English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 139 (7 milliseconds)
English Persian
combat troops عدههای رزمی
Search result with all words
combat support troops یکانهای پشتیبانی رزمی
combat support troops عدههای پشتیبانی رزمی
Other Matches
troops یکانها
troops عده ها
troops افراد قسمتها سربازان
to a troops صف ارایی کردن
the troops were scattered عده متفرق شد
weapon troops قسمتهای ادوات
weapon troops یکانها ادوات
shock troops گروه تهاجمی
army troops عدههای ارتشی یکانهای نیروی زمینی
the troops were scattered سپاهیان متفرق شدند
tactical troops یکانهای تاکتیکی
tactical troops عدههای تاکتیکی
special troops یکانهای مخصوصی که به لشگرمامور شده باشند
special troops یکانهای مخصوص
shock troops یکان ضربت
chalk troops سری افراد یا یکانهایی که بایستی با یک سریال هوایی حرکت کنند
seasoned troops ارتش ورزیده و جنگ دیده
shock troops واحد مخصوص حمله غافلگیرانه
corps troops یکانهای سپاه
covering troops یکانهای پوششی
covering troops یکانهای پوشش کننده
duty with troops در یکان رزمی خدمت کردن شغل رزمی گرفتن
shock troops گروه حمله
household troops هیئت محافظ پادشاه یا نجیب زاده
army troops یکانهای رده ارتش
household troops دسته محافظین
mountain troops یکانهای کوهستانی
to recall the troops from Mali دستور تجمع قوا را از کشورمالی دادن
ammunition in hands of troops مهمات موجود در دست یگانها
to rally scattered troops جمع آوری کردن نیروهای نظامی پراکنده
Enemy troops poured into the city. سربا زان دشمن ریختند داخل شهر
combat نبرد رزم کردن جنگ کردن درگیری تن به تن
combat available اماده به پرواز
combat available اماده به رزم
combat زد وخورد
combat نبرد
combat ستیز حرب
combat مبارزه کردن
combat رزم جنگیدن با
combat رزمی
combat رزم
combat پیکار
combat جنگ
combat ready دارای امادگی رزمی
combat survival زنده ماندن در رزم
combat surveillance تجسس میدان رزم
combat surveillance مراقبت رزمی
combat proficiency شایستگی رزمی
combat proficiency مهارت رزمی
combat ration جیره جنگی
combat ration جیره رزمی
combat support پشتیبانی رزمی
combat resolution تعیین جزئی ترین رده رزمی جزئی ترین رده شرکت کننده در رزم
combat readiness امادگی رزمی
combat ready اماده به رزم
combat resolution پایین ترین رده رزمی
combat survival باززیستی در رزم
combat team تیم رزمی
combat team گروهان مرکب رزمی گروه رزمی پیاده
single combat اثبات حقانیت بوسیله نبرد تن به تن battle of wager
unarmed combat درگیریغیرمسلحانه
combat helmet کلاه ایمنی جنگی [ارتش]
land combat نبرد در ساحل
land combat نبرد زمینی
combat vehicle خودروی رزمی
combat zone منطقه رزمی منطقه نبرد
combat zone منطقه رزم
combat trains بنه رزمی
combat trail مسیررزمی
combat trail مسیر جریان رزم
combat tire تایر جنگی خودرو
combat tire لاستیک جنگی
single combat جنگ تن بتن
combat power نیروی رزمی استعداد رزمی
hors de combat از میدان رزم خارج شده
combat developer وسیله اموزش دهنده رزمی مربی رزمی
combat development توسعه رزمی
combat development پیشرفت اموزش رزمی
combat duty ماموریت رزمی
combat duty امور رزمی
combat efficiency کارایی رزمی
combat engineer مهندسی رزمی
combat essential مورد نیاز حتمی رزمی
combat essential اقلام رزمی حیاتی حیاتی در رزم
combat exercise مانور جنگی
combat exercise تمرین رزمی
combat crew خدمه رزمی
combat crew خدمه رزمی هواپیما یاخودرو
close combat رزم نزدیک
close combat جنگ تن به تن
combat , echelon رده رزمی
combat , echelon یکان رزمی
combat , elements عناصر رزمی
combat , elements یکانهای رزمی
combat , elements عناصر درگیر در رزم
hors de combat از کار افتاده
combat area منطقه رزم
combat arms رسته رزمی
combat arms یکان رزمی یکان درگیر در رزم
combat fatigue روان رنجوری جنگ
combat neurosis روان رنجوری جنگ
combat firing تیراندازی جنگی
combat load بار رزمی هواپیما
combat phase مرحله درگیری در رزم مرحله رزم
combat pay فوق العاده رزمی
combat pay فوق العاده جنگی
combat patrol گشتی رزمی
combat outpost پاسدار رزمی
combat load بارجنگی کامل هواپیما
combat orders دستورات رزمی دستورالعملهای رزمی
combat loading بارگیری رزمی هواپیما بارگیری جنگی
combat liaison حفظ ارتباط بین هواپیماها درحین پرواز
combat liaison ربط و ارتباط رزمی
combat firing تمرین تیراندازی رزمی
combat forces نیروهای رزمی
combat formation ارایش رزمی
combat hysteria هیستری جنگ
combat power قدرت رزمی
combat intelligence اطلاعات رزمی
combat jump پرش رزمی
combat jump پرش با چتر درمنطقه دشمن
combat operations مرکز عملیات رزمی
basic combat training اموزش رزم مقدماتی
combat air patrol گشتی هوایی
combat air patrol هواپیمای گشتی رزمی گشتی رزمی هوایی
combat information center مرکز اطلاعات رزمی
combat information center اطاق عملیات
combat support arms رسته پشتیبانی رزمی
combat control team تیم کنترل رزمی
combat commander's insignia علامت فرماندهی بر یکان رزمی
combat cargo officer افسر مسئول ترابری رزمی افسر مسئول بارگیری کالاهای رزمی
combat support arms یکان پشتیبانی رزمی
combat service support پشتیبانی خدمات رزمی
combat airlift support پشتیبانی رزمی حمل و نقل هوایی پشتیبانی رزمی ترابری هوایی
barrier combat air patrol گشتی هوایی سد کننده راه دشمن
barrier combat air patrol گشتی مرزی هوایی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com