English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 18 (3 milliseconds)
English Persian
compile همگرادنی کردن
compile گرداوردن تالیف کردن
compile جمع اوری کردن
compile توده کردن
compile جمع کردن زباله
compile تالیف کردن
compile برنامه کامپیوتری که به ارتباط بین عملوند ها برای بار کردن و کامپایل و اجرای زمان برنامه نویسی سطح بالا نیاز ندارد
compile زمان اجرای برنامه که دستورات کامپایل می شوند
compile تبدیل برنامه سطح بالا به برنامه کد ماشین که خود قابل اجرا است
compile همگردانی کردن
compile کامپایل
Other Matches
compile and go بار کردن و اجرای یک برنامه کامپایل
compile and go همگردانی و اجرا
compile language زبان کامپایل
compile time هنگام همگردانی
compile time حین همگردانی
compile time زمان کامپایل
compile time error خطای حین همگردانی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com