English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 144 (8 milliseconds)
English Persian
component end item قطعات و اقلام تجهیزات عمده
Other Matches
item بخش
item رقم جنس
item قلم جنس
item قطعه
item ماده
item پرسش
item قطعه خبری
item رقم تکه
item اقلام
item فقره
item جنس وسیله
item اقلام امادی
item یک چیز مجزا در بین چندین چیز
item تعداد حروف و ارقام در داده
item بابت
item قلم
item یک فقره جزء
item یک قلم
d.c. component مولفه دی سی
component اجزاء
component 1-قطعهای که وارد آخرین تولید میشود 2-وسیله اکترونیک که یک سیگنال الکتریکی تولید میکند
component اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
component تعداد اعضای الکترونیکی در واحد مسافت در روی یک PCB
component خطای ناشی از یک وسیله مشکل دار ونه برنامه نویس نادرست
component سازا
component جزء در شیمی
component سازنده
component مولفه بردار
component عضو
component قسمت
component مولفه
component جزء
component ترکیب کننده
component ترکیب دهنده
component جسمهای ترکیب کننده
component همنهند
component جزء سازنده
component عضو قسمت
component جزء ساختمانی
component همنه
component عنصر
component قطعه
nonrecoverable item اقلام مصرف شدنی و بدون داغی
nonrecoverable item اقلام غیر قابل تعمیریا بازیافتی
data item قلم داده ها
elementary item قلم مقدماتی
data item واحد داده
data item موارد ذکرشده در اطلاعات
data item جزئیات اطلاعات
data item قلم داده
cyclic item اقلام پیوسته اقلامی که خیلی مورد احتیاج هستند
cyclic item اقلام زنجیری
end item وسیله عمده دستگاه کامل کالای مورد نیاز
end item کالای ضروری
menu item یک انتخاب در فهرست انتخاب
item number شماره اقلام جنس
item number شماره ردیف
item manager مدیریت اقلام تدارکاتی
item manager مدیر اقلام
item scaling مقیاس یابی پرسشها
item difficulty دشواری پرسش
item analysis تحلیل پرسش
item selection پرسش گزینی
item validity اعتبار پرسش
item weighting وزن دادن به پرسشها
line item اقلام موجود در چانل درخواست وسایل
item number شماره جنس
critical item اقلام حیاتی اقلام مهم
test item ماده ازمون
test item پرسش
budget item اقلامی که به دستور فرمانده قیمت ان ازبودجه یکان کسر میشود
budget item اقلام نقدی
ban item کالای ممنوع الورود
ban item غیر مجاز
end item اقلام عمده
collector's item مورد استثنائیوویژهیککلکسیون
item of the agenda اصل مطلب فهرست برنامه
standard item اقلام نمونه یا استاندارد یامطابق معیار تعیین شده
secondary item کالای تدارکاتی فرعی
secondary item اقلام فرعی تدارکاتی
recoverable item وسیله قابل تعمیر و به کار انداختن وسایل قابل بازیابی
recoverable item وسیله قابل اخراجات
critical item اماد حساس
wind component مولفه مربوط به باد
wind component شاخه سمتی باد
service component نیروی مسلح
service component نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات
wattless component جریان کور
wattless component جریان هرز
magnetic component قطعه مغناطیسی
one component system سیستم یک جزیی
plain component متن یا قسمت کشف یک پیام رمز
tangential component مولفه مماسی
task component بخشی از یک ناوگان یا گروه رزمی یا گروه ماموریت که برای یک ماموریت مخصوص تشکیل شده است
navy component نیروی دریایی شرکت کننده درعملیات مشترک یا صحنه عملیات
range component عنصر مربوط به مسافت عامل مسافت شاخه مربوط به برد
reactive component جریان هرز
national component هر کدام از نیروهای مسلح مربوط به هر ملت در عملیات چند کشوری
three component theory نظریه سه مولفهای
out of phase component مولفه بیرون از فاز
homopolar component مولفه همقطب
component part جزء ساختمان
discrete component مولفه گسسته
discrete component با مولفههای گسسته
component drawing رسم قطعات
component command قرارگاه نیروی شرکت کننده درعملیات فرماندهی نیروی مسلح شرکت کننده درعملیات
component operation عناصر عملیاتی
army component نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات یکان زمینی شرکت کننده در عملیات مشترک قسمت زمینی
component life عمر قانونی یک وسیله
component drawing رسم جزیی
component forces نیروهای تشکیل دهنده یک یکان یکانهای تابعه قسمتهای تابعه یک عملیات مشترک
electric component قطعه الکتریکی
building component اجزای ساختمان
idle component اجزاء کور
zero sequence component مولفه همقطب
component forces نیروهای مولفه
component efficiency میزانی برای اندازه گیری بازده یک قسمت از یک ماشین
active component مولفه موثر
frequency component اجزای فرکانس
basic end item اقلام اولیه اماد
basic end item تجهیزات ووسایل اولیه
item of written comment پاسخ
item of written comment رای
item of written comment نظر
multiple choice item پرسش چند گزینهای
essential item list فهرست اقلام حیاتی یاضروری جنگی
item discrimination index ضریب افتراق پرسش
major end item اقلام عمده
major end item اقلام عمده امادی
disposable end item امادمصرفی شدنی
disposable end item اماد یا اقلام قابل انهدام
air force component نیروی هوایی شرکت کننده در عملیات
air force component نیروی هوایی شرکت کننده درعملیات مشترک یا صحنه عملیات
inductance component of spark پخش القایی جرقه
integrate electronic component قطعه الکترونیکی مجتمع
single component gases گازهای تک جزیی
component of a symmetrical system مولفه دستگاه متوازن
component change order دستور تغییر قطعات یک وسیله
component change order دستورالعمل تغییر یک نیروی شرکت کننده در عملیات
deflection component of trail شاخه سمتی مسیر
deflection component of trail شاخه سمتی معبر حرکت
solid state component مولفهء حالت جامد
capacity component of spark بخش فرفیتی جرقه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com