English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 208 (9 milliseconds)
English Persian
command post پست فرماندهی
command post پاسگاه فرماندهی
Search result with all words
advance command post پاسگاه رده جلو
advance command post پاسگاه فرماندهی جلو
army airdefense command post پاسگاه فرماندهی پدافندهوایی نیروی زمینی
command post exercise تمرین پاسگاه فرماندهی
forward command post پاسگاه مقدم
forward command post پست فرماندهی جلو
Other Matches
self command خودداری
second in command معاون فرماندهی جانشین فرماندهی
second in command معاون
self command کف نفس
at my command به فرمان من
specified command فرماندهی اختصاصی فرماندهی نیروی اختصاصی
specified command نیروی اختصاصی
command.com COCO.ANDفایل
under command تحت کنترل
under command زیرفرماندهی
command.com در -MS DOS فایل برنامهای که حاوی مفسر دستورات سیستم عامل است این برنامه همیشه در حافظه مقیم است و دستورات سیستم را تشخیص میدهد و به عمل تبدیل میکند
self command خودفرمانی
command یکان عمده قرارگاه فرماندهی کردن امر دادن
command امرکردن
command فرمان
command امریه
command دستور
command فرمان دستوردادن
command امر
command کلمه یا عبارتی که توسط یک سیستم کامپیوتری تشخیص داده میشود و یک عمل را آغاز و پایان میکند
command فرماندهی
command حکم کردن
command فرمان دادن
command حکم
command فرمایش
command سرکردگی فرماندهی
command یکان قرارگاه عمده
air command فرماندهی نیروی هوایی
command net شبکه فرماندهی
command module نقشهراهنما
command net شبکه یکان
command economy اقتصاد دستوری
command of execution ریاست اجرایی
command of execution فرمان اجرای عمل یکان اجرایی
air command یکان هوایی
administrative command فرماندهی اداری
administrative command یکان اداری
command unit واحد فرمان
command economies اقتصاد دستوری
command strength استعداد یکان
command speed سرعت تعیین شده هواپیما سرعت پیش بینی شده برای هواپیما
command socialism سوسیالیسم دستوری
command signal علامت فرمان
command report گزارش فرماندهی
command processor سیستم عامل فرمانی
command processing پردازش دستورالعمل
command posts پست فرماندهی
command posts پاسگاه فرماندهی
high command فرماندهی عالی
high command سرفرماندهی
commodity command فرماندهی اماد
combined command یکان مرکب
command altitude ارتفاع فرمان داده شده برای پرواز ارتفاع تعیین شده برای هواپیمای رهگیر
command and control کنترل و فرماندهی
command automatism فرمانبری مطلق
command axis محور حرکت یکان
command axis محورحرکت قرارگاه فرماندهی محور ارتباط فرماندهی
command channels ردههای فرماندهی
command channels سلسله مراتب فرماندهی سلسله مراتب
command language زبان دستوری
command detonated منفجر شونده از راه دور قابل انفجار با فرمان دور
command ejection پرتاب کابین خلبان با فرمان سیستم پرتاب خودکار کابین
command language زبان فرماندهی
command group گروه فرماندهی
command heading مسیر تعیین شده برای هواپیماتوسط برج کنترل
command heading مسیرپیش بینی شده
combined command فرماندهی مرکب
channel command فرمان کانال
air command فرماندهی هوایی
airlift command فرماندهی ترابری هوایی قسمت حمل و نقل هوایی فرماندهی حمل و نقل هوایی
command mode وضعیت دستوری
command mode حالت فرماندهی
command language زبان فرمان
area command فرماندهی منطقه
command liaison شبکه رابط یکان
AT command set حالتی در مودم که آماده پذیرش دستورات با استفاده از مجموعه دستورات Hayes AT است
AT command set مجموعهای استاندارد از دستورات برای کنترل کردن یک مودم که توسط Hayes Coprotion ایجاد شده است
base command فرماندهی پایگاه
command liaison افسر رابط فرماندهی
word of command فرمان انتصاب
word of command فرمان نظامی
chain of command سلسله مراتب
chain of command سلسله مراتب فرماندهی
command key کلید فرمان
commodity command یکان امادکالاهای مصرفی
Send To command دستور منو در منوی فایل یک برنامه کاربری ویندوز که به کاربر امکان ارسال فایل یا داده موجود و در برنامه به برنامه دیگر میدهد
sealift command فرماندهی حمل و نقل دریایی
scheme of command طرح فرماندهی
tactical command فرماندهی تاکتیکی
tactical command یکان تاکتیکی
oversea command یکان خارج از کشور فرماندهی برون مرزی
full command اداره کامل
full command کنترل کامل
terminal command فرماندهی بارانداز نظامی یکان عملیات سکوی نظامی
operational command فرماندهی از نظر عملیاتی
operator command فرمان متصدی
national command یکان یا قسمت نظامی مربوط به هر ملت در عملیات چندکشور
sealift command یکان حمل و نقل دریایی
retraining command قسمت ندامتگاه
sequence of command ترتیب توالی فرامین
joint command یکان مشترک
joint command فرماندهی مشترک
logistical command فرماندهی لجستیکی
internal command فرمان درونی
logistical command یکان لجستیکی
major command یکان عمده
major command فرماندهی عمده قسمت عمده ارتشی
support command فرماندهی پشتیبانی
support command یکان پشتیبانی
to perform a command فرمانی را اجرا کردن
preparatory command فرمان حاضرباش
direct command فرماندهی مستقیم فرماندهی بلاواسطه تیراندازی به روش فرمان مستقیم
scheme of command طرح عملیاتی یکان
retraining command یکان بازاموزی
resume command به دست گرفتن فرماندهی شروع فرماندهی
embeded command فرمان تعبیه شده
support command فرمانده پشتیبانی یکان مسئول پشتیبانی
unified command نیروهای متحد فرماندهی متحده یکانهای متحده متشکل از چندنیرو یا کشور
dosmount command فرمان پیاده کردن
preparatory command فرمان خبر
unified command فرماندهی متحد
type command نوع یکان ناو گروه
external command فرمان برونی
external command فرمان خارجی
continuity of command مداومت فرماندهی
filter command فرمان FILTER
comp command COفرمان P
type command فرماندهی ناو گروه
transient command فرمان ناپایدار
component command قرارگاه نیروی شرکت کننده درعملیات فرماندهی نیروی مسلح شرکت کننده درعملیات
command destruct signal علامت تخریب موشک با فرمان دور
base logistical command یکان مبنای لوجستیکی فرماندهی لجستیکی پایگاه
command issuing office دفترتوزیع دستورالعملهای یکان
command budget estimate براوردبودجه
command budget estimate براورد بودجه یکان
officer in tactical command فرمانده تاکتیکی
amphibious command ship ناو فرماندهی عملیات اب خاکی
command driven software نرم افزار فرمان گرا
command destruct signal علامت به کار افتادن سیستم تخریب کننده موشک
command information program برنامه اطلاعاتی یکان برنامه اگاه سازی یکان
command issuing office دفتر توزیع فرامین یکان
channel command word کلمه فرمان محرا
army reserve command فرماندهی احتیاط نیروی زمینی قسمت احتیاط ارتش
command select system سیستم فرمان انتخابی
tactical command ship ناو فرماندهی
air defense command فرماندهی پدافند هوایی
air strategical command فرماندهی استراتژیکی هوایی
His request was in the nature of a command. خواهش اوحالت حکم ودستور را داشت
embedded formating command فرمان قالب بندی مندرج
alternate command authority افسر جانشین فرمانده
alternate command authority مقام جانشین فرماندهی
hayes command set مجموعه فرمانهای هیز
software command language زبان فرمانی نرم افزاری
area support command فرماندهی پشتیبانی منطقه
army material command فرماندهی اماد نیروی زمینی
command management system سیستم مدیریت فرماندهی سیستم مدیریت یکان
command sponsored dependent بستگان نظامیانی که با خرج ارتش بخارج مسافرت می کنند
division support command فرماندهی پشتیبانی لشگر
command and general staff college دافوس
tactical air command center مرکز فرماندهی و کنترل نیروی هوایی تاکتیکی
command and general staff college دانشکده فرماندهی وستاد دانشگاه جنگ
command active sonobuoy system وسیله اکتشاف زیردریایی
Use this command to send the output to a file instead of to the screen. برای فرستادن بازده به یک فایل بجای به صفحه نمایش این دستور را بکار ببرید.
ex post واقعی
the post has come پست رسید
last post شیپورعزا
last post شیپور خاموشی
ex post عملی
ex post بوقوع پیوسته
the post has come پست امد
to post up تکمیل کردن
to post up مطلع کردن کامل دادن به
out post نگهبان
out post نگهبانی
first post شیپور خبر شبانه
out post پاسدار پست نگهبانی پاسداری دادن پاسدار صحرایی
ex post به اعتبار گذشته
the post has come پست وارد شد
post- بدیوار زدن
post- پست
post وارد کردن واحدی از اطلاعات در یک رکورد پست جمع داده ها
post وارد کردن داده در رکورد فایل . عملی که پس از دیگری رخ میدهد
post ویرایش یا تغییر متن پس از کامپایل یا ترجمه توسط ماشین
post که در زمان چاپ و نه روی صفحه نمایش مرتب شود
post بررسی برنامه کامپیوتری یا قطعه سخت افزاری پس از خرابی برای یافتن علت خرابی
post ستون
post مقام مسئولیت
post محل مهاجم محل تیراندازی با تیر و کمان
post تیر یا میله در مسیر اسبدوانی
post- چاپار
post- نامه رسان پستچی
post- مجموعه پستی
post- اگهی کردن اعلان کردن
post- شغل
post- مقام مسئولیت
post- پاسگاه
post- پست نظامی
post- تیر تلفن وغیره تیردگل کشتی وامثال ان
post- ارسال سریع پست کردن
post- عجله
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com