ستون مهره
alcohol column
ستونالکل
column crank
دستهپایه
column lock
قفلپایه
advertising column
ستون آگهی
column ways
راهنمای ستون
column base
پایه ستون
column of riflemen
ستون تفنگداران
column binary
دودویی ستونی
control column
فرمانی برای کنترل حرکت هواپیما حول محور طولی وعرضی که میتواند بصورت میله یا رل باشد
column action
عمل ستونی
column capital
سرستون
column binary
دودوئی ستونی
column chromatography
کروماتوگرافی ستونی
column indicator
نشانگر ستونی
card column
ستون کارت
column rule
خط برنج
close column
ستون جمع
column base
زیرستون
chromatographic column
ستون کروماتوگرافی
column splice
وصله ستونها
cased column
ستون پوشش دار
composite column
ستون مرکب
close column
ستون بسته
column base
ته ستون
column formation
آرایش ستون
column gap
شکاف بین ستون
airmobile column
ستون هوارو
column gap
شکاف ستون
absorption column
ستون جذب
absorbing column
ستون جذب
column head
عناصر سرستون
column head
سرستون
spinal column
ستون مهره ها
spinal column
تیره پشت ستون مهره
comment column
ستون توضیحی
airmobile column
ستون متحرک هوایی
column grinder
دستگاه سنگ سمباده با قسمت ساکن دستگاه سنگ سمباده ستونی
column head
بار ستون
an engaged column
نیم ستون
column graph
نمودار ستونی
cloud cover
غلظت ابر اتمی
cloud cover
سطح ابر زیرپوشش اتمی
under cover of letter no
ضمن نامه شماره
to cover much ground
رسابودن
to cover one's nakedness
ستر عورت کردن
overhead cover
حفاظ بالای سر
sight cover
روپوش دستگاه نشانه روی روپوش زاویه یاب
saddle cover
زین پیچ
saddle cover
غاشیه
to cover much ground
جامع بودن
air cover
پوشش هوایی
to cover much ground
وسیع بودن
toilet cover
رو میزی برای میز ارایش
cover girl
زن جوانی که عکسش روی جلد مجلات چاپ میشود
duvet cover
روپوشقابلشستشو
loose cover
روکش
break cover
خروج روباه یا خرگوش ازپناهگاه
cover one's tracks
<idiom>
پنهان کردن یا نگفتن اینکه شخصی کجا بوده (پنهان کاری کردن)
binding cover
پوشش تعهد شده
bed cover
روتختی
batterty cover
سرپوش باتری
divan cover
[قالیچه رومبلی که معمولا دو تکه قرینه بوده و در یک طرف بدون ریشه می باشد تا در کنار هم بصورت یک قطعه به نظر آید.]
basic cover
عکسبرداری اولیه هوایی
horse cover
قالیچه زیر زین اسب
saddle cover
رو زینی
[اینگونه بافته ها بصورت قالیچه یا پتو در قدیم بیشتر رواج داشت و اکنون نیز در بعضی عشایر جهت استفاده شخصی بافته شده و برای تزئین روی اسب و پوشش زین بکار می رود.]
base cover
عکس برداری اولیه
cover-ups
در لاک دفاعی فرورفتن
cover charges
مبلغی که اغذیه فروشی ویاکلوب شبانه علاوه بر پول غذاومشروب از مشتریان دریافت میدارد
cover charge
مبلغی که اغذیه فروشی ویاکلوب شبانه علاوه بر پول غذاومشروب از مشتریان دریافت میدارد
magneto cover
سرپوش مگنت
speaker cover
پوششصدا
cover girl
ستارهی روی جلد
cover girls
زن جوانی که عکسش روی جلد مجلات چاپ میشود
cover girls
ستارهی روی جلد
first-day cover
پاکت یا کارت پستال که در روز اول فروش تمبر جدید ارسال شده و تاریخ آن روز را روی تمبر مهر زدهاند
battery cover
پوششباطری
cell cover
درپوش باتری
filter cover
پوششفیلتر
glass cover
پوشششیشهای
head cover
محافظسر
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com