English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 155 (9 milliseconds)
English Persian
commercial efficiency بازده صنعتی
Other Matches
commercial مربوط به تجارت
commercial value ارزش تجارتی
commercial <adj.> بازرگانی
commercial <adj.> تجارتی
commercial تجارتی
commercial <adj.> تجاری
commercial بازرگانی
commercial تجاری
commercial banks بانکهای بازرگانی
commercial law قانون تجارت
commercial law حقوق تجارت
commercial building سرای
commercial tax مالیات بازرگانی
commercial bank بانگ بازرگانی
commercial items کالاهای تجارتی
commercial area منطقه تجاری
commercial building تیم
commercial bills اوراق تجارتی
commercial code قانون تجارت
commercial attache وابسته تجاری
commercial attache وابسته تجارتی
commercial attache وابسته بازرگانی
commercial company شرکت تجاری
commercial court دادگاههای صنفی
commercial firm تجارتخانه
commercial firm شرکت تجارتی
commercial intercourse معامله یا مراوده بازرگانی
commercial invoice سیاهه تجارتی
commercial items اقلام تجارتی
commercial building تیمچه
commercial loading بارگیری تجارتی
commercial loading بارگیری کالای تجارتی
quasi commercial شبه بازرگانی
quasi commercial نیمه بازرگانی
commercial premises منطقهتجاری
commercial art فعالیتهاوفرایندتبلیغیکمحصول
commercial artist فردیکهکارتبلیغاتیمیکند
commercial traveller بازاریاب
commercial vehicle وسیلهحملکالاومسافردر جاده
corporate [commercial] <adj.> بازرگانی
corporate [commercial] <adj.> تجارتی
corporate [commercial] <adj.> تجاری
commercial relations مناسبات تجاری
commercial revolution انقلاب بازرگانی
commercial transactions معاملات تجارتی
commercial marine کشتی تجاری
commercial marine ناوگان دریایی
commercial marine کشتیرانی تجارتی
commercial paper اوراق و اسناد بهادار قابل انتقال
commercial paper سند تجارتی
commercial papers اوراق تجارتی
commercial policy سیاست بازرگانی
commercial procuration قائم مقام تجارتی
commercial pure خلوص تجارتی
commercial representative قائم مقام تجارتی
commercial representative نمایندگی بازرگانی
overall efficiency راندمان کلی
overall efficiency بازده کلی
efficiency بهره
efficiency درجه تاثیر
efficiency ضریب انتفاع
efficiency لیاقت
efficiency کارایی وسیله یا نفر شایستگی
efficiency قابلیت کاردانی
efficiency بازده
efficiency بازده سودمندی
efficiency راندمان
efficiency بهره وری
efficiency فعالیت مفید بازده
efficiency کارایی
efficiency میزان لیاقت تولید
efficiency عرضه
efficiency اثر بخشی
efficiency خوب کار کردن
efficiency کفایت
efficiency کارامدی
commercial center [American] مرکز خرید [تجارت و بازرگانی]
transferable commercial instrument اوراق تجارتی قابل انتقال
commercial center [American] مرکز تجاری [تجارت و بازرگانی]
commercial center [American] مجتمع تجاری [تجارت و بازرگانی]
commercial structural steel فولاد ساختمان تجارتی
commercial air movement پرواز دادن با هواپیمای غیرنظامی حمل و نقل باهواپیمای غیرنظامی
commercial type vehicle خودروی تجارتی خودروهای شخصی
commercial water movement حرکت دادن با کشتی غیرنظامی
commercial water movement حمل و نقل با کشتیهای شخصی
commercial structural steel فولادسازهای تجارتی
commercial road traffic ترافیک جاده تجاری
commercial center [American] مجتمع خرید [تجارت و بازرگانی]
commercial banking system نظام بانکداری تجارتی
nozzle efficiency راندمان نازل
predictive efficiency کارایی پیش بینی
production efficiency کارائی تولید
production efficiency کارائی در تولید
nozzle efficiency کارایی نازل
transformer efficiency راندمان ترانسفورماتور
radiation efficiency راندمان تابش
rectifier efficiency بازده یکسوکننده
tax efficiency کارائی مالیاتی
teacher efficiency کارامدی معلم
thermal efficiency راندمان حرارتی
total efficiency راندمان کل
transformer efficiency بازده مبدل
motor efficiency بازده موتور
combustion efficiency راندمان احتراق
efficiency variance تباین کارایی
efficiency variance اختلاف بازدهی
emission efficiency بازده کاتد
energy efficiency بازده انرژی لومینسانس
generator efficiency بازده مولد
high efficiency راندمان بالا
high efficiency ضریب بهره بالا
ideal efficiency بازده ایده ال
efficiency unit واحد کارایی
efficiency point حد مطلوبیت کالای تولید شده با حداقل هزینه
efficiency of rectification بازده یکسوکنندگی
combat efficiency کارایی رزمی
ballistic efficiency کارایی بالیستیکی گلوله یاجنگ افزار بازده بالیستیکی
average efficiency بازده متوسط
absolute efficiency کارائی مطلق
component efficiency میزانی برای اندازه گیری بازده یک قسمت از یک ماشین
conversion efficiency بازده تبدیل
combustion efficiency بازده احتراق
economic efficiency کارائی اقتصادی
ideal efficiency راندمان ایده ال
increase of efficiency افزایش راندمان
injection efficiency بازده تزریق
maximum efficiency راندمان حداکثر
maximum efficiency راندمان بیشینه
volumetric efficiency بازده حجمی
luminous efficiency راندمان روشنایی
luminous efficiency ضریب روشنایی
mechanical efficiency راندمان مکانیکی
mechanical efficiency بازده مکانیکی
mechanical efficiency کارایی مکانیکی
internal efficiency راندمان داخلی
maximum efficiency حداکثر کارائی
international commercial terms (incoterm قراردادهای تجارت بین الملل که بوسیله اتاق بازرگانی بین الملل تهیه شده است
international commercial terms (incoterm اینکوترمز
commercial light gage sheet ورق فریف تجارتی
equity versus efficiency برابری در مقابل کارائی
annual efficiency index شاخص کارایی سالانه خدمتی
margine efficiency of capital نرخ مورد نظر هر کس ازسرمایه گذاری خود
marginal efficiency of capital کارائی نهائی سرمایه
margine efficiency of capital بازده نهایی سرمایه
margin efficiency of investment بازده نهایی سرمایه گذاری
lamp bulb efficiency بازده لامپ
marginal efficiency of investment کارائی نهائی سرمایه گذاری
energy conversion efficiency راندمان تبدیل انرژی
low level injection efficiency ضریب بهره تزریق در سطح پایین
coefficient of relative efficiency organ ضریب نسبی کارایی سازمان
decreasing marginal efficiency of capita کارائی نهائی نزولی سرمایه
marginal efficiency of investment schedu نمودار کارائی نهائی سرمایه گذاری
crystal frequency changer efficiency بازده بلور تغییر دهنده بسامد
ampere hour efficiency of storage batter بازده باتری انبارهای
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com