Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 179 (10 milliseconds)
English
Persian
communication channels
طرق مواصلاتی
communication channels
وسایل ارتباطی
Other Matches
channels
خط ارتباطی برای حمل سیگنالهای داده
channels
کانالهای ارتباطی که برای امور خاص هستند
channels
اتصال بین یک پردازنده و یک رسانه جانبی که انتقال داده را ممکن می سازد
channels
راهگان
channels
ابروی پهن
channels
ناودان فولاد "یو" شکل
channels
روگاه شیار
channels
کانال مجرا
channels
کانال تلویزیون
channels
اتصال مستقیم بین کانالهای اصل ورودی / خروجی در کامپیوتر تا ارسال داده با سرعت زیاد را ممکن کند
channels
رسانه واسط که به کانالهای مختلف اجازه اتصال میدهد
channels
ارسال سیگنال ها یا داده از یک مسیر مشخص
channels
اتصال فیزیکی بین دو نقط ه که اجازه ارسال داده میدهد
channels
ارسال داده با نرخی بالاتر از توانایی کانال
channels
جداسازی کانال ها بر حسب مقدار برخورد بین دو کانال هر قدر برخورد کمتر باشد کانال بهتر است
channels
دستوری به کانال یا واحد کنترل که حاوی اطلاعات کنترلی مثل انتخاب داده یا ریشه هاست
channels
بیشترین نرخ ارسال داده روی یک کانال
channels
یچ کردن بین آنها
channels
1-صف تقاضای استفاده از کانال . 2-صف داده هایی که روی کانال ارسال شده اند
channels
واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
channels
کانال ساختن
channels
دریا
channels
مجرای ابگذری کانال
channels
ابراهه
channels
رسانه
channels
خط مشی
channels
کانال
channels
ترعه مجرا
channels
هرگونه نقل وانتقال چیز یااندیشه ونظر و غیره
channels
کندن
channels
شیاردار کردن
channels
سلسله مراتب
channels
انتقال تعویض محل خدمت مسیرانجام کار
channels
رده
channels
شیار دراوردن
channels
قسمت عمیق اب
channels
گذرگاه ابی
channels
ابرو ابراهه
channels
ابراه
channels
باب
channels
تنگه
channels
مجرا
channels
چانل بی سیم
channels
راه ابی
command channels
ردههای فرماندهی
aviation channels
کانالهای هوایی
administrative channels
طرق اداری
administrative channels
مجاری اداری
command channels
سلسله مراتب فرماندهی سلسله مراتب
official channels
طرق رسمی
official channels
مجاری رسمی
diplomatic channels
مجاری دیپلماتیک
diplomatic channels
طرق سیاسی
market channels
مجاری توزیع
communication
اتصال فیزیکی که داده روی آن ارسال میشود
communication
پردازندهای که چندین واسط و مدیریت بین کامپیوتر و کنترل خط وط ارتباطی برقرار میکند.
communication
سوکت یا اتصال فیزیکی که به وسیله اجازه ارتباط میدهد
communication
وسیلهای مانند مودم که داده را ارسال و دریافت میکند
communication
وسیله کنترل خط برای بررسی سیگنالهای متقاضی داده
communication
نرم افزاری که به کاربر اجازه کنترل مودم و استفاده ازسرویس online میدهد
communication
ارسال دریافت داده به جای صوت و تصویر
communication
بافری در گیرنده که به یک وسیله جانبی کند اجازه قبول داده از یک وسیله جانبی سریع میدهد بدون کم کردن سرعت
communication
مجموعهای از وسایل مانند ترمینال ها وچاپگر ها که توسط یک کامپیوتر مرکزی به هم وصل هستند و اجازه ارسال سریع و ساده داده می دهند
communication
پارامتر هایی که نحوه کنترل ارسال داده را بیان می کنند
communication
عبور اطلاعات
communication
اطلاع
communication
مسیر فیزیکی که فرستنده را به گیرنده وصل میکند
communication
مدار الکترونیکی که به کامپیوتر اجازه ارتباط با مودم میدهد
communication
مجموعه اصلی از برنامه ها که پروتکل ها را رعایت می کنند.کنترل کنندههای فرمت و وسیله و خط برای نوع وسیله یا خط استفاده میشود
communication
مراوده وسایل ارتباطی
communication
ارتباط و مخابرات
communication
مکاتبه
communication
ارتباطات
communication
مخابرات
communication
ابلاغیه
communication
ارتباط
communication
نقل وانتقال
communication
ابلاغ
communication
وسیله الکترونیکی که ارسال داده و router مسیر را کنترل میکند
communication
کامپیوتری که ارسال داده در شبکه را کنترل میکند
communication
پردازندهای که شامل چندین تابع handshaking وتشخیص خطا برای چندین اتصال بین وسایل است
communication
رادیو یا هر رسانه قابل حمل سیگنال انجام میشود
communication
ماهواره
communication
فرآیندی که در آن ارسال و دریافت داده با استفاده از تلفن
communication
کامپیوتر همراه با کارت مودم یا فکس که به کاربران شبکه در استفاده از مودم حق اشتراک میدهد
communication
ارتباطات مواصلات
communication
ترمینال یا مودمی که قادر به ذخیره سازی داده ارسال شده است
communication
مخابره
communication
اخبار
data communication
ارتباط دادهای
data communication
انتقال اطلاعات
data communication
داد وستداطلاعات
data communication
ارتباط داده ها
data communication
مخابره داده ها
electric communication
مخابرات
communication zone
منطقه مواصلات
communication theory
تئوری مخابرات
communication security
تامین مخابراتی
communication security
برقراری تامین مخابراتی
communication satellite
اقمارمخابراتی
communication signal
سیگنال مخابراتی
communication system
نظام ارتباطی
communication technician
تکنیسین مخابرات
communication technician
تعمیر کارفنی مخابرات
communication theory
نظریه ارتباطات
communication theory
نظریه ارتباط
communication satellite
ماهواره مخابراتی
lines of communication
خطوط مواصلاتی
telephone communication
ارتباط تلفنی
visual communication
ارتباط بصری
visual communication
مخابره بصری
wire communication
ارتباط با سیم
communication devices
ماشینمرتبط
communication set
دستگاهارتباط
communication tunnel
تونلمرتبطکننده
network communication
ارتباطشبکهای
tele communication
ارتباط دور برد
tele communication
مخابرات تلفنی وغیره ازمسافات دور
synchronous communication
ارتباط همزمان
communication engineer
مهندس مخابرات
mass communication
ارتباط جمعی
communication antenna
آنتنمرتبط
one sided communication
ارتباط یکسویه
privileged communication
مدارک محرمانه
privileged communication
مکاتبات یا ارتباطاتی که برمبنای اطمینان صنفی با وکیل دادگستری به وجود می اید ووی مجاز به افشای انهانیست بذور کلی هر نوع نامه و مکاتبهای که به دلائل قانونی نباید گشوده و فاش شود
routes of communication
مسیرهای ارتباطی
routes of communication
کانالهای ارتباطی
communication cord
کلید اضطراریقطار یا اتوبوس
communication center
مرکزارتباطات
communication deception
گول زدن دشمن در ارتباط و مخابرات
communication device
دستگاه ارتباطی
communication cable
کابل ارتباطی
communication cable
کابل جریان ضعیف
communication engineering
مهندسی مخابرات
communication engineering
تکنیک مخابرات تکنیک جریان ضعیف
communication interface
میانجی ارتباطی
communication and electronics
رسته مخابرات و الکترونیک
communication deception
فریب مخابراتی
communication cover
پوشش مخابراتی
communication channel
مجرای ارتباطی
communication channel
کانل ارتباطی
communication channel
کانال ارتباطی
communication chief
رئیس ارتباطات
communication chief
رئیس مخابرات یکان
communication circuit
مدار ارتباطی
communication center
مرکز مخابرات
communication line
خط مخابراتی
communication line
خط ارتباطی
communication receiver
گیرنده مخابرات
communication protocol
پروتکل ارتباطی
communication of punishment
ابلاغ تنبیه
communication network
شبکه ارتباطی
background communication
ارتباط پس زمینه
basic communication
گزارش یا مدرک اولیه مکاتبات اولیه
communication of punishment
ابلاغ مجازات
communication network
شبکه مخابراتی
communication network
شبکه ارتباط و مخابرات
communication link
پیوند ارتباطی
communication network
شبکه ارتباط
communication link
اتثال ارتباطی
communication link
تسلسل مخابراتی
communication link
رابطه مخابراتی ربط مخابراتی
communication security account
میزان تامین مخابراتی اندازه تامین مخابراتی
axis of signal communication
محور ارتباط و مخابرات محور ارتباطات
combined communication board
هیئت ارتباطات ستاد یکانهای مرکب
combined communication board
هیئت برقرار کننده ارتباط درستادهای مرکب
communication operation instructions (co
دستور کار مخابرات دستورالعمل مخابرات
communication security custodian
مسئول وسایل تامین مخابراتی
communication security custodian
مسئول شمارش و تحویل و تحول و نگهداری وسایل تامین مخابراتی
communication security monitoring
کنترل تامین مخابراتی نظارت در امر تامین مخابراتی
communication standing instructions
دستورات ثابت مخابراتی
communication relay ship
ناو تقویتی مخابراتی
data communication system
سیستم ارتباطات داده
communication control character
کاراکتر کنترل ارتباطی
binary synchronous communication
ارتباطات همزمان دودویی
We are living in the age of mass communication.
ما در دوران ارتباطات جمعی زندگی می کنیم.
high class communication set
دستگاه مخابراتی با کلاس بالادستگاه مخابراتی پر ارزش
Recent search history
✘ Close
Contact
 |
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com