Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 182 (9 milliseconds)
English
Persian
communication receiver
گیرنده مخابرات
Other Matches
receiver
توپگیر
receiver
مدیر تصفیه
receiver
ماموری که ازطرف دادگاه اموال محکوم علیه را جهت اجرای حکم ضبط و اداره میکند
receiver
مال خر
receiver
خریدار اموال مسروقه قیم یا سرپرست شخص مجنون
receiver
خبرگیر
receiver
فرف گیرنده
receiver
ثبات ذخیره موقت برای دادههای ورودی پیش از پردازش
receiver
وسیله الکترونیکی که میتواند سیگنالهای ارسالی را تشخیص دهد و به صورت مناسبی نمایش دهد
d.c. receiver
رادیوی جریان مستقیم
receiver
دریافت کننده
receiver
گیرنده
receiver
دستگاه گیرنده
receiver
گوشی
receiver
متصدی دریافت
receiver
گوشی تلفن
receiver
گیرنده رادیویی
receiver
دستگاه گیرنده بی سیم
receiver
جعبه خزانه
receiver
دستگاه خوراک دهنده
receiver
جعبه خوراک دهنده
beat receiver
گیرنده تداخلی
mouthpiece receiver
دریافتکنندهتکهدهانی
dust receiver
مخزنگردوخاک
universal receiver
گیرندهای که با دی سی و هم ا سی کار میکند و دارای وسایل محافظ متعددی است
universal receiver
رادیو برق و باتری
two valve receiver
گیرنده دو لامپی
official receiver
اعتصاب باجایزه سندیکا
tube receiver
گیرنده لامپی
battery receiver
رادیو باتری
sound receiver
دریافتگر صدا
official receiver
عضو نافر
official receiver
اعتصاب رسمی
official receiver
مدیر تصفیه
acid receiver
مخزن اسید
all mains receiver
گیرنده جریان دائم و جریان متناوب رادیوی برق و باطری
all wave receiver
رادیوی تمام موج
amateur receiver
گیرنده اماتور
television receiver
گیرنده تلویزیونی
intercept receiver
دستگاه گیرنده مخصوص استراق سمع دستگاه استراق سمع رادیویی
portable receiver
رادیوی دستی
portable receiver
رادیوی قابل حمل
radio receiver
گیرنده رادیویی
receiver gating
ولت افزایی گیرنده
distilling receiver
گیرنده تقطیر
regenerative receiver
رادیوی واکنشی
telephone receiver
گوشی تلفن
superheterodyne receiver
رادیوی سوپرهترودینی
superheterodyne receiver
گیرنده سوپر هترودین
high fidelity receiver
گیرنده رابط
long wave receiver
گیرنده موج بلند
receiver output volume
شدت صوت گیرنده
receiver volume control
کنترلصدایدریافتی
single circuit receiver
گیرنده یک مداره
receiver of stolen goods
خریدار مال مسروقه
receiver of stolen goods
مال خر
tuned radio frequency receiver
رادیو با بسامد میزان شده
communication
اطلاع
communication
ارتباط
communication
ارتباطات مواصلات
communication
اخبار
communication
مخابره
communication
ترمینال یا مودمی که قادر به ذخیره سازی داده ارسال شده است
communication
ابلاغ
communication
کامپیوتر همراه با کارت مودم یا فکس که به کاربران شبکه در استفاده از مودم حق اشتراک میدهد
communication
فرآیندی که در آن ارسال و دریافت داده با استفاده از تلفن
communication
ماهواره
communication
رادیو یا هر رسانه قابل حمل سیگنال انجام میشود
communication
پردازندهای که شامل چندین تابع handshaking وتشخیص خطا برای چندین اتصال بین وسایل است
communication
نقل وانتقال
communication
ابلاغیه
communication
مکاتبه
communication
ارتباطات
communication
مخابرات
communication
ارتباط و مخابرات
communication
مراوده وسایل ارتباطی
communication
کامپیوتری که ارسال داده در شبکه را کنترل میکند
communication
مجموعه اصلی از برنامه ها که پروتکل ها را رعایت می کنند.کنترل کنندههای فرمت و وسیله و خط برای نوع وسیله یا خط استفاده میشود
communication
مدار الکترونیکی که به کامپیوتر اجازه ارتباط با مودم میدهد
communication
پارامتر هایی که نحوه کنترل ارسال داده را بیان می کنند
communication
اتصال فیزیکی که داده روی آن ارسال میشود
communication
عبور اطلاعات
communication
ارسال دریافت داده به جای صوت و تصویر
communication
سوکت یا اتصال فیزیکی که به وسیله اجازه ارتباط میدهد
communication
وسیلهای مانند مودم که داده را ارسال و دریافت میکند
communication
وسیله کنترل خط برای بررسی سیگنالهای متقاضی داده
communication
مجموعهای از وسایل مانند ترمینال ها وچاپگر ها که توسط یک کامپیوتر مرکزی به هم وصل هستند و اجازه ارسال سریع و ساده داده می دهند
communication
وسیله الکترونیکی که ارسال داده و router مسیر را کنترل میکند
communication
بافری در گیرنده که به یک وسیله جانبی کند اجازه قبول داده از یک وسیله جانبی سریع میدهد بدون کم کردن سرعت
communication
نرم افزاری که به کاربر اجازه کنترل مودم و استفاده ازسرویس online میدهد
communication
مسیر فیزیکی که فرستنده را به گیرنده وصل میکند
communication
پردازندهای که چندین واسط و مدیریت بین کامپیوتر و کنترل خط وط ارتباطی برقرار میکند.
lines of communication
خطوط مواصلاتی
electric communication
مخابرات
communication theory
نظریه ارتباط
communication theory
تئوری مخابرات
communication zone
منطقه مواصلات
data communication
ارتباط دادهای
data communication
انتقال اطلاعات
data communication
داد وستداطلاعات
data communication
ارتباط داده ها
data communication
مخابره داده ها
synchronous communication
ارتباط همزمان
mass communication
ارتباط جمعی
one sided communication
ارتباط یکسویه
visual communication
مخابره بصری
wire communication
ارتباط با سیم
communication antenna
آنتنمرتبط
telephone communication
ارتباط تلفنی
tele communication
ارتباط دور برد
tele communication
مخابرات تلفنی وغیره ازمسافات دور
communication devices
ماشینمرتبط
communication set
دستگاهارتباط
communication tunnel
تونلمرتبطکننده
routes of communication
کانالهای ارتباطی
routes of communication
مسیرهای ارتباطی
network communication
ارتباطشبکهای
privileged communication
مکاتبات یا ارتباطاتی که برمبنای اطمینان صنفی با وکیل دادگستری به وجود می اید ووی مجاز به افشای انهانیست بذور کلی هر نوع نامه و مکاتبهای که به دلائل قانونی نباید گشوده و فاش شود
privileged communication
مدارک محرمانه
communication cord
کلید اضطراریقطار یا اتوبوس
visual communication
ارتباط بصری
communication theory
نظریه ارتباطات
communication center
مرکز مخابرات
communication deception
گول زدن دشمن در ارتباط و مخابرات
communication device
دستگاه ارتباطی
communication engineer
مهندس مخابرات
communication engineering
مهندسی مخابرات
communication engineering
تکنیک مخابرات تکنیک جریان ضعیف
communication cable
کابل جریان ضعیف
communication line
خط مخابراتی
communication line
خط ارتباطی
communication link
پیوند ارتباطی
communication deception
فریب مخابراتی
communication cover
پوشش مخابراتی
communication cable
کابل ارتباطی
communication center
مرکزارتباطات
communication channel
مجرای ارتباطی
communication channel
کانل ارتباطی
communication channel
کانال ارتباطی
communication channels
طرق مواصلاتی
communication channels
وسایل ارتباطی
communication chief
رئیس ارتباطات
communication chief
رئیس مخابرات یکان
communication circuit
مدار ارتباطی
communication link
تسلسل مخابراتی
communication link
رابطه مخابراتی ربط مخابراتی
communication satellite
اقمارمخابراتی
communication security
تامین مخابراتی
communication security
برقراری تامین مخابراتی
communication interface
میانجی ارتباطی
basic communication
گزارش یا مدرک اولیه مکاتبات اولیه
background communication
ارتباط پس زمینه
communication signal
سیگنال مخابراتی
communication system
نظام ارتباطی
communication technician
تکنیسین مخابرات
communication satellite
ماهواره مخابراتی
communication technician
تعمیر کارفنی مخابرات
communication link
اتثال ارتباطی
communication network
شبکه ارتباط
communication network
شبکه مخابراتی
communication network
شبکه ارتباط و مخابرات
communication network
شبکه ارتباطی
communication of punishment
ابلاغ مجازات
communication of punishment
ابلاغ تنبیه
communication and electronics
رسته مخابرات و الکترونیک
communication protocol
پروتکل ارتباطی
binary synchronous communication
ارتباطات همزمان دودویی
combined communication board
هیئت برقرار کننده ارتباط درستادهای مرکب
axis of signal communication
محور ارتباط و مخابرات محور ارتباطات
combined communication board
هیئت ارتباطات ستاد یکانهای مرکب
communication control character
کاراکتر کنترل ارتباطی
communication standing instructions
دستورات ثابت مخابراتی
communication security monitoring
کنترل تامین مخابراتی نظارت در امر تامین مخابراتی
communication security custodian
مسئول شمارش و تحویل و تحول و نگهداری وسایل تامین مخابراتی
communication security account
میزان تامین مخابراتی اندازه تامین مخابراتی
data communication system
سیستم ارتباطات داده
communication relay ship
ناو تقویتی مخابراتی
communication operation instructions (co
دستور کار مخابرات دستورالعمل مخابرات
communication security custodian
مسئول وسایل تامین مخابراتی
We are living in the age of mass communication.
ما در دوران ارتباطات جمعی زندگی می کنیم.
high class communication set
دستگاه مخابراتی با کلاس بالادستگاه مخابراتی پر ارزش
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com