Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 202 (10 milliseconds)
English	Persian
complex system	سیستم پیچیده
complex system	سازگان پیچیده
Other Matches
complex	مختلط
complex	مرکب از چند جزء بغرنج
complex	:پیچیده
complex	هم تافت
complex	اچار
complex	عقده
complex	گروهه مجموعه
complex	مجتمع
complex	پیچیده
complex	بسیار پیچیده یا مشکل برای فهمیدن
complex	طراحی CPU که در آن مجموعه دستورات حاوی چنیدن دستور طولانی و پیچیده است که برنامه نویسی را ساده تر میکند ولی سرعت را کم میکند
complex	همتافت
complex	کمپلکس
complex	عقده روانی
complex	مرکب
oedipus complex	عقده ادیپ
oedipus complex	احساسات محبت امیزبچه نسبت به والدین جنس مخالف خود
complex multiplet	چندتایی پیچیده
complex number	عدد مختلط
complex number	اعداد مختلط
complex power	توان مختلط
complex power	توان موهومی
complex indicator	نشانگر عقده
compound complex	دارای دو قضیه اصلی ویک قضیه فرعی
mother complex	عقده مادری
Complex analysis	نظریه توابع [ریاضی]
complex impedance	ناگذرایی مختلط
Complex analysis	آنالیز مختلط [ریاضی]
planar complex	کمپلکس مسطح
orestes complex	عقده اورستس
port complex	مجتمع بندری
port complex	لنگرگاه
complex admittance	گذرایی مختلط
complex circuit	مدار مختلط
complex fraction	مخرج مشترک
complex fraction	برخه مشترک
inert complex	کمپلکس بی اثر
superiority complex	عقده ای
superiority complex	خود سر
guilt complex	عذابوجدان
intermediate complex	کمپلکس واسطه
hydroelectric complex	اجزایتبدیلآببهالکتریسیته
sigma complex	کمپلکس سیگما
complex dune	ریگروانانباشته
medea complex	عقده میدیا
medea complex	عقده فرزند کشی
universal complex	عقده همگانی
edipus complex	عقده ادیپ
base complex	مجتمع پایگاه هوایی یا دریایی یا زمینی و غیره
coordinated complex	کمپلکس کوئوردینانسی
jocasta complex	عقده یوکاستا
complex number	عدد مرکب
complex number	عدد مختلط [ریاضی]
superiority complex	خود رای
superiority complex	از خود راضی
superiority complex	خودبین
diana complex	عقده دیانا
labile complex	کمپلکس تغییرپذیر
complex plane	صفحه مختلط [ریاضی]
complex conjugate	عدد مزدوج مختلط [ریاضی]
activated complex	کمپلکس فعال شده
electra complex	عقده الکترا
electra complex	حب دختر نسبت به پدر و بغض از مادر
inferiority complex	عقده حقارت
inferiority complex	خود کم بینی
complex absolute value function	تابع مختلط قدر مطلق [ریاضی]
complex analytic function	تابع تحلیلی [مختلط] [ریاضی]
spin paired complex	کمپلکس اسپین زوج شده
aircraft arresting complex	وسایل مهار هواپیما
complex instruction set computer	کامپیوتر مجموعه دستورالعملهای پیچیده
theory of functions of a complex variable	نظریه توابع [ریاضی]
The human brain is a complex organ .	مغز انسان عضو پیچیده یی است
theory of functions of a complex variable	آنالیز مختلط [ریاضی]
linear system [system of linear equations]	دستگاه معادلات خطی [ریاضی]
value system	نظام ارزشها
system	ترتیب
the system of	رد مازاد ترکه متوفی به خویشان ذکورپدری
the system of	the which by ininheritance agnatisation the passedto is state the residueof agnates male تعصیب
system	روش اصول
system	مجموعه سازمان
cw system	سیستمی که از سیگنالهی امواج پیوسته برای کسب اطلاعات درمورد مسیر پروازبهره میگیرد
system	منظومه
system	سلسله
system	مقررات مربوط به اعطای امتیازهای اضافی به نسبت ضعف یا قدرت اسب
c.g.s. system	دستگاه سگث
system	نظام سیستم
system	تشکیلات
system	سیستم
system	همست
system	همستاد روش
system	طریقه
system	سلسله رشته
system	دستگاه
system	جهاز
system	طرز اسلوب
system	قاعده رویه
system	نظم منظومه
system	نظام
system	سازمان
p system	سیستم عامل ریزکامپیوتری باامتیاز اساسی که برنامههای نوشته شده برای ان روی محدوده گستردهای ازماشینهای گوناگون کار میکند
an system	سیستم الکترونیکی نیروی زمینی و دریایی
system	رشته دستگاه
system	نظم ترتیب
i.f.f. system	دستگاه تشخیص
system	اسلوب
system	اصول وجود
system	طرز روش
system	هر گروه از سخت افزار یا نرم افزار یا وسیله جانبی و... که با هم کار می کنند
system	سازگان
system	سامانه
swiss system	نوعی روش تعیین حریف در مسابقات شطرنج
planetary system	سیستم خورشیدی
spoils system	سیستم تقسیم مناسب دولتی بین اعضاء حزب حاکم
planetary system	شمسی
quantized system	دستگاه کوانتایی
planning system	نظام برنامه ریزی
point system	شرط بندی براساس امتیاز
polyphase system	دستگاه چندفاز
power system	سیستم قدرت سیستم انرژی
recoil system	سیستم عقب نشینی توپ
power system	شبکه نیرو
symmetrical system	جریان متقارن
swiss system	سیستم سویس
railway system	سیستم راه اهن
software system	سیستم نرم افزاری
rationing system	نظام جیره بندی
rationing system	نظام سهمیه بندی
recoil system	سیستم دافع
serfdom system	نظام رعیتی
secure system	سیستمی که بدون اجازه قابل دستیابی نیست
recoil system	دستگاه دافع توپ
redox system	سیستم اکسایش- کاهش
second signal system	دستگاه علامتی دوم
russian system	سیستم روسی در دفاع گرونفلد
rotation system	توزیع تناوبی
road system	شبکه راهسازی
respiratory system	دستگاه تنفسی
road system	شبکه راهها
sewage system	شبکه فاضلاب
supervisory system	سیستم نافر
practical system	دستگاه یکانهای عملی
social system	نظام اجتماعی
price system	نظام قیمت
price system	نظام قیمتی
price system	نسبت و رابطه قیمتها با هم
ptolemaic system	هئیت بطلیموسی
quota system	نظام سهمیه بندی
smyslov system	سیستم اسمیسلوف در دفاع گرونفلد
sewerage system	شبکه فاضلاب
serfdom system	نظام سرفی
ragozin system	سیستم راگوزین در گامبی وزیر شطرنج
railroad system	سیستم راه اهن
railway system	شبکه راه اهن
rhombohedral system	دستگاه لوزوجهی
quota system	سیستم سهمیهای
management system	سیستم اداره
market system	نظام بازار
maroczy system	سیستم ماروکسی در بازی چهار اسب شطرنج
mature system	سیستم کامل
total system	سیستم کامل
measuring system	سیستم سنجش
merit system	نظام شایستگی نگر
microcomputer system	سیستم ریزکامپیوتری
miniature system	خرده نظام
mixed system	نظام مختلط
mksa system	دستگاه مکثا
mnemonic system	نظام یادیار
modern system	نظام نوین
modern system	نظام جدید
modular system	سیستم پیمانهای
modulation system	سیستم مدولاسیون
monetary system	سیستم پولی
management system	سیستم مدیریت
makagonov system	سیستم ماکاگونوف در دفاع هندی شاه شطرنج
information system	سیستم اطلاعاتی
information system	سیستم اطلاعات
inquiry system	سیستم پرسش- پاسخ
integrate system	سیستم مجتمع
interactive system	سیستم فعل و انفعالی
intercommunication system	ارتباط بوسیله میکروفون وبلندگو
intercommunication system	سیستم ارتباط بین اطاقهای یک اداره بوسیله بلندگو
interphone system	سیستم تلفنی
irrigation system	شبکه ابیاری
isolated system	سیستم منزوی
rhombic system	دستگاه راست گوشه
limbic system	دستگاه کناری
london system	سیستم لندن در دفاع هلندی شاه شطرنج
lymphatic system	دستگاه لنفاوی
magnet system	سیستم اهنربایی
magnetic system	سیستم مغناطیسی
monitor system	سیستم مبصر
monoclinic system	دستگاه تک شیب
numeral system	سیستم عددی
numeration system	سیستم شمارشی
oblique system	سیستم مایل
on line system	سیستم درون خطی
one component system	سیستم یک جزیی
open system	نظام باز
open system	سیستم باز
open system	سازگان باز

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com