Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 45 (1 milliseconds)
English	Persian
combi player	درایو سخت افزاری که دو یا چند فرمت ROM-CD مختلف را می خواند
Other Matches
player	نوازنده
player	بازیکن
player	بازیگر
player	هنرپیشه بازیکن ورزشی
player	بازیکن
registration of player	نامنویسی بازیگران
volleyball player	والیبالیست
cricket player	بازیکنگریکت
player's stick	چوببازیکنهاکی
tennis player	بازیکنتنیس
CD/ROM player	محلقرارگرفتنسیدی
He is an excellent player.	عالی بازی می کند ( ورزش )
player [American E]	مردلاس زن
player [American E]	زن دنبال کن
player [American E]	مشتاق زن
player [American E]	مرد زن پرست
to be sidelined [player]	از بازی یا معرکه خارج شدن [ورزشکار]
protect a player	معاف از انتقال
player's number	شماره بازیگر
player piano	پیانو خودکار
Media Player	برنامه ویندوز که به کاربر امکان نصب سخت افزار چندرسانهای از قبیل صدا و تصویر متحرک و فایلهای ویدیو
hunch player	شرطبند از روی حدس و گمان
exempt player	بازیگر معاف از انجام مراحل مقدماتی به علت سوابق او
defensive player	شطرنج باز دفاعی
club player	بازیگر باشگاهی
ball player	بازیگر با توپ
field player	بازیگران جز دروازه بان بازیگر ثابت
record player	گرامافون
money player	ارائه کننده بهترین بازی درموقعیتهای دشوار
player coach	مربی
piano player	پیانوزن
piano player	اسباب پیانو زنی
offensive player	شطرنجباز حملهای
back line player	بازیگر خط عقب والیبال
compact disc player	دستگاهدیسکفشرده
cassette player controls	کنترلکنندهاینوار
wireless record player	گرام پخش کننده
ice hockey player	بازیکنهاکیروییخ
american football player	بازیکنفوتبالآمریکایی
attacking [style of play, player] <adj.>	مهاجم
attacking [style of play, player] <adj.>	حمله
personal radio cassette player	رادیووضبطصوتشخصی
compact disc player controls	دکمههایکنترلکنندهدیسک
attacking [style of play, player] <adj.>	تهاجمی

Recent search history
Search history is off. Activate

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com