Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 81 (5 milliseconds)
English
Persian
commandant of marine corps
فرمانده نیروی تکاوران دریایی فرمانده نیروی تفنگداران دریایی
Other Matches
Marine Corps
نیروی تکاوران دریایی نیروی تفنگداران دریایی
commandant
فرمانده
commandant
رئیس
commandant
افسر فرمانده
marine
تفنگدار دریایی
marine
وابسته به دریانوردی
marine
دریایی
marine
بحری
marine
تفنگداران دریایی تکاوران دریایی
marine
تکاور دریایی
marine forces
تفنگداران دریایی
marine railway
ریل ابی
marine aircraft
هواپیمایی برای عمل کردن روی سطح اب هواپیمای قابل شناور شدن روی سطح اب
marine ball
نوعی واترپولو دراستخر کم عمق 02 در04 متر
marine climate
اب و هوای دریایی
marine climate
اقلیم اقیانوسی
marine express
کالای سریع الحرکت از راه دری_ا سیستم حمل و نقل سریع دریایی
commercial marine
کشتیرانی تجارتی
marine forces
نیروی تفنگدار
marine insurance
بیمه حمل دریایی
mercantile marine
کشتیهای تجارتی
merchant marine
ناوگان بازرگانی
marine diesel
سوختکشتیها
marine code
رمز
marine code
کد
marine code
علامت
marine transgression
پیشروی دریا
marine sand
ماسه بادی
marine insurance
بیمه دریایی
marine insurance
بیمه بحری
marine railway
ریل دریایی
marine regatta
ریل دریایی
marine regatta
ریل ابی
marine sand
ماسه دریایی
commercial marine
ناوگان دریایی
commercial marine
کشتی تجاری
corps
هیات
corps a corps
تماس بدنی
corps
لشگر
corps
جسد
corps
م عده لشکر
corps
دسته
corps
گروه
corps
هیئت
corps
سپاه
signal corps
رسته مخابرات
signal corps
قسمت مخابرات
spirit de corps
روحیه قسمتی
spirit de corps
حمیت قسمتی
spirit de corps
غرور نظامی
spirit de corps
روح یگانگی و اتحاد
veterinary corps
رسته دامپزشکی
volunteer corps
سپاه داوطلب
corps diplomatique
هئیت نمایندگان سیاسی
Peace Corps
سپاه صلح
corps de logis
[بلوک سیمانی اصلی در ساختمان]
press corps
گروهیازخبرنگارانکهباهمکارمیکنند
esprit de corps
روح رفاقت
corps commander
فرمانده سپاه
corps troops
یکانهای سپاه
espirit de corps
روحیه گروهی
artillery corps
قسمت توپخانه
corps artillery
توپخانه سپاه
army corps
سپاههای نیروی زمینی
artillery corps
رسته توپخانه
army corps
سپاههای ارتش
consular corps
هیات کنسولی
esprit de corps
روح گروهی
esprit de corps
غرور نظامی روح یگانگی
esprit de corps
حمیت قسمتی
esprit de corps
روحیه قسمتی
esprit de corps
روح صمیمت و یگانگی دسته جمهی
diplomatic corps
هیات نمایندگان سیاسی
diplomatic corps
هیات دیپلماتیک
diplomatic corps
هیات سیاسی
corps artillery
توپخانه همراه سپاه
army nurse corps
قسمت پرستاری ارتش قسمت پرستاری نیروی زمینی
women's army corps
قسمت زنان ارتش
women's army corps
ارتش زنان
adjutant general corps casual
منتصب به اجودانی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com