Total search result: 115 (8 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
communications processor |
پردازنده مخابراتی |
communications processor |
پردازشگرارتباطات |
|
|
Search result with all words |
|
data communications processor |
پردازنده ارتباطات داده ها |
Other Matches |
|
communications |
خطوط مواصلاتی ارتباطات |
communications |
ارتباط و مخابرات |
communications |
ارتباطات |
line of communications |
خطوط ارتباطی زمین |
line of communications |
خطوط مواصلات |
electrical communications |
ارتباطات الکترونیکی |
digital communications |
ارتباطات دیجیتالی |
communications terminal |
ترمینالهای ارتباطی |
communications system |
سیستم مخابراتی |
communications software |
نرم افزار مخابراتی |
communications server |
سرویس دهنده مخابراتی |
official communications |
ابلاغیه رسمی |
official communications |
مکاتبات اداری |
road communications |
ارتباطجادهای |
personal communications |
ارتباطاتشخصی |
maritime communications |
ارتباطاتدریایی |
industrial communications |
ارتباطاتصنعتی |
in-flight communications |
ارتباطاتداخلپرواز |
voice communications |
ارتباطات صوتی |
syncheronous communications |
مخابره همزمان |
signal communications |
ارتباطات مخابراتی |
signal communications |
ارتباط و مخابرات |
satellite communications |
مخابره ماهوارهای |
optical communications |
ارتباطات نوری |
communications satellite |
ماهوارههای مخابراتی |
communications protocol |
پروتکل ارتباطات |
agency of communications |
شعبه ارتباطات |
communications protocol |
پروتکل مخابراتی |
communications program |
برنامه ارتباطات |
communications link |
پیوند مخابراتی |
communications satellite |
ماهواره ارتباطاتی |
communications controller |
کنترل کننده ارتباطات |
agency of communications |
منبع ارتباط |
communications channel |
کانال مخابراتی |
hierarchical communications system |
شاخه ها و زیر دایرکتوری ها |
hierarchical communications system |
با نمایش دایرکتوری اصلی |
hierarchical communications system |
لیست دایرکتوری فایلهای دیسک |
hierarchical communications system |
پایگاه دادهای که رکوردها بهم مربوطند با یک ساختار مشخص |
hierarchical communications system |
روش اختصاص توابع کنترلی و پردازش در شبکهای از کامپیوتر که برای کارها مناسبند |
hierarchical communications system |
شبکهای که هر شاخه آن تعدادی زیر شاخه جداگانه دارد |
programmable communications interface |
رابط مخابراتی برنامه پذیر |
low speed communications |
ارسال داده کمتر از بیت در ثانیه |
hierarchical communications system |
روش ذخیره سازی و سازماندهی فایلها روی دیسک |
communications control unit |
واحد کنترل مخابراتی |
communications stallite corporation |
یک شرکت تحت مالکیت خصوصی است که امتیاز ان توسط کنگره ایالات متحده امریکا به منظور مخابره سیگنالهای صوتی وتلویزیونی و تصویری ماهواره صادر شده است |
air line of communications |
خطوط مواصلات هوایی |
data communications equipment |
تجهیزات ارتباطات داده ها |
processor |
به صورت همزمان همزمان کار کند |
processor |
کلمهای که حاوی تعدادی بیت وضعیت مثل پرچم رقم نقلی , صفر و سرریز است |
processor |
تکمیل کننده |
processor |
عمل کننده |
processor |
ساخت CPU با اندازه کلمه بزرگ با وصل کردن پلاکهای با اندازه کلمه کوچکتر به هم |
processor |
تقسیم کننده سیگنال که توسط ریز پردازندهای در شبکه کنترل میشود |
processor |
سیستم کامپیوتری یا الکترونیکی برای پردازش تصویر |
processor |
پردازنده |
processor |
پردازشگر |
processor |
استفاده از چندین کامپیوتر کوچک در ایستگاههای کاری مختلف به جای یک کامپیوتر مرکزی |
processor |
پردازندهای که از حافظه جانبی استفاده میکند |
processor |
ریزپردازنده جدا در سیستم که حاوی توابع خاصی تحت کنترل پردازنده مرکزی است |
processor |
پردازندهای که ارتباطات دادهای از قبیل DAM و توابع کنترل خطا را کنترل میکند |
processor |
کامپیوتری که میتواند روی چندین آرایه داده برای عملیات ریاضی خیلی سریع |
processor |
پردازنده جانبی مخصوص |
processor |
پردازندهای که بین منبع ورودی و کامپیوتر مرکزی است , کار آن پردازش داده دریافتن برای کاهش بار کاری کامپیوتر اصلی است |
processor |
عمل اورنده |
processor |
که طبق سرعت پردازنده و نه رسانه جانبی تنظیم شده است |
processor |
ارسال سیگنال ورودی به پردازنده , بررسی درخواست توجه که باعث توقف آنچه در حال اجرا است میشود و به رسانه فراخوان پاسخ میدهد |
processor |
تمام کننده |
i/o processor |
پردازنده ورودی و خروجی |
processor |
برنامه که از یک زبان به کد ماشین ترجمه میکند. |
processor |
وسیله سخت افزاری یا نرم افزاری که قادر به تغییر داده طبق دستورات است |
processor |
سیستم کامپیوتری با دو پردازندهه برای اجرای سریع تر برنامه |
processor |
کامپیوتر کوچک برای کار کردن با لغات , تولید متن , گزارش , نامه و... |
processor |
وارد کردن داده توسط اپراتور که توسط کامپیوتر اجرا میشود |
processor |
پردازنده مخصوص مثل پردازنده آرایهای یا عددی که میتواند برای بهبود کارایی با پردازنده اصلی کار کند |
processor |
پردازندهای که عملیات ریاضی و منط قی را کد گشایی و اجرا میکند طبق کد برنامه |
array processor |
پردازشگر ارایه |
food processor |
اجزایمخلوطکن |
associative processor |
پردازنده انجمنی |
vector processor |
پردازنده برداری |
attached processor |
ریز پردازنده جدا در سیستم که تحت کنترل واحد پردازش مرکزی توابع خاصی را انجام میدهد |
word processor |
کلمه پرداز |
satellite processor |
پردازشگر پیرو |
processor bound |
اشاره به فرایندهایی میکندکه به محض استفاده از واحدپردازش مرکزی جهت اجرای پردازش یا محاسبه حقیقی سرعتش کم میشود |
attached processor |
پردازنده الصاقی |
central processor |
پردازنده مرکزی |
language processor |
پردازشگر زبان |
data processor |
داده پرداز |
language processor |
زبان پرداز |
down line processor |
پردازندهای که در ترمینال یک شبکه ارتباطات قرار دارد وانتقال داده را اسان میکند |
command processor |
سیستم عامل فرمانی |
central processor |
پردازشگر مرکزی |
macro processor |
درشت پردازشگر |
macro processor |
پردازشگرماکرو |
data processor |
پردازنده داده ها |
post processor |
پس پردارنده |
centarl processor |
unit processing central |
post processor |
پس پرداز |
peripheral processor |
پردازشگر جنبی |
parallel processor |
پردازنده موازی |
parallel processor |
موازی پرداز |
continuous processor |
دستگاه چاپ متوالی عکس چاپ کننده مداوم عکس |
communicating word processor |
پردازنده کلمه یا ایستگاه کاری که قادر به ارسال و دریافت داده است |
dedicated word processor |
کلمه پرداز اختصاصی |
front end processor |
پردازشگر جلو و انتها پردازشگر نهایی |
stand alone word processor |
کلمه پرداز خودکفا |
input output processor |
پردازنده ورودی- خروجی پردازشگر ورودی- خروجی |
back end processor |
پردازنده کمکی تک منظوره |
bit slice processor |
پردازشگر قطعه بیتی |
raster image processor |
پردازشگر تصویر شبکهای |
processor dtate word |
کمله وضعیت پردازشگر |
bit slice processor |
روش معماری ریزپردازنده ها |
sound digitizing processor |
گزارهصدایکامپیوتری |