English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 195 (2 milliseconds)
English Persian
command socialism سوسیالیسم دستوری
Other Matches
socialism مالکیت اجتماعی ابزار تولید
socialism سوسیالیزم
socialism جامعه گرایی
socialism سوسیالیسم
socialism نظام اشتراکی
socialism جامعه گرایی جامعه داری اقتصادسوسیالیستی
evolutionary socialism سوسیالیسم تکاملی سوسیالیسم ابداعی revisionism
democratic socialism سوسیالیسم دموکراتیک
utopian socialism شارل فوریه و لوئی بلان قرار دارند
utopian socialism طرفداران مکتبی که هر یک مدینه فاضلهای برای خود تصورمیکردند در این گروه افرادی چون رابرت اون
utopian socialism سوسیالیسم تخیلی
centralist socialism سوسیالیسم متمرکز
evolutionary socialism سوسیالیسم تکاملی
market socialism سوسیالیسم مبتنی بر بازار سیستم اقتصادی که در ان وسایل تولید در مالکیت عمومی بوده اما نیروهای بازار در این سیستم مکانیسم هماهنگ کننده را بوجود می اورند . سیستم اقتصادی یوگسلاوی مثال مشخصی ازاین نوع سیستم میباشد
liberal socialism سوسیالیسم ازاد
state socialism سوسیالیسم دولتی
parliamentary socialism سوسیالیزم پارلمانی
competitive socialism سوسیالیسم رقابتی
guild socialism گیلد سوسیالیسم
guild socialism سوسیالیسم صنفی
guild socialism سوسیالیسم صنفی عقیده کسانی که درعین اعتقاد به سوسیالیسم معتقد به ایجاد سیستم عدم تمرکز در مورد اصناف ودادن ازادی بیشتر به انهابودند و کنترل دولتی صاحبان حرف را جایز نمیشمردند واز این نظر گرایش ایشان به سندیکالیسم قابل توجه است
guild socialism اعتقاد به انحصار صنایع ازطرف دولت
scientific socialism سوسیالیسم علمی
scientific socialism بررسی سوسیالیسم از طریق امار وارقام و شواهد و مدارک و برمبنای اصول اقتصاد و جامعه شناسی
second in command معاون فرماندهی جانشین فرماندهی
specified command فرماندهی اختصاصی فرماندهی نیروی اختصاصی
self command خودفرمانی
self command کف نفس
self command خودداری
at my command به فرمان من
second in command معاون
command دستور
specified command نیروی اختصاصی
under command تحت کنترل
command.com در -MS DOS فایل برنامهای که حاوی مفسر دستورات سیستم عامل است این برنامه همیشه در حافظه مقیم است و دستورات سیستم را تشخیص میدهد و به عمل تبدیل میکند
command فرمایش
command کلمه یا عبارتی که توسط یک سیستم کامپیوتری تشخیص داده میشود و یک عمل را آغاز و پایان میکند
command یکان عمده قرارگاه فرماندهی کردن امر دادن
command فرمان دستوردادن
command امریه
command حکم
command فرماندهی
command فرمان
command امرکردن
under command زیرفرماندهی
command.com COCO.ANDفایل
command امر
command سرکردگی فرماندهی
command فرمان دادن
command حکم کردن
command یکان قرارگاه عمده
logistical command فرماندهی لجستیکی
joint command یکان مشترک
joint command فرماندهی مشترک
full command اداره کامل
logistical command یکان لجستیکی
full command کنترل کامل
filter command فرمان FILTER
component command قرارگاه نیروی شرکت کننده درعملیات فرماندهی نیروی مسلح شرکت کننده درعملیات
continuity of command مداومت فرماندهی
command unit واحد فرمان
direct command فرماندهی مستقیم فرماندهی بلاواسطه تیراندازی به روش فرمان مستقیم
dosmount command فرمان پیاده کردن
embeded command فرمان تعبیه شده
comp command COفرمان P
command strength استعداد یکان
internal command فرمان درونی
external command فرمان برونی
commodity command فرماندهی اماد
external command فرمان خارجی
commodity command یکان امادکالاهای مصرفی
major command یکان عمده
operational command فرماندهی از نظر عملیاتی
support command فرماندهی پشتیبانی
support command یکان پشتیبانی
support command فرمانده پشتیبانی یکان مسئول پشتیبانی
tactical command فرماندهی تاکتیکی
terminal command فرماندهی بارانداز نظامی یکان عملیات سکوی نظامی
to perform a command فرمانی را اجرا کردن
transient command فرمان ناپایدار
type command فرماندهی ناو گروه
type command نوع یکان ناو گروه
unified command فرماندهی متحد
unified command نیروهای متحد فرماندهی متحده یکانهای متحده متشکل از چندنیرو یا کشور
word of command فرمان نظامی
word of command فرمان انتصاب
sequence of command ترتیب توالی فرامین
Send To command دستور منو در منوی فایل یک برنامه کاربری ویندوز که به کاربر امکان ارسال فایل یا داده موجود و در برنامه به برنامه دیگر میدهد
major command فرماندهی عمده قسمت عمده ارتشی
national command یکان یا قسمت نظامی مربوط به هر ملت در عملیات چندکشور
operator command فرمان متصدی
oversea command یکان خارج از کشور فرماندهی برون مرزی
preparatory command فرمان خبر
preparatory command فرمان حاضرباش
resume command به دست گرفتن فرماندهی شروع فرماندهی
retraining command یکان بازاموزی
retraining command قسمت ندامتگاه
scheme of command طرح عملیاتی یکان
scheme of command طرح فرماندهی
sealift command فرماندهی حمل و نقل دریایی
sealift command یکان حمل و نقل دریایی
tactical command یکان تاکتیکی
command module نقشهراهنما
command speed سرعت تعیین شده هواپیما سرعت پیش بینی شده برای هواپیما
area command فرماندهی منطقه
command axis محورحرکت قرارگاه فرماندهی محور ارتباط فرماندهی
air command یکان هوایی
air command فرماندهی نیروی هوایی
command channels ردههای فرماندهی
command channels سلسله مراتب فرماندهی سلسله مراتب
base command فرماندهی پایگاه
command detonated منفجر شونده از راه دور قابل انفجار با فرمان دور
command ejection پرتاب کابین خلبان با فرمان سیستم پرتاب خودکار کابین
administrative command فرماندهی اداری
command group گروه فرماندهی
command axis محور حرکت یکان
command automatism فرمانبری مطلق
air command فرماندهی هوایی
AT command set حالتی در مودم که آماده پذیرش دستورات با استفاده از مجموعه دستورات Hayes AT است
AT command set مجموعهای استاندارد از دستورات برای کنترل کردن یک مودم که توسط Hayes Coprotion ایجاد شده است
chain of command سلسله مراتب
chain of command سلسله مراتب فرماندهی
channel command فرمان کانال
airlift command فرماندهی ترابری هوایی قسمت حمل و نقل هوایی فرماندهی حمل و نقل هوایی
combined command فرماندهی مرکب
combined command یکان مرکب
administrative command یکان اداری
command altitude ارتفاع فرمان داده شده برای پرواز ارتفاع تعیین شده برای هواپیمای رهگیر
command heading مسیر تعیین شده برای هواپیماتوسط برج کنترل
command heading مسیرپیش بینی شده
command mode حالت فرماندهی
command post پست فرماندهی
command economy اقتصاد دستوری
command signal علامت فرمان
command and control کنترل و فرماندهی
command net شبکه فرماندهی
command net شبکه یکان
command of execution ریاست اجرایی
command of execution فرمان اجرای عمل یکان اجرایی
command economies اقتصاد دستوری
command processing پردازش دستورالعمل
command processor سیستم عامل فرمانی
command post پاسگاه فرماندهی
command liaison شبکه رابط یکان
high command سرفرماندهی
high command فرماندهی عالی
command posts پاسگاه فرماندهی
command mode وضعیت دستوری
command posts پست فرماندهی
command key کلید فرمان
command language زبان فرماندهی
command language زبان فرمان
command language زبان دستوری
command liaison افسر رابط فرماندهی
command report گزارش فرماندهی
amphibious command ship ناو فرماندهی عملیات اب خاکی
alternate command authority مقام جانشین فرماندهی
His request was in the nature of a command. خواهش اوحالت حکم ودستور را داشت
alternate command authority افسر جانشین فرمانده
air defense command فرماندهی پدافند هوایی
air strategical command فرماندهی استراتژیکی هوایی
tactical command ship ناو فرماندهی
advance command post پاسگاه فرماندهی جلو
advance command post پاسگاه رده جلو
software command language زبان فرمانی نرم افزاری
area support command فرماندهی پشتیبانی منطقه
command destruct signal علامت تخریب موشک با فرمان دور
command budget estimate براورد بودجه یکان
command budget estimate براوردبودجه
embedded formating command فرمان قالب بندی مندرج
command driven software نرم افزار فرمان گرا
hayes command set مجموعه فرمانهای هیز
command information program برنامه اطلاعاتی یکان برنامه اگاه سازی یکان
command issuing office دفتر توزیع فرامین یکان
command issuing office دفترتوزیع دستورالعملهای یکان
forward command post پست فرماندهی جلو
officer in tactical command فرمانده تاکتیکی
command management system سیستم مدیریت فرماندهی سیستم مدیریت یکان
army material command فرماندهی اماد نیروی زمینی
army reserve command فرماندهی احتیاط نیروی زمینی قسمت احتیاط ارتش
command destruct signal علامت به کار افتادن سیستم تخریب کننده موشک
base logistical command یکان مبنای لوجستیکی فرماندهی لجستیکی پایگاه
channel command word کلمه فرمان محرا
command select system سیستم فرمان انتخابی
command post exercise تمرین پاسگاه فرماندهی
command sponsored dependent بستگان نظامیانی که با خرج ارتش بخارج مسافرت می کنند
division support command فرماندهی پشتیبانی لشگر
forward command post پاسگاه مقدم
army airdefense command post پاسگاه فرماندهی پدافندهوایی نیروی زمینی
command and general staff college دانشکده فرماندهی وستاد دانشگاه جنگ
command and general staff college دافوس
tactical air command center مرکز فرماندهی و کنترل نیروی هوایی تاکتیکی
command active sonobuoy system وسیله اکتشاف زیردریایی
Use this command to send the output to a file instead of to the screen. برای فرستادن بازده به یک فایل بجای به صفحه نمایش این دستور را بکار ببرید.
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com